کورش زارعی- مهدی تاج برای فوتبال مثل ناصرالدین شاه است برای مملکت؛ نه فایده‌ای دارد نه کنار می‌رود؛ شکست پشت شکست؛ ویرانی پشت ویرانی.

کارنامه تاج کلکسیونی از شکست‌هاست، وقتی بعد از کنار رفتن کفاشیان، بر صندلی او نشست کی‌روش سرمربی تیم فوتبال بود.

وقتی کی‌روش پس از کشمکش‌های فراوان سرانجام از کادر فنی کنار رفت، تاج به مانند ناصرالدین شاه به غرب سفر کرد و سوغات خود را برای ما ایرانی‌ها آورد، ویلموتس.

مهدی تاج قراردادی با ویلموتس بست که در تاریخ ورزش ایران بی سابقه بود و هنوز مدتی از حضور این سرمربی بر روی نیمکت نگذشته بود که او هوای رفتن به سرش زد و در کمال شگفتی چند میلیون دلار از ایران غرامت گرفت.

فدراسیون فوتبال برای پرداخت قسط اول ویلموتس، زیر بار قرض گرفتن از شستا رفت و وقتی موفق به بازپرداخت آن نشد، ساختمان فدراسیون فوتبال توسط وکیل شرکت شستا به حراج گذاشته شد.

تاج نه تنها در نهایت پاسخگوی این قرارداد نبود بلکه به بهانه مشکل قلبی از ریاست فدراسیون فوتبال کنار رفت.

مدتی بعد دوباره هوای ریاست به سر تاج زد و در شرایطی که کمتر کسی تصور می‌کرد صلاحیت او تایید شود، در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال شرکت کرد و دوباره انتخاب شد.

او برای خرید محبوبیت، دراگان اسکوچیچ را که تیم ملی را با نتایجی درخشان به جام‌جهانی رسانده بود اخراج کرد و کی‌روش را بازگرداند. تصمیمی که در نهایت خروجی‌اش شکست سنگین مقابل انگلیس و حذف از مرحله گروهی بود‌‌.

سلب میزبانی ایران در لیگ قهرمانان آسیا، حذف تیم‌های ایرانی از آسیا، عدم ورود var به فوتبال و نتایج ناامیدکننده تیم ملی امید از دیگر اتفاقات تلخ دوران تاج بود که هنوز هم این لیست می‌تواند در ماه‌های آینده به واسطه عملکرد درخشان تاج طولانی‌تر شود .

در نهایت اگر عملکرد تاج و ناصرالدین شاه را مقایسه کنیم، هر دو برای مدتی طولانی بر صدر نشستند اقداماتی نمادین نیز انجام دادند، همین اقدامات نمادین به تخریب زیرساخت‌ها منجر شد.