[ad_1]
شاخص رفاه لگاتوم، یک رتبهبندی سالانه است که توسط مؤسسه لگاتوم، فعال در حوزه خیریه، اراعه میبشود. در این رتبهبندی عوامل مختلفی دخیل می باشند؛ از جمله آزادیهای شخصی، سلامت، امنیت، حکومتداری و … که هرکدام به تفصیل تشریح خواهند شد. این شاخص سرزمینها را به ۹ منطقه تقسیم میکند. در این تقسیمبندی به ترتیب سرزمینهای غرب اروپا و به جستوجو آن آمریکای شمالی بهترین رتبه را از نظر شاخص رفاه لگاتوم دارند. سپس از این سرزمینها به ترتیب شرق آسیا و پاسیفیک، شرق اروپا، آمریکایی لاتین و کارائیب، مرکز و جنوب آفریقا، خاورمیانه و شمال آفریقا و در نهایت آفریقای زیرصحرا قرار گرفتهاند.
گزارش سال ۲۰۲۳ شاخص رفاه لگاتوم مشخص می کند که حالت سرزمینهای ردههای پایین این تقسیمبندی هر سال بدتر از سال قبل بوده است. [در کشورهای رده پایین تقسیمبندی وضع بدتر شده]در این بین هم ایران با رتبه ۱۲۶، یکی از سرزمینهای با کارکرد ضعیف بوده و نسبت به سال قبل یک پله نزول را توانایی کرده است.
مرفهها چطور مرفه خواهد شد؟
رفاه وقتی تشکیل میبشود که رهبران و مقامات سرزمینهای جهان برای گسترش جامعهای تلاش کنند که فراگیر بوده و قرارداد اجتماعی قوی داشته باشد که از آزادیهای اساسی و امنیت هر فرد محافظت میکند. این چنین جامعهای را یک اقتصاد باز هدایت میکند که از ایدهها و توانمندیهای یک ملت منفعت میبرد. این کار به نوبه خود محیطی برای شکوفایی همه تشکیل میکند؛ محیطی که با به ثمر رساندن پتانسیل بی همتا خود و ایفای نقشاش در تحکیم خانوادهها، جوامع و ملتهای خود، به شکوفایی جامعه منتهی میبشود.
سالها است که تعداد بسیاری از رهبران سیاسی دنیا بر ایده «رسیدن به دانمارک» تمرکز کردهاند، این سرزمین بهطور مداوم در صدر شاخصهای رفاه قرار دارد. با این حال منبع پیروزی این سرزمینِ منطقه نوردیک کمتر شناخته شده است. (نوردیک، به منطقهای فرهنگی و جغرافیایی در اروپای شمالی و اقیانوس اطلس شمالی حرف های میبشود. این منطقه شامل سرزمینهای دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد و این چنین قلمروهای خودمختار الند، گرینلند، سوالبار و فاروئه است)؛ در دانمارک نه رشد اقتصادی صرف، بلکه لیبرالدموکراسی قوی، نهادهای خوب و انسجام اجتماعی است که این سرزمین را به مرفهترین سرزمین جهان تبدیل کرده است.
گسترش ملی با یک جامعه و سیاست منسجمی اغاز میبشود که امکان گسترش ظرفیتهای دولتی، حاکمیت قانون و نهادهای سیاسی را فراهم میکند. درحالیکه پیشرفتهای اقتصادی در بین سرزمینهایی با انواع نظامهای سیاسی دیده شده، این فقط سرزمینهای با منش لیبرال دموکراسی می باشند که کرامت و احترام شهروندی را ضمانت میکنند و حداکثر مقدار شکوفایی انسانی را مقدور میسازند.
علت این کار این است که در سطح فردی، شکوفایی وقتی حاصل میبشود که همه افراد آزادی و توانایی داشتن زندگی رضایتقسمت را داشته باشند و از کوششها و توانمندیهای خود برای رسیدن به اهداف و رفاه خود با حس عزت، داشتن مقصد و معنی زندگی منفعت گیری کنند.
در سطح اجتماعی، شکوفایی وقتی مقدور میبشود که مردم در حس کلی امنیت، نهادهای سالم، قوانین و مقررات قابلاجرا و دسترسی به منبع های مورد نیاز شراکت داشته و از آن منفعتمند شوند. به این معنی که در موقعیتی باشند که بتوانند ضمانت داشته باشند و به دیگران مطمعن کنند تا به تعهدات آنها احترام بگذارند. ظهور سطوح بالای مطمعن در یک جامعه با شکوفایی گسترده آن جامعه همراه است.
اما اکنون برای تعداد بسیاری از مردم سرزمینهای در حال گسترش، زمان شکوفایی یک مقصد دور و چیزی همانند آرزو باقی مانده است. بازارهای شکوفایی حاضر برای اکثر مردم غیرقابل دسترس است و تنها دربرگیرنده فرمهای ساده کار و تجارت است. کار غیررسمی با دسترسی محدود به اندوخته و منبع های مالی به یک هنجار تبدیل شده است.
این کار زندگی پرمخاطرهای را به جستوجو دارد که به مردم زمان پیشرفت نمیدهد. اما در سرزمینهای با درآمد کم تا متوسط، پتانسیل زیاد بسیاری وجود دارد که منفعتبرداری نشده است. باور بر این است که مردم عادی وقتی میتوانند کارهای شگفت انگیزای انجام بدهند که از شرافت و آزادی برخوردار باشند. در سرزمینهای در حال گسترش میتوان از این پتانسیل از طریق تغییرات ساختاری سیاسی و اقتصادی منفعت گیری کرد.
این چنین دگرگونیای، یعنی دستیابی به شکوفایی تودهای و تشکیل رفاه جمعی، تنها از نتایج پروژههای گسترش گسسته به دست نمیآید، بلکه تغییرات سیستماتیک باید به وقوع بپیوندد. این کار الزام دگرگونی ملی است: تشکیل نهادها، قواعد، هنجارها و نگرشهایی که بازارها و جوامع زیاد کارآمد را راه اندازی خواهند داد. این خود الزام یک انتقال دموکراتیک و تشکیل انسجام اجتماعی است که جوامع باز و بازارهای باز را ممکن میسازد.
شکل و شمایل جامعه مرفه
در نهایت رفاه تنها این نیست که چه چیز داریم، بلکه این است که به چه چیز تبدیل شدهایم. در یک جامعه مرفه:
مردم در صلح و اسایش زندگی میکنند و از خطر خشونت، ظلم و جنایت رهایی یافتهاند.
حیثیت ذاتی هرکس محترم و آزادی گفتن، عبادت و اجتماع محفوظ است.
نهادهای حاکم با صداقت عمل میکنند، در برابر شهروندان پاسخگو و تابع حاکمیت قانون می باشند.
خانوادههای پایدار و جوامع پشتیبانیکننده قیمتهایی را القا میکنند که فرهنگ را شکل میدهد و پیوندهای مطمعن مورد نیاز برای شکوفایی جامعه را تشکیل میکند.
رفاه را یک اقتصاد باز هدایت میکند که از ایدهها و توانمندیها برای تشکیل مسیرهای پایدار برای خروج از فقر منفعت میبرد.
در جامعه مرفه:
حقوق مالکیت محفوظ است، به این علت اندوختهگذاری میتواند جریان یابد.
مقررات کسب و کار، کارآفرینی، رقابت و نوآوری را ممکن میسازند.
بازارهای باز و زیرساختهای با کیفیت بالا تجارت و بازرگانی را تسهیل میکنند.
سیاستهای مالی و پولی بهطور مسئولانه برای تحکیم اشتغال، منفعتوری و رشد اقتصادی پایدار منفعت گیری میبشود.
رفاه توسط افراد توانمند ساخته میبشود که جامعهای را تشکیل میکنند که رفاه را ارتقا میدهد.
در جامعه مرفه:
همه میتوانند زندگی عاری از فقر بسازند.
مردم از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت میکنند و به مراقبتهای بهداشتی مؤثر دسترسی دارند.
برای یادگیری قیمت قائل می باشند و همه از آموزش باکیفیت برخوردار خواهد شد تا بتوانند به پتانسیلهای خود دست یابند.
محیط طبیعی بهگفتن میراثی برای نسلهای حال و آینده، عاقلانه مدیریت میبشود.
حالت کلی سال ۲۰۲۳
برای سومین سال متوالی شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳ مشخص می کند که رفاه در سرتاسر جهان به روال یکنواخت خود ادامه داده است. علت مهم این یکنواختی در شاخص رفاه این است که دنیا به سمت زوال نهادها و فرآیندهای دموکراتیک پیش میرود. [یکنواخت شده، چون سرزمینهای ردهبالای تقسیمبندی حالت بهتری دارند و ردههای پایین، حالت بدتر است و این دو، تاثییر همدیگر را خنثی کردهاند.
به نوعی، متوسط جهانی یکنواخت است.]درحالیکه نیازهای اساسی بشر بیشتر از هر زمان فرد دیگر برآورده میبشود و در ابتداییترین سطح، زندگی مردم در سراسر جهان در دهه قبل به پیشرفت خود ادامه داده و سرزمینهای با رفاه کمتر، ناظر پیشرفت و رسیدن به بقیه جهان در همه شرایط زندگی، از جمله تغذیه، خدمات اولیه، سرپناه، ارتباطات و محافظت از صدمهها می باشند و آموزش در سطح جهانی بهبود یافته، شاخصهای سلامت هم چنان در همه سرزمینها بهبود یافته و همگرا میبشود و نرخ مرگ و میر امروز زیاد کمتر از ۱۰ سال پیش است؛ اما در ۱۰ سال قبل تنها چهار سرزمین از ۴۰ سرزمین ردههای پایینی شاخص رفاه خارج شدهاند. ۶ رکن از ۱۲ رکن شاخص رفاه در ۴۰ سرزمین ردههای پایین رو به وخامت گذاشته، درحالیکه بهطور متوسط در بقیه جهان ناظر بهبود بودهایم. مسئله مهم وخامت حالت نهادها و اقتصادهایی است که علتعقب افتادن این سرزمینها شده است.
بر پایه گزارش «شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳» طی ۱۰ سال قبل:
درصد افرادی که با درآمدی کمتر از ۵.۵۰ دلار در روز زندگی میکنند در سطح جهان از ۵۷درصد به ۴۷درصد و در شرق آسیا و اقیانوسیه از ۵۶درصد به ۲۸درصد افت یافته است. [طی ۱۰ سال گذشته وضعیت کلی بهتر شده، اما نه در جزئیات تقسمبندیها. مثلاً نسبت به کشورهای ردههای پایین]درصد کودکانی که دوره متوسطه را به آخر میبرند از ۷۴درصد به ۸۰درصد افزایش یافته و در آسیای مرکزی و جنوبی از ۶۸درصد به ۷۹درصد رسیده است.
نرخ مرگومیر کودکان زیر پنج سال از ۳۷ مرگ به ۲۶ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک و در جنوب صحرای آفریقا این رقم از ۹۸ مرگ به ۷۱ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک افت یافته است.
با این حال در ۴۰ سرزمین با رتبه پایین شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳ ناظر تغیرات زیر بودهایم:
تلفات درگیریهای دوطرفه از ۲۳۰۰۰ نفر به ۸۶۰۰۰ نفر افزایش یافته است.
افت رشد سرانه تشکیل ناخالص داخلی از ۲درصد به ۱/۰ درصد.
دامنه معامله های تجاری این سرزمینها با بالا رفتن از مقدار ۸درصد از اقتصاد جهانی تنها به ۱۲درصد رسیده است، این در حالی است که ۴۰ سرزمین برتر دسترسی معامله های تجاری خود را به بازارهای خارجی برای کالاها از ۳۱درصد اقتصاد جهانی به ۴۵درصد افزایش دادهاند.
شوکهای اقتصادی تازه ضعفهای ساختاری طویل مدت را در برخی سرزمینها تشدید کرده است. کاهشی در رشد منفعتوری وجود داشته که نهتنها در اقتصادهای غربی بلکه در سرزمینهای در حال گسترش نیز حس میبشود. سرزمینهایی که کمتر شکوفا می باشند، نسبت به بقیه جهان موقعیت کمتری برای مقابله با این شوکها دارند.
برای مثالً در دهه قبل، شکاف زیرساختی فزایندهای بین سرزمینهای کمبرخوردار و بقیه دیده شده است. به غیر از آسیا، سرزمینهایی که در انتهای شاخص قرار دارند، از نظر منفعت وری به پای دیگر سرزمینهای جهان نرسیدهاند. علاوه بر این درحالیکه معامله های تجاری گسترده به سرزمینهای مرفه امکان دسترسی به تقریباً نیمی از بازارهای جهان را میدهد، ۴۰ سرزمین پایین ردهبندی به کمتر از یکسوم بازارهای جهان دسترسی دارند.
دموکراسیهای شکننده و زوال آزادیهای مدنی تبدیل به یک روال جهانی شده است. صرفنظر از این که انتخابات در اکثر سرزمینها برگزار میبشود یا خیر، روشها و رویههای دموکراتیک در سرتاسر جهان رو به عقب نهادهاند. محدودیتهای اجرایی در هر منطقهای به جز اروپای غربی بدتر شده و سطح کنترل دولت توسط محاکم و مراجع قانونگذاری نزول یافته است. دلنشین این است که این فرایند در تعداد بسیاری از سرزمینهای اروپایی هم دیده میبشود و دولتهای آنها عمل های غیردموکراتیک را زیاد تر کردهاند.
همین امر در رابطه آزادیهای مدنی نیز صادق است. در طول دهه قبل، آزادیهای شخصی در ۱۰۸ سرزمین با افزایش مخالفتها درمورد آزادی اجتماعات و تشکلها، آزادی گفتن و دسترسی به اطلاعات روندی رو به افول داشته است. سانسور بهطور فزایندهای در سراسر جهان حتی در سرزمینهای دموکراتیک رایج شده است.
رئال پالیتیک (سیاست تحقق منافع ملی) بازگشته است و نظم بینالمللی لیبرال برای اولین بار بعد از جنگ سرد با چالشی معنادار روبه رو شده است. اکنون تعداد بسیاری از جنبههای رفاه را فراتر از ایمنی و امنیت، اتفاقاتهای عرصه بینالمللی؛ از جمله انرژی، تجارت، دسترسی به منبع های مالی، آموزش، بهداشت و حتی آزادی شخصی، تعیین میکنند. عقبگرد جهانیشدن در این دوران پر از تنشهای ژئوپلیتیک، عواقبی برای همه خواهد داشت. تاثییر شدید وابستگی جهان به روسیه در حوزه انرژی و کالا امسال به وضوح اشکار و محدودیتهای زنجیره تامین جهانی به افزایش تورم منجر شد.
این گزارش مشخص می کند گسترشیافتهترین سرزمینها کارکرد مساعد در شاخص رفاه دارند، اما علائم ناخوشی نیز وجود دارد. با نگاهی به ردههای بالای شاخص و تحلیل حالت رفاه در غرب، فهمید میشویم که در مرفهترین سرزمینها هم نمودار رفاه به وضعیتی یکنواخت رسیده و صعودی نیست. درحالیکه در طویل مدت دموکراسیهای لیبرالغربی بهطور مداوم در طیف وسیعی از معیارهای شاخص لگاتوم کارکرد مساعد داشتهاند، نشانههایی از شکنندگی نیز در این سرزمینها دیده میبشود.
در تعداد بسیاری از مناطق درآمدهای واقعی طبقات کارگر به علت ناتوانی در تطبیق با تغییرات عمده اقتصادی، افت یافته است. در نتیجه سه الگو پدیدار شده است: حس فزاینده «رها شدن» شهروندان توسط حکومتها، نارضایتی شهروندان از کارکرد دموکراسیهایشان، و افزایش پوپولیسم. از اواسط دهه ۱۹۹۰، نسبت شهروندانی که از کارکرد دموکراسی در سرزمینهای خود «ناخشنود» می باشند، تقریباً ۱۰درصد در سطح جهان افزایش یافته است.
ارکان شاخص رفاه لگاتوم کدامند؟
۱- رکن ایمنی و امنیت:
این رکن تعیینکننده اثری است که جنگ، درگیری و جنایت بر امنیت افراد گذاشته و چه بلافاصله و چه در یک روال طویلزمان، این امنیت را بیارامش کرده است.
رکن ایمنی و امنیت در ۱۰ سال قبل در سطح جهان بدتر شده و سپس بهبود یافته است. تعداد حوادث تروریستی افزایش یافته و سپس در ۵ سال قبل افت یافته است. ترور و درگیری سیاسی مرتبط نیز تا حدودی بهبود یافته است.
۲- رکن آزادی شخصی:
این رکن پیشرفتهای سرزمینها را به سمت حقوق اولیه قانونی و آزادیهای فردی اندازهگیری میکند.
آزادی شخصی در ۱۰ سال قبل بیشتر از هر رکن فرد دیگر ناظر افول بوده است. این افول زیاد تر به علت افزایش محدودیتها در آزادی اجتماعات و تشکلها و آزادی گفتن است.
۳- رکن محیط اندوختهگذاری:
در این رکن مقدار حفاظت کافی از اندوختهگذاریها و دسترسی آسان به آنها اندازهگیری میبشود.
بر پایه این گزارش حقوق مالکیت و اکوسیستمهای تامین مالی در سالهای تازه بهبود یافته است. حمایتاز اندوختهگذاران در نتیجه حاکمیت بهتر سهامداران، تضاد منافع و مقررات ورشکستگی بهبود یافته است.
۴- رکن شرایط سازمانی:
نقطه تمرکز رکن شرایط سازمانی مقرراتی است که در ابتدای اغاز یک کسب و کار، در میانه رقابت با دیگر کسبوکارها و نیز به زمان گسترش این کسبوکار، پیش پای آن گسترده شده است.
طی ۱۰ سال قبل تحمیل مقررات زیاد به کسبوکارها بهبود یافته و درصد وقتی که مدیران ارشد صرف مراعات مقررات و زمان دریافت مجوز میکنند، رو به افت بوده است.
۵- رکن شرایط زندگی:
این رکن کیفیت معقول زندگی که همه مردم توانایی میکنند، از جمله منبع های مادی، سرپناه، خدمات اساسی و ارتباطات را اندازهگیری میکند.
در سالهای تازه ناظر بهبود در اراعه خدمات اساسی، ارتباطات، منبع های مادی و حفاظت از صدمه بودهایم. دسترسی مردم به خدمات اولیه بهداشتی در سراسر دنیا از ۶۷درصد به ۷۸درصد افزایش یافته است.
۶- رکن سلامت:
رکن سلامت همانطور که از نامش پیداست سلامت افراد و دسترسی به خدمات بهداشتی ملزوم برای نگه داری سلامتی را اندازهگیری میکند. در این رکن تمرکز بر پیامدهای سلامت، سیستمهای بهداشتی، بیماری و عوامل خطر و مقدار مرگ و میر است.
بر پایه این گزارش رکن سلامت با افزایش امید به زندگی و سیستمهای مراقبتی بهتر در سراسر جهان به بهبود خود ادامه داده است. بهگفتن مثال مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال از ۳۸ مرگ به ۲۶ مرگ در هر ۱۰۰۰ کودک افت یافته است.
۷- رکن حکومتداری:
مقدار کنترل و محدودیت بر قوت و کارکرد مؤثر و بدون فساد دولتها نقطه تمرکز این رکن است.
گزارش شاخص رفاه لگاتوم میگوید که حکومتداری طی ۱۰ سال ناظر افول بوده که عمدتاً به علت بدتر شدن محدودیتهای اجرایی، پاسخگویی سیاسی و حاکمیت قانون بوده است.
۸- رکن اندوخته اجتماعی:
قوت روابط فردی و اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، شراکت مدنی در یک سرزمین و تحمل اجتماعی در این رکن اندازهگیری میبشود.
مدارای اجتماعی، مطمعن بین فردی و شراکت مدنی و اجتماعی در دنیا در حال بهبود است، بهطوریکه افراد بیشتری میگویند که منطقه آنها مکان مناسبی برای زندگی اقلیتهای قومی و مهاجران است.
۹- رکن زیرساخت و دسترسی به بازار:
رکن نُهم کیفیت زیرساختی را اندازهمیگیرد که تجارت و اعوجاج در بازار کالاها و خدمات را مقدور میکند.
قبل از بهبود ارتباطات، که در آن نسبت افرادی که از اینترنت منفعت گیری میکنند از ۲۹درصد به ۵۹درصد رسیده، «مدیریت مرز» [در به حداکثر رساندن فرصت تعاملات مطلوب فرامرزی]و مقیاس بازار آزاد هم بهبود یافته است.
۱۰- رکن کیفیت اقتصادی:
در این رکن مقدار تجهیز یک اقتصاد برای تشکیل ثروت پایدار و با شراکت کامل نیروی کار اندازهگیری میبشود.
پایداری مالی ناظر یکی از بدترین وخامتها بوده و رشد سرانه تشکیل ناخالص داخلی طی ۱۰ سال به نصف افت یافته است. با این حال تعداد مشاغل تازه و خواستهای ثبت اختراع افزایش یافته است.
۱۱- رکن آموزش:
ثبتنام، نتایج و کیفیت چهار مرحله آموزشی (آموزش پیشدبستانی، ابتدایی، متوسطه و عالی) و این چنین نوع تواناییها در بین جمعیت بزرگسال را اندازهگیری میکند.
پیش از شیوع ویروس کووید ۱۹، ثبتنام در مراکز آموزشی پیشدبستانی و آموزش عالی افزایش یافت. مقدار به آخر رساندن تحصیلات متوسطه هم افزایش یافته است.
۱۲- رکن محیط طبیعی:
جنبههایی از محیط فیزیکی را اندازهگیری میکند که تاثییر مستقیمی بر زندگی روزمره افراد دارد و نیز تغییراتی که امکان پذیر بر رفاه نسلهای آینده تاثییر بگذارد.
وسعت مناطق حفاظتشده نسبت به ۱۰ سال پیش زیاد تر شده و رضایت از کوششهای حفاظتی از ۵۱درصد به ۶۲درصد افزایش یافته است. با این حال انتشار کردن گازهای گلخانهای و نیز تماس مردم با آلودگیها رو به افزایش بودهاست.
رتبهبندی کشورها:
نزول ایران در رتبهبندی شاخص لگاتوم
بر پایه رتبهبندی جهانی لگاتوم، سرزمین دانمارک رتبه اول خود را نگه داری کرده است. این سرزمین در سال ۲۰۲۲ هم در جایگاه اول قرار داشت و توانسته می بود از جایگاه چهارم این رتبهبندی در سال ۲۰۱۳ صعود کند. سوئد، نروژ، فنلاند، سوئیس، هلند، لوکزامبورگ، ایرلند و نیوزلند به ترتیب رتبههای دوم تا دهم را از آن خود کردهاند. بروندی، سودان، سوریه، اریتره، جمهوری دموکراتیک کنگو، چاد، سومالی، افغانستان، جمهوری آفریقای مرکزی، یمن و سودان جنوبی ۱۰ سرزمین قعر جدول این رتبهبندی می باشند.
ایران در این رتبه در جایگاه یکصدوبیستوششم در بین ۱۶۷ سرزمین ایستاده است. در سال ۲۰۲۰ ایران در جایگاه یکصدوبیستوپنجم و در سال ۲۰۱۳ در جایگاه یکصدوبیستوسوم قرار گرفته می بود. ایران تنها در رکن سلامت نشانههایی از ارتقا را دارد و رتبه ۵۸ دنیا را از آن خود کرده، اما بهگفتن مثال در رکن شرایط سازمانی رتبه ایران ۱۶۲ و در رکن آزادیهای شخصی ۱۶۵ و در رکن حکومتداری در رتبه ۱۴۶ دنیا قرار گرفته است.
در بین سرزمینهای آسیایی، ژاپن، سنگاپور و تایوان جزو ۲۰ سرزمین برتر دنیا می باشند. رتبه امارات ۴۴، قطر ۴۶، کویت ۶۰، بحرین ۶۲، عمان ۶۷ و عربستان سعودی ۷۹ است. در بین همسایگان غیرعرب ایران هم ترکیه در رتبه ۹۵ و زیاد بالاتر از ایران قرار دارد.
نقاط ضعف مهم خاورمیانه و شمال آفریقا نهادها است. در ایمنی و امنیت، آزادی شخصی و حکمرانی ناظر وخامت اوضاع در این منطقه هستیم. تروریسم و درگیری، سرکوب زیاد تر آزادی گفتن و اجتماعات در این منطقه تبدیل به هنجار شده و روال مسئولیتپذیری سیاسی و محدودیتهای اجرایی بدتر شده است. در نتیجه این منطقه زیاد تر از بقیه جهان عقب افتاده و شاخصهای رفاه آن افول داشته است.
[ad_2]
منبع





