[ad_1]
سرمقاله
بین تشکیل و صنعت بانکداری، همیشه ربط مستقیم بوده و تشکیل ما مدام بر مدار تسهیلات بانکی در حرکت بوده است. عده ای فکر میکنند اگر دولت سیاستهای پرداخت تسهیلات را به قسمت تشکیل هدایت کنند، ایده خوبی است اما نکاتی در این رابطه وجود دارد. صنعت بانکداری خود صنعتی است که جزیی از تشکیل است و باید به بازده برسد. طبیعتا صنعت بانکداری هم در او گفت و گو پرداخت تسهیلات انتظار دریافت سود دارد. به این علت، در صنعت بانکداری ایران، بانکها باید به نحوی فعالیت کنند که هزینه تشکیل آنها افت یابد و محصولات تولیدی بانکها با کمترین قیمت به دست
تولیدکننده برسد.
نظام بانکداری زائده ابزاری است که غربیها طراحی کردند و گریزی از آن نیست اما این به آن معنی نیست که هرکاری آنها انجام خواهند داد، ما نیز عملی کنیم؛ به این علت، باید نظام بانکداری اصلاح بشود. بانک در نظام اقتصاد اسلامی، یک وکیل است و در این نظام ما بازار پول نداریم چون پول هویت ندارد و سایه پیکر کالاست که با تشکیل هر واحد کالا یک واحد پول خلق بشود. اگر حاشیه سود تعیینی در بانکها حذف شده و سود از دل اندوخته بیرون آید، تسهیلات دستوری نیز با سود پرداخت
نخواهد شد.
مشکل اقتصاد ما این است که ما او گفت و گو گرانی و تورم را نخست به دو شاخه دوگانه تقسیم نمیکنیم. موجی از این هراس به وجود آمده که فردا همه چیز از امروز گرانتر خواهد شد. باید دقت کرد که تورم یک اتفاق رفتاری است و حجم نقدینگی هیچ اثری روی تورم نخواهد داشت؛ به این علت، باید موتورهای محرک این رفتارها را شناسایی کرد. در یک کلام میتوانم بگویم این قسمت غیرمولد است که نرخگذار اقتصاد
شده است.
[ad_2]
منبع




