به نقل از ساینس، علم و فناوری در سال ۲۰۲۳ نیز همانند سالهای پیش، دستاوردهای بزرگی را داشته و اکتشافات گوناگون، حوزههای تعداد بسیاری را منقلب کردهاند. اگر تمایل دارید با دستاورهای بزرگ علم و فناوری در سال ۲۰۲۳ آشنا شوید، این گزارش را از دست ندهید.
درمانهای چاقی
چاقی به گفتن یک مشکل و بحران در حوزه بهداشت عمومی ظاهر میبشود. نزدیک به ۷۰ درصد از بزرگسالان آمریکا تحت تأثیر اضافه وزن قرار دارند و این تعداد در اروپا بیشتر از نصف است. خطرات ناشی از چاقی، زندگی را تهدید میکنند. چاقی در ابراز دیابت نوع دو، بیماری قلبی، التهاب مفصل، بیماری کبد چرب و برخی از سرطانها نقش دارد.
درمانهای دارویی چاقی، قبل تاسفباری دارند که زیاد تر با سختی اجتماعی برای افت وزن و این باور رایج که اضافه وزن نشاندهنده اراده ضعیف است، در هم تنیده شده است. از قرصهای رژیمی رنگینکمان مملو از آمفتامینها و دیورتیکها که از دهه ۱۹۴۰ برای زنان به بازار اراعه شد گرفته تا افزایش و افت داروی «فنفن»(fen-phen) در دهه ۱۹۹۰ که بیماریهای فاجعهبار قلبی و ریوی را به بار آورد، تاریخ با ناتوانی در یافتن داروهای افت وزن ایمن و موفق همراه بوده است.
اکنون، گروه جدیدی از درمانها در حال شکستن این قالب می باشند و امید میرود که بتوانند مقدار چاقی و بیماریهای مزمن مرتبط با آن را افت دهند. این داروها از یک هورمون روده به نام «پپتید-۱ شبه گلوکاگون»(GLP-1) پیروی میکنند و دارو، فرهنگ عامه و حتی بازارهای سهام جهانی را تحول خواهند داد. آگونیستهای گیرنده GLP-1 که در ابتدا برای دیابت ساخته شده بودند، علتکاهش وزن قابل توجهی خواهد شد که عمدتا دارای عوارض جانبی قابل کنترل است. آزمایشهای بالینی سال جاری نشان دادند که آنها علائم نارسایی قلبی و خطر حملات قلبی و سکته مغزی را نیز افت خواهند داد. اینها قانعکنندهترین شواهدی می باشند که نشان خواهند داد این داروها مزایای عمدهای فراتر از افت وزن دارند. به همین دلایل، ساینس داروهای GLP-1 را به گفتن پیروزی سال معارفه کرده است.
ساینس علاوه بر ارج نهادن به این درمانها، به عدم قطعیت و حتی اضطرابهای ناشی از این تغییرات اذعان میکند. ما میدانیم که چاقی با پیچیدگیهای پزشکی و اجتماعی همراه است و تعداد بسیاری از افرادی که از نظر دیگران اضافه وزن دارند، سالم می باشند و تمایل یا نیاز مبرم به افت وزن را حس نمیکنند.
داستان GLP-1 چندین دهه طول کشیده است و در ابتدا مبارزه کردن با چربی هیچ ربطی به آن نداشت. در اغاز دهه ۱۹۸۰، پژوهشگران GLP-1 را زمان بازدید دیابت و تنظیم قند خون کشف کردند. سالها کار پرزحمت و گاه دلسردکننده ادامه یافت اما کم کم اکتشافات به هم پیوستند و هورمونی را با تأثیر گسترده بر بدن و مغز آشکار کردند. دانشمندان دریافتند که GLP-1 قند خون را افت میدهد و شرکتهای دارویی آن را به گفتن یک درمان برای دیابت بازدید کردند. در دهه ۱۹۹۰ اشکار شد که تزریق GLP-1 به مغز موشها علتمیبشود کمتر غذا بخورند. آزمایش روی ۲۰ مرد جوان سالم نشان داد که سپس از یک صبحانه مقوی، افرادی که GLP-1 را به طور وریدی دریافت کردهاند، نسبت به افرادی که از دارونما منفعت گیری کردهاند، کمتر ناهار میخورند.
اولین داروی GLP-1، «اگزناتید»(Exenatide) می بود که در سال ۲۰۰۵ برای دیابت نوع دو تایید شد. به جای هورمون انسانی، در آن از یک پپتید شبیه منفعت گیری شد که در سم یک مارمولک غولپیکر به نام «هیولای هیلا»(Gila monster) وجود دارد. شرکت داروسازی «نوو نوردیسک»(Novo Nordisk) تقریبا پنج سال سپس، «لیراگلوتاید»(Liraglutide) را با الگوبرداری از GLP-1 انسانی انتشار کرد. لیراگلوتاید هم یک داروی دیابت می بود اما در اواخر سال ۲۰۱۴، «سازمان غذا و داروی آمریکا»(FDA) آن را برای درمان چاقی تایید کرد.
نوو نوردیسک دو سال پیش، داروی بعدی خود به نام «سماگلوتاید»(Semaglutide) را برای مدیریت وزن معارفه کرد. این دارو برای دیابت با نام «Ozempic» و برای چاقی با نام «Wegovy» به بازار اراعه میبشود. برخلاف داروهای قبل که یک یا دو بار در روز تزریق میشدند، سماگلوتاید فقط به یک تزریق در هفته نیاز داشت. افرادی که در یک آزمایش سماگلوتاید را مصرف کردند، ۱۵ درصد از وزن بدن خود را طی ۱۶ ماه از دست دادند.
در ماه اوت سال جاری، آزمایش روی ۵۲۹ شخص مبتلا به چاقی و نارسایی قلبی نشان داد که بعد از یک سال، قلب مصرفکنندگان سماگلوتاید تقریبا دو برابر بهبود یافته است و آنها میتوانند طی شش دقیقه، ۲۰ متر زیاد تر از مصرفکنندگان دارونما راه بروند. در همان ماه، نوو نوردیسک خبرداد که در یک آزمایش زیاد بزرگتر روی ۱۷ هزار نفر مبتلا به اضافه وزن و بیماری قلبی عروقی، مصرفکنندگان سماگلوتید ۲۰ درصد کمتر از مصرفکنندگان دارونما در معرض خطر حملات قلبی و سکتههای کشنده یا غیر کشنده قرار دارند. این پژوهش در ماه نوامبر در «The New England Journal of Medicine» به چاپ رسید. این آزمایشها اولین آزمایشهایی بودند که در افراد تعداد بسیاری نشان دادند داروهای GLP-1، مزایای سلامتی معناداری فراتر از افت وزن دارند. در همین حال، آزمایشی که بازدید میکرد آیا سماگلوتید پیشروی بیماری کلیوی را در بیماران دیابتی به تاخیر میاندازد، نتایج مثبتی را نشان داد.
این درمانهای تازه نه تنها نحوه درمان چاقی، بلکه نحوه فهمیدن کردن آن را تحول خواهند داد و آن را به گفتن یک بیماری مزمن معارفه میکنند که ریشه در زیستشناسی دارد و به معنی ناکامی خوردن اراده نیست.
اکنون دامنه داروهای GLP-1 به طوری در حال گسترش یافتن است که مخترعان آنها فکر نمیکردند. بعد از آنکه افراد مبتلا به چاقی و دیابت اظهار داشتند که زمان درمان تمایل کمتری به الکل و سیگار دارند، آزمایشهایی نیز برای بازدید اعتیاد به مواد مخدر انجام خواهد شد. پژوهشگران میگویند این داروها به گیرندههایی در مغز متصل خواهد شد که میل به لذتهای دیگر علاوه بر غذا را متعادل میکنند. آزمایشهای بالینی، داروهای GLP-1 را برای درمان بیماریهای آلزایمر و پارکینسون نیز آزمایش میکنند که تا حدی بر پایه مقصد قرار دادن التهاب مغز است.
پیشرفتهای پزشکی به ندرت ساده می باشند و اشتیاق برای آگونیستهای GLP-۱ طبق معمول با عدم قطعیت و حتی برخی پیشبینیها همراه است. تقریبا همانند همه داروها، این داروهای پرفروش نیز با عوارض جانبی و ناشناختههایی همراه می باشند. عوارضی از جمله حالت تهوع و دیگر مشکلات گوارشی علتمیبشود که برخی از افراد درمان را کنار بگذارند. مقامات آمریکا در ماه سپتامبر، برچسب Ozempic را برای نشان دادن خطر احتمالی انسداد روده بهروزرسانی کردند و یک گروه کانادایی در ماه اکتبر، گمان افزایش یافتن آن عارضه و این چنین پانکراتیت را گزارش دادند.
این چنین، پزشکان دلواپس می باشند که افراد بدون اضافه وزن یا چاقی به این درمان روی بیاورند تا لاغر شوند. پژوهشی که در سال ۲۰۲۲ انجام شد، گزارش داد که سماگلوتاید علتکاهش وزن ۱۶ درصدی در نوجوانان چاق میبشود و امیدواری را در مردم به همراه داشت اما بر یک سوال آزاردهنده پافشاری کرد. آیا آگونیستهای GLP-1، داروهای همیشگی می باشند که افراد باید برای نگه داری کردن وزن خود، آنها را به طور نامحدود مصرف کنند؟
اکنون به نظر میرسد که جواب مثبت است. پژوهشگران گزارش دادهاند که یک سال بعد از توقف درمان، دو سوم وزن ازدسترفته بدن برگشت. برای پژوهشگرانی که چاقی را یک بیماری مزمن میدانند، نیاز به درمان مداوم شگفتیآور نیست اما هزینه این داروها میتواند زیاد زیاد باشد. قیمت بیشتر از ۱۰۰۰ دلار در ماه و چشمانداز منفعت گیری مادامالعمر، تعداد بسیاری از افراد را آزار میدهد.
در روبه رو این بعدعرصه، فصل بعدی در حال آشکار شدن است. درمانهایی از راه میرسند که از هورمونهای متعدد پیروی میکنند و احتمالا حتی لاغرکنندهتر باشند. یکی از این داروها «تیرزپاتید»(Tirzepatide) شرکت داروسازی «ایلای لیلی اند کامپنی»(Eli Lilly & Co) است که بعد از چراغ سبز سال قبل برای دیابت، در ماه نوامبر برای افت وزن در آمریکا تایید شد. یک آزمایش بالینی بزرگ نشان داد که مصرفکنندگان این دارو تا ۲۱ درصد از وزن بدن خود را از دست دادهاند.
با ادامه داستان GLP-1، یک مسئله آشکار میبشود و آن مسئله این است که درمانهای تازه نه تنها نحوه درمان چاقی، بلکه نحوه فهمیدن کردن آن را نیز تحول خواهند داد و این امکان پذیر به اندازه هر دارویی تأثیر بگذارد.
پمپاژ کربن زمین
اگر بتوان او گفت که اقیانوسهای جهان قلب دارند، آن قلب در اقیانوس منجمد جنوبی خواهد می بود. در چند منطقه دورافتاده در سواحل قطب جنوب، آبهای شور به بستر اقیانوس فرو میروال. آب در حال رفتن به سمت پایین، گرما، اکسیژن و دیاکسید کربن را از جو بیرون میکشد و آنها را به جایی میبرد که آب به آرامی به سمت شمال پخش میبشود. این یکی از اجزای مهم جریان بزرگی است که همه اقیانوسهای جهان را به هم متصل میسازد و به آنها پشتیبانی میکند تا یک سوم از انتشار کردن کربن سالانه بشر را جذب کنند. تعداد بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که هنگامی این پمپاژ کربن اوج میگیرد یا متزلزل میبشود، میتواند تغییرات اقلیمی را تحکیم کند.
در سال جاری، چندین پژوهش نشان دادند که پمپاژ کربن در خطر بزرگی قرار دارد. اولین نشانههای دلواپسکننده سالها پیش ظاهر شد؛ به اختصاصی وقتی که کاوشگرهای رباتیک «دیپ آرگو»(Deep Argo) شناور شدند و به طور خودکار تا فاصله ۴۰۰۰ متری پرسه زدند. پژوهشگران دریافتند که آبهای پایین قطب جنوب در حال گرم شدن می باشند و حجم آنها در حال افت یافتن است. هر دو مورد نشانه کند شدن جریان می باشند و به آبهای گرمتر در بالا اجازه نفوذ خواهند داد.
شواهد مستقیمتر از پژوهشی به دست آمدند که ماه مارس در مجله «Communications Earth & Environment» به چاپ رسید. پژوهشگران آمریکایی در این پروژه، رکورد پراکنده اندازهگیریهای صورتگرفته توسط کشتیها را در یک مدل رایانهای آبوهوا داخل کردند که نشان داد جریان آب از دهه ۱۹۷۰ تا ۲۰ درصد افت یافته است. سپس در ماه مه، پژوهشی که به سرپرستی دانشمندان استرالیایی انجام شد و در مجله «Nature Climate Change» به چاپ رسید، از اندازهگیریهای صورتگرفته توسط کشتیها و شناورها منفعت گیری کرد تا نشان دهد که جریان آب از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۷ تقریبا ۳۰ درصد افت یافته است. مدلهای اقلیمی سنتی پیشبینی کرده بودند که جریان امکان پذیر کند بشود اما نه برای سالها. دادههای تازه نشان خواهند داد تهدیدی که وقتی فکر میشد دور باشد، از راه رسیده است.
تا بحال مطمعن مقداری وجود داشته که چرا این کندی رخ داده، چه مقدار بشریت آن را هدایت کرده است یا چطور میتواند بر آب و هوا تأثیر بگذارد اما افزایش آب شیرینی که برای ذوب شدن صفحات یخ از قطب جنوب خارج میبشود، به گمان زیاد یکی از دلایل مهم است که آبهای اطراف را شیرینتر و کمتر مستعد فرو رفتن میکند. با ادامه گرمایش جهانی، ذوب شدن یخ و کندی جریان آب مطمئنا تشدید خواهد شد.
شکار هیدروژن طبیعی
در سال ۱۸۵۹ «ادوین دریک»(Edwin Drake) مخترع آمریکایی، ۲۰ متر لوله چدنی را در زیر زمین تیتوسویل ایالت پنسیلوانیا فرو برد که با نفت برخورد کرد. این چاه، هجوم آوردن برای نفت را در آمریکا اغاز کرد و جهان را تحول داد. امسال ناظر اغاز یک هجوم دیگر برای انرژی بودیم که بر پایه هیدروژن تولیدشده به طور طبیعی در زمین می بود. برخلاف نفت، این گاز میتواند برای آب و هوا سودمند باشد، نه این که آن را سمی کند.
مورخان امکان پذیر روزی زادگاه این اتفاق را در منطقه دور از انتظار فرد دیگر جستوجو کنند که «بوراکبوگو»(Bourakebougou) در مالی است. مهندسان در سال ۲۰۱۲، چاهی را که در سال ۱۹۸۷ با سیمان بسته شده می بود، بعد از این که یک سیگار علتانفجار شد، اشکار کردند. گازهایی که این چاه به بیرون پرتاب کرد، ۹۸ درصد هیدروژن بودند. یک ژنراتور به آن وصل شده می بود و اولین برق روستا را تامین کرد. شگفت است که بعد از یک دهه برداشت، سختی گاز افت نیافته است و این مشخص می کند که یک منبع عمیق هیدروژن را مجدد پر میکند.
با الهام از این کشف، کاوشگران اکنون نشانههایی از ذخایر قابل دقت هیدروژن را در هر قارهای به جز قطب جنوب اشکار کردهاند. اندوختههای مخاطرهآمیز به سمت استارتآپهایی همانند «کولوما»(Koloma) میروال که در ماه ژوئیه با ۹۱ میلیون دلار بودجه از جمله اندوختهگذاریهای «بیل گیتس» ظاهر شدند. «سازمان زمینشناسی آمریکا»(USGS) در ماه سپتامبر، یک ائتلاف پژوهشی را با حمایتشرکتهای «شورون»(Chevron) و «بریتیش پترولیوم»(BP) راهاندازی کرد و «مرکز تحقیقات پیشرفته انرژی آمریکا»(ARPA-E) یک برنامه۲۰ میلیون دلاری را برای تحقیق و گسترش هیدروژن طبیعی اغاز کرد.
این که زمین اصلا هیدروژن را در خود نگه میدارد یا خیر، دانش متعارف زمینشناسی را به چالش میکشد. از آنجا که هیدروژن غنی از انرژی و عکس العملپذیر است، پژوهشگران فکر میکردند که زیاد تر آن در پوسته زمین توسط میکروبها خورده میبشود یا به ترکیبات دیگر تبدیل میبشود. وجود شگفتانگیز آن در تعداد بسیاری از مکانها، این گمانهزنی را برانگیخته است که از هسته زمین نشت میکند یا به گفتن عناصر رادیواکتیو در پوسته آب شکافته تشکیل میبشود اما تعداد بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که هنگامی آب با مواد معدنی غنی از آهن در دما و سختی بالا عکس العمل مشخص می کند، هیدروژن به وجود میآید.
یک پژوهش منتشرنشده سازمان زمینشناسی آمریکا مشخص می کند که زمین امکان پذیر یک تریلیون تن هیدروژن داشته باشد که برای برآوردن تقاضای روبهرشد هیدروژن به گفتن سوخت و کود طی هزاران سال کافی است. برخی از کاوشگران میگویند استخراج آن میتواند زیاد ارزانتر از تشکیل «هیدروژن سبز» با برق تجدیدپذیر باشد که با میلیاردها دلار یارانه دولتی حمایتمیبشود. سوال بزرگ این است که آیا هیدروژن زمین در مخازنی متمرکز شده است که شرکتها بتوانند از نظر اقتصادی از آنها منفعت گیری کنند یا خیر.
اغاز پیشبینی هواشناسی توسط هوش مصنوعی
تقریبا از وقتی که رایانه مدرن وجود داشته است، از آن برای پیشبینی حالت آبوهوا منفعت گیری میبشود. اولین بار در طول جنگ جهانی دوم برای همانندسازی تسلیحات هستهای و مسیرهای توپخانه، رایانههای نوپا توسط هواشناسان برای همانندسازی حالت آینده جو مورد منفعت گیری قرار گرفتند و نظم مدرن پیشبینی عددی آب و هوا را به وجود آوردند. اگرچه این حوزه پیچیدهتر شده و اکنون از چندین هفته قبل پیشبینیهای قابل اعتمادی را اراعه میکند اما روش کار آن ثابت مانده است. روش این حوزه، به کار بردن مقادیر قابل توجهی از توان محاسباتی برای حل کردن معادلات دینامیک سیالات حاکم بر جو است.
هوش مصنوعی در طول سال قبل، تحول دادن هواشناسی را اغاز کرده است. شرکتهای فناوری از جمله «گوگل»، «هوآوی» و «انویدیا»، مدلهای هوش مصنوعی را برای پیشبینی کردن آب و هوا از ۱۰ روز قبل، با دقتی شبیه یا حتی بالاتر از مدلهای سنتی و با هزینههای محاسباتی زیاد کمتر آموزش دادهاند. این مدلهای یادگیری عمیق به جای حل کردن معادلات، آینده نزدیک را بر پایه الگوهایی پیشبینی میکنند که از طریق آموزش دیدن در رابطه آب و هوای ۴۰ سال قبل آموختهاند. مشاهدات اراعهشده توسط مدل عددی «مرکز پیشبینیهای هوای بینبرد اروپا»(ECMWF) که برترین پیشبینیکننده جهان است نیز با همین روش به دست آمدهاند. بعد از آموزش، مدلها به جای این که دو ساعت روی یک ابررایانه کار کنند، میتوانند یک پیشبینی را در یک دقیقه روی دسکتاپ انتشار کنند اما همانند زیاد تر فناوریهای هوش مصنوعی، هیچ کس واقعا نمیداند که مدل چه الگوهایی را یاد میگیرد.
مرکز پیشبینیهای هوای بینبرد اروپا اکنون پیشبینی هوش مصنوعی خود را اغاز کرده است و دیگر آژانسهای آبوهوایی نیز در تلاش برای رسیدن به آن می باشند. مدلهای تازه کامل نیستند. آنها برای پیشبینی برخی از اتفاقهای الزامی همانند شدت طوفان تلاش میکنند اما پژوهشگران انتظار دارند مدلهای پیشبینیکننده مبتنی بر هوش مصنوعی، تنها وقتی بهبود اشکار کنند که کار آنها از مشاهدات مستقیم حسگرها اغاز شده باشد، نه فقط دادههایی که پیشتر از طریق مدلهای حاضر فرستاده شدهاند. شدت آنها به گمان زیاد به پیشبینیکنندگان امکان میدهد تا چندین بار آنها را اجرا کنند.
هیچ کس انتظار ندارد پیشبینیهای عددی آب و هوا از بین بروند. برای مثال، مدلهای اقلیمی بر همان پارادایم حل معادله تکیه میکنند. هوش مصنوعی امکان پذیر در تسلط یافتن بر این پیشبینیها مشکل داشته باشد چون مدلهای آن تغییراتی را در آینده همانندسازی میکنند که امکان پذیر همانند دادههای آموزشی قبل نباشند.
در طویل مدت، خروجی مدلهای آبوهوایی مبتنی بر ابررایانه میتواند به دادههای آموزشی برای هوش مصنوعی پیشبینیکننده آب و هوا تبدیل بشود و در نهایت امکان پذیر از مربیان آنها پیشی بگیرد.
امید جدیدی برای مقابله با مالاریا
تلاش برای تسلط بر مالاریا با واکسن امسال دو برابر شد. یک برسی بزرگ در رابطه اولین واکسن مالاریا در جهان به نام «موسکیریکس»(Mosquirix) نشان داد که این واکسن، مرگ و میر کودکان خردسال را به مقدار قابل توجهی افت میدهد. مالاریا شدیدترین ضربه را به کودکان خردسال میزند و تنها در جنوب صحرای آفریقا سالانه جان ۴۷۰ هزار نفر را میگیرد. اکنون «سازمان جهانی بهداشت»(WHO) واکسن دوم به نام «آر۲۱/ماتریکسام»(R۲۱/MatrixM) را تایید کرده است تا به مبارزه بپیوندد. طراحی واکسن دوم شبیه موسکیریکس است اما میتوان آن را با هزینه کمتر و در مقادیر زیاد تر تشکیل کرد. این واکسن به گمان زیاد میتواند به پر کردن شکاف بزرگ بین اراعه و تقاضا برای واکسنهای مالاریا پشتیبانی کند و از مرگ سالانه دهها هزار کودک جلوگیری به عمل بیاورد.
موسکیریکس که «آرتیاس،اس»(RTS,S) نیز نامیده میبشود، اثربخشی مقداری دارد و محافظت آن به زودی افت مییابد. این یکی از دلایلی است که سازمان جهانی بهداشت تصمیم گرفت واکسن را تحت مطالعه دقیق انتشار کند. در سال ۲۰۱۹ یک مرحله آزمایشی چند ساله اغاز شد که در آن نزدیک به دو میلیون نوزاد و کودک خردسال در غنا، کنیا و مالاوی این واکسن را دریافت کردند. تا سال ۲۰۲۱، نتایج اولیه مقامات را قانع کرد که واکسن به قدر کافی ایمن و مؤثر است تا برای منفعت گیری گستردهتر قبول بشود. مقامات سازمان جهانی بهداشت در ماه اکتبر، قیاس بین مناطق دریافتکننده واکسن در مرحله آزمایشی را با مناطق کنترلشده که در آنها واکسن اراعه نشده می بود، گزارش کردند.
این واکسن مقدار مالاریای شدید را تا ۲۲ درصد افت داد. مرگ و میر ناشی از همه دلایل به جز تصادفات، در کودکان مناطق دریافتکننده واکسن ۱۳ درصد کمتر از مناطقی می بود که این واکسن اراعه نشده می بود. این نتیجه مشخص می کند حتی همین واکسن ناقص میتواند جان انسانها را نجات دهد اما شرکت «گلاکسواسمیتکلاین»(GSK) که موسکیریکس را تشکیل میکند، از اکنون تا سال ۲۰۲۵ فقط میتواند ۱۸ میلیون دوز واکسن اراعه دهد که برای واکسینه کردن کامل تنها ۴.۵ میلیون کودک از سالانه ۴۰ میلیون کودک متولدشده در مناطق مبتلا به مالاریا کافی است.
واکسن آر۲۱ میتواند به پر کردن این شکاف پشتیبانی کند. این واکسن که در «دانشگاه آکسفورد» گسترش یافته، دارای مجوز «موسسه سرم هند»(SII) یک تولیدکننده بزرگ واکسن است. این شرکت میگوید که میتواند سالانه ۱۰۰ میلیون دوز واکسن را با قیمت بین دو تا چهار دلار در هر دوز تشکیل کند و این کمتر از نصف قیمت موسکیریکس است. دادههای مورد انتظار از مرحله سوم کارآزمایی آر۲۱ که شامل ۴۸۰۰ کودک در چهار سرزمین می بود، به گفتن پیشچاپ در ماه سپتامبر انتشار شد. اگرچه هیچ قیاس مستقیمی بین این دو واکسن وجود نداشته اما نتایج نشان خواهند داد که واکسن در ۱۸ ماه اول، حداقل به اندازه موسکیریکس موثر است و احتمالا مقداری موثرتر باشد. سازمان جهانی بهداشت میگوید موسکیریکس به گمان زیاد تا اواسط سال ۲۰۲۴ برای منفعت گیری گسترده در دسترس خواهد می بود.
پیشرفت در مبارزه با آلزایمر
پزشکی، دستاوردی را برای دهها میلیون نفر مبتلا به بیماری آلزایمر در سراسر جهان نداشته است و معدود درمانهای تاییدشده فقط علائم بیماری را مقصد قرار دادهاند اما مقامات آمریکا در ماه ژانویه، اولین دارویی را معارفه کردند که اگرچه در حد متوسط اما به وضوح، با زیستشناسی عرصهای بیماری مقابله میکند و زوال شناختی را افت میدهد. دومین درمان نیز یک نتیجه تقریبا نزدیک داشت. هیچ کدام از این دو روش به درمان نزدیک نمیشوند و هر دو خطرات جدی دارند اما امید جدیدی را به بیماران و خانوادههای آنها خواهند داد.
مغز افراد مبتلا به آلزایمر دارای تودههای پروتئینی درهمتنیده به نام «آمیلوئید بتا» است و دانشمندان سالها او گفت و گو کردهاند که آیا حذف آنها به بیماران پشتیبانی میکند یا خیر. درمانهای مختلفی که این کار را انجام میدادند، ناکامی خوردند اما درمان تازه که یک آنتیبادی مونوکلونال ضد آمیلوئید به نام «لکانمب»(lecanemab) است، در یک کارآزمایی محوری ۱۸ ماهه توانست زوال شناختی را تا ۲۷ درصد در قیاس با دارونما افت دهد. این نتیجه برای قانع کردن مقامات آمریکا و بعدا ژاپن در قبول آن کافی می بود. در کارآزمایی تابستان امسال، یک آنتیبادی دیگر به نام «دونانماب»(donanemab) که آمیلوئید مغز را نیز مقصد قرار میدهد، زوال شناختی را تا ۳۵ درصد در قیاس با دارونما افت داد. هر دو روش درمانی به طور وریدی انجام خواهد شد.
اگرچه پژوهشگران، پزشکان و بیماران مبتلا به آلزایمر جشن میگیرند اما به جنبه تاریک درمان نیز دقت دارند که خطر تورم مغز و خونریزی مغزی ناشی از درمانها است و در موارد نادری میتواند کشنده باشد. افرادی که دارای یک نوع ژن مستعد ابتلا به آلزایمر به نام «APOE4» می باشند، به اختصاصی در معرض این عارضه جانبی قرار دارند. افراد مبتلا به آلزایمر که داروهایی را برای جلوگیری از راه اندازی شدن لختههای خون یا از بین بردن آنها مصرف میکنند، در معرض خطر بالاتری قرار دارند.
از آنجا که جامعه مبتلا به آلزایمر مزایا و خطرات داروهای ضد آمیلوئید را برسی میکند، به جستوجو دادههای بیشتری است. یک سوال این است که آیا با گذشت زمان در درمان، بهبود اندکی در کندی شناختی حاصل میبشود. سوال دیگر این است که اگر این درمانها برای افرادی که در معرض خطر بیماری قرار دارند، به قدر کافی سریع انجام شوند، آیا میتوانند اغاز علائم را به تأخیر بیندازند.
درمانهای تازه نشان خواهند داد که آمیلوئید یک مقصد ثمربخش است اما آنها تازه در اغاز راه می باشند. دانشمندان امیدوارند که در سالهای آینده دریابند چطور میتوانند مزایای درمان را به حداکثر برسانند و درمانهای جدیدی را اشکار کنند که کارکرد بهتری داشته باشند.
ابررساناها به طور گسترده در اسکنرهای امآرآی، تجهیزات الکترونیکی تخصصی و شتابدهندههای ذرات منفعت گیری خواهد شد اما زیاد تر آنها فقط در دماهای فوق سرد کار میکنند و به تجهیزات خنککننده گرانقیمت نیاز دارند
تاریخچه تازه وجود مردم در قاره آمریکا
داستان مردم در قاره آمریکا امکان پذیر فصل اول جدیدی اشکار کرده باشد. امسال، پژوهشگران به تایید ادعای قابل توجهی نزدیک شدند که قدمت این داستان را حداقل به ۵۰۰۰ سال پیش میبرد.
تعداد معدودی از پژوهشها پیشتر خاطرنشان کرده بودند که افراد امکان پذیر سریعتر از آنچه به طور استاندارد فکر میشد سفر کرده باشند. سنگهای پوستهپوستهشده و استخوانهای حیوانات سوخته که از جنوب شیلی به دست آمدهاند، به ۱۸۵۰۰ سال پیش برمیگردند و ابزار سنگی کشفشده در غار مکزیک مربوط به ۲۶ هزار سال پیش است اما هیچکدام از آنها شواهد روشنی را در رابطه فعالیتهای انسانی اراعه نکردند و زیاد تر باستانشناسان در رابطه این نوشته شک داشتند.
در سال ۲۰۲۱، پژوهشگرانی که در پارک ملی «وایت سندز»(White Sands) نیومکزیکو کار میکردند، یک کشف بالقوه را اظهار کردند که همه چیز را تحول داد. آنها ردپای غیر قابل تکذیب انسان را کشف کردند که بین ۲۱ هزار تا ۲۳ هزار سال پیش در ساحل گلآلود دریاچهای باستانی باقی مانده است. این گروه پژوهشی، زمانها را بر پایه دانههای یک گیاه آبزی اشکار کردند که در لایههای اطراف ردپاها یافت شده و با رادیوکربن تاریخگذاری شدهاند اما جای تردید وجود داشت چون دانهها میتوانستند کربن باستانی را از رسوبات محلول در آب دریاچه جذب کنند و سن اندازهگیریشده را افزایش دهند. به این علت، گروه وایت سندز با منفعت گیری از گرده گیاهان حاضر در خشکی و دانههای حاضر در رسوبات بین و زیر مسیرها، ردپاها را مجدد بازدید کردند. آنها در ماه اکتبر گزارش دادند که تاریخهای تازه کاملا با نتایج ذکرشده در مقاله مهم مطابقت دارند.
اگر تاریخها درست باشند، ردپاهای کشفشده از اوج آخرین عصر یخبندان و وقتی باقی ماندهاند که یخچالهای طبیعی، کانادا را پوشانده بودند و این مشخص می کند که انسانها به گمان زیاد باید پیش از راه اندازی شدن صفحات یخی به قاره آمریکا سفر کرده باشند.
این پژوهش تازه، برخی از بدبینان اولیه را قانع کرده است. برخی دیگر تا این مدت میگویند که احتمالا باد یا فرسایش، رسوبات را روی ردپاها گذاشته باشند و آنها را قدیمیتر از آنچه می باشند نشان دهند اما همه مشتاق دریافت کردن سرنخهای بیشتری در رابطه مردم وایت سندز می باشند؛ همانند یک آتشدان یا ابزار سنگی که بتواند وجود آنها را تایید کند و نکاتی را در رابطه فرهنگ آنها اراعه دهد. کشف امسال میتواند جرقهای برای برسی مجدد دیگر مکانهای مورد مناقشه باشد و به گمان زیاد باستانشناسان را به رقابت برای کاوش در دیگر رسوبات عصر یخبندان در جستجوی قبول یا حتی شگفتیهای زیاد تر ترغیب میکند.
غوغای ادغام سیاهچالههای غولپیکر
امسال، اخترفیزیکدانان نشانههایی از یک غرش کیهانی ضعیف و زمانها مورد جستجو را اشکار کردند. این صدای امواج گرانشی ساطعشده از سیاهچالههای کلانجرم سراسر جهان می بود که در جفتهای مداری محکم به دور یکدیگر میچرخند. این مشاهدات که پژوهشگران تا زمان به یقین رسیدن آنها را کشف نمینامند، هم نیرومندترین پشتوانه جاری برای وجود این دو هیولا و هم یک نمایش قوی از روشی می باشند که سیگنالهای ساطعشده از ستارههای دور را برای تشخیص امواج گرانشی به کار میبرد.
سیاهچالههای کلانجرم با وزن میلیونها یا میلیاردها برابر خورشید ما در قلب کهکشانها قرار دارند. هنگامی کهکشانها با هم ادغام خواهد شد، سیاهچالههای مرکزی آنها میتوانند در یک مدار در حال فشرده شدن قفل شوند. اولین مرحله های مارپیچ مرگ سیاهچالهها، از دید فناوریهای زمینی نهان می باشند اما هنگامی که در فاصله چند سال نوری از یکدیگر قرار میگیرند، حرکت دایرهای آنها امواج گرانشی آهسته اما قوی را انتشار میکند.
«رصدخانه امواج گرانشی تداخلسنج لیزری»(LIGO) که در سال ۲۰۱۵ برای اولین بار امواج گرانشی ناشی از ادغام دو سیاهچاله به اندازه ستاره را شناسایی کرد، نمیتواند آنها را ثبت کند. رصدخانه LIGO برای فهمیدن کردن این امواج میلیثانیهای، مسافت طیشده توسط پرتوهای لیزر را در لولههای خالی چهار کیلومتری اندازهگیری کرد اما به دام انداختن امواج چندینساله تولیدشده توسط سیاهچالههای کلانجرم، به شبکه زیاد بزرگتری نیاز دارد.
به این علت، ستارهشناسان به تپاخترها روی آوردند؛ ستارههای سوختهای که صدها بار در ثانیه میچرخند و یک فوران از ذرات ساطعکننده امواج رادیویی را پرتاب میکنند. همان طور که آن پرتو همانند فانوس دریایی از کنار زمین میگذرد، تلسکوپهای رادیویی پالسهایی را به اندازه یک ساعت اتمی ثبت میکنند. در طول دو دهه قبل، ستارهشناسان به طور منظم چندین تپاختر را برای بازدید انحرافات کوچک در ریتم آنها زیر نظر گرفتند. یک موج گرانشی گذرا، فضای بین تپاختر و زمین را فشرده یا کشیده میکند و با رسیدن پالسها به طور نامحسوس جابهجا میبشود.
در ماه ژوئن، پنج گروه پژوهشی در سراسر جهان که هر کدام مجموعه متغیری از تپاخترها را رصد میکردند، به طور مشترک اظهار کردند که با ۱۵ سال رصد، نویز حاضر در دادهها را به قدری افت دادهاند که میگویند آنچه باقی مانده، هیاهوی ترکیبی از سیاهچالههای کلانجرم است و به گمان زیاد میلیونها نمونه از آنها وجود دارد. این گروهها اکنون در حال جستجوی تپاخترهای بیشتری می باشند تا بتوانند کهکشانهایی را ترسیم و بزرگنمایی کنند که سیاهچالهها در آنها به آرامی میرقصند.
افزایش دستمزد دانشمندان تازهکار
دانشجویان تحصیلات تکمیلی و مقطع فوق دکتری برای دههها از دستمزد پایین و شرایط بد کاری شکایت داشتهاند. سرخوردگی آنها در سال قبل در کانون دقت قرار گرفت چون دانشمندانی که در اغاز کار خود بودند، با هم متحد شدند تا تغییراتی را در سیستم خواست کنند.
زمستان قبل، ۴۸ هزار کارمند دانشگاهی در سیستم «دانشگاه کالیفرنیا»(UC) بزرگترین اعتصاب دانشگاهی را در تاریخ آمریکا برگزار کردند و افزایش دستمزد قابل توجهی را برای دانشجویان فارغالتحصیل و مقطع فوق دکتری به دست آوردند. این چنین عمل جمعی به اختصاصی در آمریکا برجسته شده است اما هزاران نفر از کارکنان دانشگاهی کانادا، در یک اعتراض گسترده یک روزه در ماه مه شرکت کردند تا خواستار افزایش بودجه فدرال برای دانشجویان فارغالتحصیل و فوق دکتری شوند. در آلمان، پژوهشگرانی که در اغاز دوران شغلی خود بودند، برای تحول در قراردادهای پسادکتری کمپین راه اندازی دادند.
فعالیت اتحادیهها و اعتصابها در آمریکا، تعداد بسیاری از دانشگاهها را ناچار کرده است که با افزایش حقوق و مزایای دیگر، از جمله پشتیبانیهزینه مراقبت از کودک و بهبود سیاستهای آزار و اذیت در محل کار موافقت کنند. «آلوارو کوئستا دومینگز»(Álvaro Cuesta-Domínguez) زیستشناس مولکولی «دانشگاه کلمبیا»(Columbia University) و یکی از اعضای هیئت اجرایی اتحادیهای که در رابطه قرارداد تازه دانشجویان فوق دکتری و پژوهشگران دانشگاهی مذاکره کرده است، او گفت: ما این کار را هم برای خودمان و هم برای مردمی انجام میدهیم که سپس از ما خواهند آمد. ما باید شرایط بهتری را برای نسل آینده دانشمندان فراهم کنیم.
دانشمندان در مرحله های اولیه نیز بر دانشگاهها سختی آوردهاند تا تغییراتی را اعمال کنند. قسمت فزایندهای از دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی به سمت مشاغل صنعتی پردرآمدتر میروال و این علتشده است که تعداد بسیاری از اساتید در سالهای تازه برای پر کردن موقعیتهای خالی پسادکتری تلاش کنند.
تعداد بسیاری از مدیران دانشکدهها و دانشگاهها موافق می باشند که اعمال تغییرات ملزوم است اما عبور کردن از سختی وارده بر بودجه آنها، چالشهایی را به همراه دارد. اساتیدی که زیاد تر حقوق دانشمندان تازهکار را از پشتیبانیهزینههای خود میپردازند، امکان پذیر ناچار شوند تعداد کمتری دانشجوی فارغالتحصیل و فوق دکتری را استخدام کنند.
باید دید که آیا آژانسهای تامین مالی، پشتیبانیهای بلاعوض را برای پرداخت افزایش حقوق دانشمندان در مرحله های اولیه شغلی افزایش خواهند داد یا خیر. در این بین، برخی از دانشگاهها حرکتهایی را برای پشتیبانی کردن به دانشکده در سازگاری با افزایش هزینههای پرسنل داشتهاند. برای مثال، پژوهشگران «دانشگاه کالیفرنیا برکلی»(UC Berkeley) امیدوارند که ترکیبی از عمل های مختصرزمان برای پشتیبانی کردن به اساتید در پرداخت هزینهها و برنامهریزی راهبردی و بودجهبندی طویل مدت، در نهایت به شکلگیری اکوسیستمی بیانجامد که در آن همه میتوانند پیشرفت کنند.
رایانش اگزامقیاس
با گذشت بیشتر از یک دهه از ساخت، سرانجام عصر علم «رایانش اگزامقیاس»(Exascale computing) امسال فرا رسید. «فرانتیر»(Frontier) در «آزمایشگاه ملی اوک ریج»(ORNL)، به اولین رایانهای تبدیل شد که به طور آشکار بغل خود را به روی کاربران علمی گشود و توانست چالشهای حاضر در حوزههای گوناگون، از آب و هوا گرفته تا مواد را با شدت اگزافلاپس انجام دهد. حرف های میبشود چین سالها ماشینهای اگزامقیاس را در اختیار داشته است اما این سرزمین جزئیات سختافزار آن را انتشار نمیکند. انتظار میرود نزدیک به ۶۰ تیم طی سال آینده در فرانتیر ثبتنام کنند اما انتشار کردن نتایج اولیه آن اغاز شده است.
فرانتیر گروهی از پژوهشگران به سرپرستی دانشمندان مواد «دانشگاه میشیگان»(UMich) را قادر ساخت تا دو چارچوب نظری را برای پیشبینی حرکت حداکثر ۶۰۰ هزار الکترون در یک ماده با دقت تقریبا کامل ادغام کنند. کوششهای قبل تنها میتوانستند این کار را برای نزدیک به ۱۰۰۰ الکترون مدیریت کنند. منفعت گیری کردن از فرانتیر به گروه امکان داد تا نحوه شکلگیری و پیشروی عیوب آلیاژهای منیزیم را همانندسازی کنند. این پیشرفت میتواند به گسترش مواد فوق سبک برای خودروها و هواپیماهای کممصرف پشتیبانی کند.
پژوهشگران «آزمایشگاه ملی لاورنس لیورمور»(LLNL) و «آزمایشگاه ملی سندیا»(SNL) نیز از فرانتیر برای تحکیم وضوح مدل اولیه آبوهوای جهان «وزارت انرژی آمریکا» منفعت گیری کردند. این کار برای اولین بار، ترکیب فیزیکی را که علتایجاد ابرها در سراسر جهان میبشود مقدور کرد. انتظار میرود که این پیشرفت، پیشبینی را در رابطه تغییرات آبوهوایی تا اندازه بسیاری بهبود ببخشد. هر دوی این کوششها ماه قبل جوایز برتر را برای همانندسازیهای ابرمحاسباتی دریافت کردند.
اکتشافات اگزامقیاس به تازگی اغاز شدهاند. یک دستگاه اگزامقیاس در «آزمایشگاه ملی آرگون»(ANL) اکنون در حال انجام دادن اشکالزدایی نهایی پیش از قرار گرفتن در دسترس کاربران است. انتظار میرود سال آینده، ابررایانههای تازه اگزامقیاس در کالیفرنیا و آلمان به صورت آنلاین اراعه شوند و سایرین در فرانسه و ژاپن که به جستوجو آن می باشند، در را به روی علم در مقیاسی باز کنند که پیشتر دستنیافتنی می بود.
پروژههای قطب جنوب
مشکلات امسال برای «برنامه قطب جنوب آمریکا»(USAP) که رهبر جهانی در حمایتاز تحقیقات در قاره یخزده است، افزایش یافت. «بنیاد ملی علوم آمریکا»(NSF) که این برنامه را مدیریت میکند، بعد از گزارش سال ۲۰۲۲ حوالی آزار جنسی فراگیر، با سوالهای سختی از سوی قانونگذاران روبرو شد. مطابق گزارش یک پیمانکار خارجی، نزدیک به ۷۲ درصد از زنانی که طی سالهای تازه در قطب جنوب کار کرده بودند، آزار جنسی را یکی از مشکلات کار خود میدانستند.
این چنین در سال جاری، دانشمندان قطب جنوب هنگامی فهمید شدند بیشتر از نیمی از پروژههای برنامه قطب جنوب آمریکا که برای فصل ۲۰۲۳-۲۰۲۴ برنامهریزی شده بودند، لغو شدهاند یا افت یافتهاند، شگفتزده شدند. مقامات بنیاد ملی علوم آمریکا بخشی از تقصیر را به گردن همهگیری میاندازند که پروژه نوسازی ۵۰۰ میلیون دلاری را در «ایستگاه مکموردو»(McMurdo Station) به تعویق انداخت. این چنین، آنها به افزایش هزینه این حمایتو ثابت ماندن بودجه اشاره کردهاند.
یکی دیگر از چالشهای پیش رو، افزایش هزینههای یک یخشکن تحقیقاتی تازه و نیرومندتر است که جانشین یک کشتی قدیمی خواهد شد و چالش دیگر، انقضای قرارداد با کشتی دوم کوچکتر مورد منفعت گیری برای سفرهای دریایی تحقیقاتی و تامین مجدد ایستگاه دوم آمریکاست. پژوهشگران میگویند، مشکلات برنامه قطب جنوب آمریکا میتواند توانایی آنها را برای نظارت بر منطقهای که هشدارهای اولیه را درمورد تأثیر تغییرات آبوهوایی روی کره زمین اراعه میدهد، کمتر کند. این چنین، آنها بیم دارند که افت یافتن چشمانداز کار در قطب جنوب، دانشمندانی را که در مرحله های اولیه شغلی می باشند، به سمت رشتههای دیگر با آینده روشنتر سوق دهد.
مناقشه بر سر علت کووید-۱۹
ادامه ظن مبنی بر این که همهگیری کووید-۱۹ با نشت از یک آزمایشگاه دولتی در ووهان چین اغاز شد، به ابراز اختلاف و از بین رفتن مطمعن بین دانشمندان، تحلیلگران اطلاعاتی و سیاستگذاران دامن زد. تعداد بسیاری از دانشمندان میگویند شواهد قانعکنندهای از این نظریه حمایتمیکنند که بیماری همهگیر از حیوانات آلوده فروختهشده در یک بازار در ووهان سرچشمه گرفته است. با وجود این، چین مانع کوششهای صورتگرفته برای برسی سناریوی دوم شده و اجازه برسی جدا گانه آزمایشگاه را نداده است.
امسال دانشمندان غیر چینی، توالیهای ژنتیکی عمومی را از مثالهای محیطی به دست آوردند که توسط پژوهشگران چینی در اغاز همهگیری بیماری در بازار جمعآوری شده می بود. استدلال آنها این است که توالیها با وجود حیوانات آلوده در بازار مطابقت دارند و از نظریه سرایت بیماری حمایتمیکنند. گروه چینی که مثالها را جمعآوری کرده بودند، ابتدا وجود حیوانات را آشکار نکردند و سپس مخالفت خود را با این نتیجه نشان دادند.
۹ نهاد اطلاعاتی فدرال آمریکا در تلاش برای اراعه یک توضیح عمومی، دیدگاههای خود را در رابطه منشأ همهگیری انتشار کردند که وضوح مقداری در رابطه آن وجود دارد. اکثریت آنها طرفدار سرایت طبیعی می باشند اما مطمعن مقداری در رابطه آن وجود دارد. جمهوریخواهان در کنگره آمریکا، جلسات استماع آتشینی را برگزار کردند که مقامات بهداشتی آمریکا در آن متهم شدند یک نشت آزمایشگاهی را نهان کردهاند تا بودجه آمریکا را برای تحقیقات حوالی کروناویروس در آزمایشگاه ووهان نهان کنند اما آنها هیچ مدرک محکمی اراعه نکردند. هراس از حوادث آزمایشگاهی نیز پیشنهادهای آمریکا را برای تنظیم دقیقتر تحقیقات حوالی ویروسهایی برانگیخته است که پتانسیل تشکیل همهگیری را دارند اما برخی از دانشمندان دلواپس می باشند که قوانین تازه کار کردن روی بیماریهای عفونی مختل بشود.
صعود و سقوط یک ابررسانا
ادعایی که در اغاز سال با گفتن یک کار انقلابی مورد استقبال قرار گرفت، سال را با ناکامی به آخر رساند. در شماره هشتم مارس مجله «Nature»، یک گروه پژوهشی به سرپرستی «رانگا دیاس»(Ranga Dias) فیزیکدان «دانشگاه راچستر»(University of Rochester) گزارش دادند که یک ترکیب کریستالی آبی ساختهاند. این ترکیب هنگامی تحت سختی متوسط قرار میگیرد، به رنگ قرمز درمیآید و ویژگی را مشخص می کند که پژوهشگران زمانها به جستوجو آن بودهاند. ویژگی مورد نظر این است که ترکیب، الکتریسیته را بدون مقاومت در دمای اتاق هدایت میکند. مجله در شماره هفتم نوامبر به خواست هشت نفر از ۱۱ پژوهشگر مشترک که انها گفتند پژوهش به طور دقیق شراکت و نتایج آنها را منعکس نمیکند، مقاله را بعد گرفت. دیاس نگفت که آیا با این بازپسگیری موافق است یا ناموافق.
ابررساناها به طور گسترده در اسکنرهای امآرآی، تجهیزات الکترونیکی تخصصی و شتابدهندههای ذرات منفعت گیری خواهد شد اما زیاد تر آنها فقط در دماهای فوق سرد کار میکنند و به تجهیزات خنککننده گرانقیمت نیاز دارند. سختی شدید یک راه حل برای برخی از ابررساناهاست اما عملی بودن را محدود میکند. ابررساناهای دمای اتاق که در سختی محیط یا نزدیک به آن کار میکنند، میتوانند انتقال نیروی الکتریکی را منقلب سازند، میلیاردها دلار صرفهجویی کنند و انتشار کردن گازهای گلخانهای را افت دهند.
عقبنشینی ماه نوامبر تنها شکستی نبوده است که دیاس در این سال متحمل شد. مجله «Physical Review Letters» روز هفتم اوت، یک مقاله سال ۲۰۲۱ دیاس را به علت ساختن دادههای ظاهری بعد گرفت. این به جستوجو انتشار کردن اخباری در ماه آوریل می بود مبنی بر این که دیاس امکان پذیر قسمتهایی از تز دکتری سال ۲۰۱۳ خود در «دانشگاه ایالتی واشنگتن» را سرقت کرده باشد. همه این اتفاقات بعد از عقبنشینی سال قبل Nature در یک مقاله ابررسانایی دیگر با دمای نزدیک به اتاق رخ دادند که توسط گروهی به سرپرستی دیاس اراعه شده می بود. دیاس همه اتهامات مربوط به سوءرفتار را رد کرده است.
در ماه اوت، ادعای فرد دیگر مبنی بر ابررسانایی در دمای اتاق از سوی یک گروه اهل کره جنوبی در فضای مجازی انتشار کردن یافت که به شدت با عکس العمل شدید دانشمندان بدبین همراه شد. اگرچه هیچ اتهامی مبنی بر حرکت نادرست نقل نشد اما این حادثه نشاندهنده یک قدم نادرست دیگر در تعقیب رویای ابررساناست.
سقوط توییتر
وقتی که «ایلان ماسک» در اکتبر ۲۰۲۲ با یک سینک به دفتر مرکزی توییتر رفت، این یک تهدید می بود که در یک شوخی پیچیده شده می بود. در شرکت رسانه اجتماعی که ماسک نام آن را به ایکس تحول داد، اوضاع زیاد متفاوت می بود. تعداد بسیاری از دانشمندان که این پلتفرم را به گفتن مکانی برای انتشار کردن یافتهها و سخن بگویید کردن در رابطه مسائل پذیرفته بودند، حس ناراحتی میکردند.
سخنان سرشار از نفرتپراکنی و اطلاعات نادرستی که زمانها پیش از آمدن ماسک یک مشکل در توییتر بودند، با افت تعدیل محتوا حتی زیاد تر شدند و تعداد بسیاری از دانشمندان توییتر را برای همیشه ترک کردند. یک نظرسنجی که Nature در ماه ژوئیه انجام داده می بود، نشان داد هفت درصد از دانشمندانی که از توییتر منفعت گیری میکردند، به کار بردن آن را متوقف کردهاند.
از آن زمان، پست خود ماسک در رابطه ادعاهای توطئهگران، تعداد بسیاری از پژوهشگران را قانع کرده است که از این روش پیروی کنند. برخی از آنها گروههایی را در پلتفرمهایی همانند «ماستودون»(Mastodon)، «بلواسکای»(Bluesky) یا «تردز»(Threads) راهاندازی کردهاند اما برخی دیگر این کار را نکردهاند و تعداد بسیاری از جوامع علمی آنلاین از هم پاشیدهاند.
مسئله مهمتر این است که توییتر انتشار کردن دادههای خود را برای پژوهشگران متوقف کرد، رابط برنامهنویسی برنامه رایگان خود را در تابستان امسال خاموش کرد و آن را با رابطی جانشین کرد که دسترسی محدودتری به دادهها میدهد و زیاد گران است. دهها پژوهش به حالت تعلیق درآمدند یا به پلتفرمهای دیگر منتقل شدند. این حرکت ضربه سختی را به همراه داشت چون توییتر که با دادههای خود سخاوتمندانهتر از دیگر پلتفرمهای رسانه اجتماعی عمل کرده است، به نوعی ارگانیسم نمونه برای افرادی تبدیل شده می بود که موضوعاتی همانند قطبیسازی و انتشار کردن اطلاعات نادرست را مطالعه میکنند.
در هر حال، یک خوشبینی برای پژوهشگران وجود دارد. قانون خدمات دیجیتال در اتحادیه اروپا، پلتفرمهایی همانند ایکس را ملزم میکند که از اول ژانویه ۲۰۲۴ به پژوهشگران جدا گانه اجازه دسترسی به دادهها را بدهند. برخی از پژوهشگران قبلا خواست دادهاند اما این که ایده مذکور چه مقدار سودمند به نظر میرسد، فقط در سال آینده روشن خواهد شد.