[ad_1]
هیچ طوری برای همیشه باقی نمیماند. انقراض بخشی از تکامل حیات است. با این وجود، دست کم پنج بار یک فاجعه بیولوژیکی سیاره زمین را در بر گرفته و اکثریت قریب به اتفاق گونهها را از آب و خشکی در یک فاصله نسبتا مختصر از نظر زمین شناسی از بین برده است. معروفترین این اتفاقاتهای انقراض دسته جمعی وقتی رقم خورد که یک سیارک ۶۶ میلیون سال پیش به زمین برخورد کرد و دایناسورها و تعداد بسیاری از گونههای دیگر را به هلاکت رساند. این اتفاقات هم این چنین یکی از متاخرترین اتفاقاتهای مرتبط با انقراض دسته جمعی بوده است.
به نقل از شبکه خبری سی ان ان، با این وجود، دانشمندان میگوید که این آخرین اتفاقات این چنینی نخواهد می بود. تعداد بسیاری از محققان استدلال میکنند که ما در میانه ششمین انقراض دسته جمعی قرار داریم؛ نه به علت برخورد یک سنگ فضایی به اندازه یک شهر بلکه به علت رشد بیشتر از حد و حرکت دگرگون کننده یک گونه یعنی هوموساپینس. انسانها زیستگاهها را نابود کرده اند و علتایجاد بحران آب و هوایی شده اند.
نتیجه محاسبات انتشار شده در مطالعهای در نشریه PNAS مشخص می کند که گروههایی از گونههای حیوانی با سرعتی ۳۵ درصد بیشتر از نرخ معمولی مورد انتظار ناپدید خواهد شد. در حالی که هر انقراض دسته جمعی برندگان و بازندگانی دارد هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم در این مورد انسانها جزو بازماندگان خواهند می بود.
“جراردو سبالوس” بوم شناس از دانشگاه مکزیک بر این باور است که عکس آن میتواند رخ دهد. او میگوید ششمین انقراض دسته جمعی که کل زیست کره یا منطقهای از جهان که پذیرای حیات است را به گمان زیاد به وضعیتی تبدیل میکند که امکان پذیر ادامه زندگی را برای بشریت ناممکن سازد.
سبالوس میافزاید: “تنوع زیستی بهبود خواهد یافت، اما پیشبینی برندگان زیاد دشوار است. تعداد بسیاری از بازندگان در این انقراضهای جمعی قبل گروههای بسیار موفقی بودند”.
علیرغم آن که دلایل پنجمین انقراض دسته جمعی متفاوت می بود فهمیدن آن چه در طول این فصلهای دراماتیک در تاریخ زمین رقم خورد و آن چه بعد از این فجایع ظاهر شد میتواند آموزنده باشد. هیچ کس این اتفاقاتها را ندیده، اما در مقیاسی می باشند که امکان پذیر تکرار شوند. “مایکل بنتون” استاد دیرینه شناسی مهره داران در دانشگاه بریستول میگوید:” ما باید از قبل درس بگیریم، چون این تنها مجموعه دادههای ما است که تطبیق و تکامل مییابد”.
یک روز واقعا بد: سیارک قاتل دینو و ناهنجاری ایریدیوم
در حالی که دیرینه شناسان برای قرون متمادی فسیلها را مطالعه کرده اند علم انقراض دسته جمعی نسبتا تازه است. تاریخ گذاری رادیومتریک بر پایه تجزیه طبیعی رادیواکتیو عناصر خاص همانند کربن و تکنیکهای دیگر توانایی تعیین دقیق سن سنگهای باستانی در نیمه دوم قرن قبل را منقلب کرد.
این تغیرات عرصه را برای کار “لوئیس آلوارز” فیزیکدان فقید برنده جایزه نوبل و پسر زمین شناس اش “والتر” استاد علوم زمین و سیارهای در دانشگاه برکلی در کالیفرنیا فراهم کرد. به همراه دو همکار دیگر آنان در سال ۱۹۸۰ میلادی یک مقاله شوق انگیز در رابطه “ناهنجاری ایریدیوم” یک لایه سنگ رسوبی با ضخامت ۱ سانتی متر از سنگ رسوبی غنی از ایریدیوم عنصری نادر در سطح زمین، اما حاضر در شهاب سنگها نوشتند. محققان این ناهنجاری را که در ابتدا در ایتالیا، دانمارک و نیوزلند شناسایی کردند به برخورد یک سیارک بزرگ نسبت دادند. آنان استدلال کردند که لایه غیرمعمول دقیقا لحظه ناپدید شدن دایناسورها را مشخص می کند.
ناهنجاری ایریدیوم که ابتدا با شک و تردید روبه رو شده می بود سرانجام در نقاط بیشتری در سراسر جهان مشاهده شد. یک دهه بعد از آن گروه فرد دیگر از محققان این تفنگ دود را شناسایی کردند: دهانهای به عرض ۲۰۰ کیلومتر در سواحل شبه جزیره یوکاتان مکزیک. سنگ و رسوب حاضر در آنجا ترکیبی شبیه با لایههای ایریدیوم داشتند و دانشمندان این فرضیه را نقل کردند که فرورفتگی به نام دهانه چیکشلوب بر تاثییر برخورد یک سیارک تشکیل شده است.
محققان بر این باورند که دیگر ناهنجاریهایی که در سراسر کره زمین مشاهده شده اند ناشی از پراکندگی زبالهها زمان برخورد سنگ فضایی به زمین بوده اند. اکثر دیرینه شناسان اکنون پذیرفته اند که این سیارک علتچیزی شده که به گفتن انقراض آخر دوران کرتاسه شناخته میبشود. این حالت علتیک دوره سرد شدن جهانی شد با گرد و غبار، دوده و گوگرد پرتاب شده در طول برخورد که مانع از رسیدن نور خورشید شده می بود و به گمان زیاد فتوسنتز یک فرآیند کلیدی برای حیات را متوقف ساخت.
یکی از مکانهای فسیلی در داکوتای شمالی سطح بی سابقهای از جزئیات را در رابطه چگونگی آن روز و عواقب سریع آن اراعه کرده است. زبالهها باریدند و خود را در آبشش ماهیها فرو بردند در حالی که موجهای عظیم آب همانند سونامی که بر تاثییر این دعوا رها شدند و دایناسورها و دیگر موجودات را از بین بردند. دانشمندان حتی فهمید شده اند که این سیارک در بهار به زمین برخورد کرده است.
ناپدید شدن دایناسورهای عظیم دنیایی را تشکیل کرد که در آن پستانداران و در نهایت انسان توانستند رشد کنند. دایناسورها همان بازندههای کاملی نبودند که بعضی اوقات فکر میشدند: دانشمندان اکنون بر این باورند که پرندگانی که در حیاط خلوت ما پرواز میکنند به طور مستقیم از تیرانوساروس رکس خویشاوندان کوچک ترشان تکامل یافته اند. بعد از کشف خیره کننده آلوارز در ابتدا برای دانشمندان به نظر میرسید که برخورد صخره فضایی امکان پذیر سازوکاری کلی باشد که همه اتفاقاتهای انقراض دسته جمعی شناسایی شده در پرونده زمین شناسی را توضیح میدهد. با این وجود، به حرف های بنتون انقراض دوران پایانی کرتاسه تنها موردی که به طور قابل اعتمادی به یک سیارک مرتبط است. با این وجود، یک تقصیر کار متفاوت چندین تکه انقراض کوچکتر و حداقل دو انقراض دسته جمعی از جمله بزرگترین انقراض ثبت شده را توضیح میدهد.
آتشفشانهای آخرالزمانی که علتگرم شدن کره زمین شدند
چیزی که به گفتن یک اتفاقات هایپرترمال شناخته میبشود یعنی گرم شدن ناگهانی سیاره زمین قسمت بزرگی از حیات روی زمین را به هلاکت رساند. این وقایع از یک الگوی قابل پیش بینی پیروی کرده اند: فوران آتشفشانی، انتشار کردن دی اکسید کربن، گرم شدن کره زمین، باران اسیدی و اسیدی شدن اقیانوس ها.
بزرگترین فاجعه زیاد همه دورهها به نام انقراض آخر پرمین ۲۵۲ میلیون سال پیش رخ داده است. بنتون در کتاب خود مینویسد: “نزدیک به ۹۵ درصد از گونهها در خشکی و دریا در نتیجه گرم شدن کره زمین با افزایش دما احتمالا ۱۰ درجه سانتیگراد تا ۱۵ درجه سانتیگراد نابود شدند”.
این اتفاقات انقراض که از آن تحت گفتن “مرگ بزرگ” نیز یاد شده با فورانهای ابرآتشفشانی که گازهای گلخانهای را در منطقهای به اندازه استرالیا به نام تلههای سیبری در اوراسیا به بیرون پرتاب کرد شناخته شد. بنتون گفت که آن رخداد تبدیل بارش شدید اسیدی شد که گیاهان را از بین برد و سطح زمین را صخرهای کرد، چون بارش خاک غنی را به اقیانوسها میبرد که به نوبه خود مملو از مواد آلی شد.
بنتون میگوید با این وجود، موجودات مختلفی در خلاء بعد از آن ظهور کردند که از بازماندگان تکامل یافتند و تعداد بسیاری از راههای تازه وجود را با ویژگیهایی همانند پر، مو و حرکت سریع به نمایش گذاشتند. او میگوید:” به نظر میرسد یکی از تغییرات بزرگ در خشکی افزایش عظیم انرژی در همه چیز می بود. برخی از حیوانات به نوعی خونگرم شدند، چون ما پرها را در دایناسورهای اغاز دوره تریاس و نزدیکترین خویشاوندان آنها ردیابی کرده و در سمت پستانداران منشاء مو را جستوجو میکنیم”.
افت دما و سطح دریا
دمای سردتر و افت شدید سطح دریاها به ترتیب احتمالا به اندازه ۱۰ درجه سانتیگراد سردتر و ۱۵۰ متر پایینتر نقش مهمی در اولین اتفاقات انقراض جمعی شناسایی شده آخر اردویسین ایفا کردند. به حرف های بنتون این تحول که نزدیک به ۴۴۴ میلیون سال پیش رقم خورد تبدیل ناپدید شدن ۸۰ درصد از گونهها در وقتی شد که زندگی بیشتر به دریاها محدود می بود. آن چه علتمرگ شد ابرقاره عظیم گندوانا (آمریکای جنوبی، آفریقا، قطب جنوب و استرالیا امروزی) می بود که در طول اردویسین بر فراز قطب جنوب در حال حرکت بوده است.
هنگامی که یک توده خشکی ناحیه قطبی را میپوشاند کلاهک یخ نور خورشید را منعکس میکند و ذوب شدن را کُند میسازد و در نتیجه یک کلاهک یخی در حال گسترش است که سطح دریاها را در سطح جهانی پایین میآورد.
ششمین انقراض جمعی نزدیک
تعداد فزایندهای از دانشمندان بر این باورند که ششمین اتفاقات انقراض دسته جمعی با بزرگی برابر با پنج اتفاقات قبلی در ۱۰۰۰۰ سال قبل رخ داده است، چون انسانها در سراسر جهان تاثییر خود را نشان داده اند. دودو، ببر تاسمانی، بایجی یا دلفین رودخانه یانگ تسه و کرگدن سیاه غربی تنها تعدادی از گونههایی می باشند که تا بحال در آن چه به گفتن انقراض هولوسن یا آنتروپوسن شناخته میبشود ناپدید شده اند.
سبالوس میگوید دستههای کامل گونهها یا جنسهای مرتبط در حال ناپدید شدن می باشند فرآیندی که به حرف های او کل اکوسیستمها را تحت تاثییر قرار میدهد و بقای گونههای ما را به خطر میاندازد. سبالوس و “پل ارلیش” زیستشناس حفاظتی از دانشگاه استنفورد و نویسنده همکارش ۵۴۰۰ جنس از حیوانات مهره دار به استثنای ماهیها را مورد برسی قرار دادند. تجزیه و تحلیل ان دو نشان داد که که ۷۳ جنس در ۵۰۰ سال قبل منقرض شده اند.
این روندی زیاد سریع از روال از بین رفتن طبیعی گونهها بدون تاثییر خارجی است. به حرف های محققان در غیاب انسان ناپدید شدن این ۷۳ جنس ۱۸۰۰۰ سال به طول میانجامید. علل این انقراضها متفاوت است تحول کاربری زمین، از بین رفتن زیستگاه، جنگل زدایی، کشاورزی فشرده و کشاورزی، گونههای مهاجم، شکار بی رویه و بحران آب و هوا، اما همه این تغییرات ویرانگر یک ریشه مشترک دارند: نقش انسان.
سبالوس به انقراض کبوتر مسافرتی که تنها گونه در جنس خود می بود اشاره کرد به گفتن مثالی از این که چطور از دست دادن یک جنس میتواند تاثییر آبشاری بر اکوسیستم گستردهتر داشته باشد. از دست دادن آن پرنده در نتیجه شکار بی پروا در قرن نوزدهم رژیم غذایی انسان را در شرق آمریکای شمالی محدود کرد و به موشهای پا سفید پناه دهنده باکتری که جزو طعمههای آن بودند اجازه رشد داد.
علاوه بر این، برخی از دانشمندان بر این باورند که انقراض کبوتر مسافرتی همراه با عوامل دیگر عامل مهم افزایش بیماریهای منتقله از طریق کنهها همانند بیماری لایم* است که انسانها و حیوانات را به یک اندازه دچار میسازد.
به حرف های سبالوس، نه تنها عمل های مخرب انسانها از این ظرفیت بالقوه برخوردار است که کیفیت زندگی ما را در درازمدت افت دهد بلکه اثرات موج دار آنها در نهایت میتواند پیروزی ما را به گفتن یک گونه مختل کند.
او میافزاید: “هنگامی ما جنسها را از دست میدهیم تنوع ژنتیکی بیش تری را از دست میدهیم تاریخ تکاملی بیشتری را از دست میدهیم و خدمات اکوسیستمی بیش تری را از دست میدهیم که زیاد مهم می باشند”.
در حالی که شاخههای درخت زندگی در حال ناپدید شدن می باشند توزیع گونههای جانوری خاص در حال همگن شدن است: جهان خانه نزدیک به ۱۹.۶ میلیارد مرغ، ۹۸۰ میلیون خوک و ۱.۴ میلیارد گاو است. در برخی موارد، پرورش فشرده حیوانات میتواند علتشیوع بیماریهایی همانند شیوع آنفلوانزای مرغی بشود که در مزارع پرورش مرغ نفوذ کرده و خطر سرریز شدن بیماری را در پرندگان مهاجر وحشی افزایش میدهد. دیگر حیوانات مزرعه به گفتن میزبان ویروسی عمل میکنند که انسان را آلوده میکند و از ظرفیت بالقوه تشکیل بیماریهای همه گیر همانند کووید-۱۹ برخوردار می باشند.
* بیماری لایم نوعی عفونت اسپیروکتی چندسیستمی است. حداقل سه گونه از جنس بورلیا همانند بورلیا بورگدورفری عامل این بیماری می باشند. این عوامل بوسیله نیش خانواده سخت کنهها (نوعی کنه) منتقل خواهد شد. آهو و موش در چرخه این بیماری با اهمیت می باشند. با اهمیت ترین علائم بیماری تب، سردرد، خستگی، افسردگی و خارش پوستی می باشند.
[ad_2]
منبع