[ad_1]
این فیلمساز در یادداشتی با گفتن «تأمل کنیم» که به طور اختصاصی در اختیار ایسنا قرار گرفته، نوشته است:
«یک هفته پیش می بود که رفتم سینما ملت برای دیدن فیلم «هتل». ساعتی را انتخاب کردم که سالن سینما خلوتتر باشد. فکر میکردم آن ساعت خلوتتر است و راحتتر میبشود فیلم را دید. اما در سانس یک و سی دقیقه بعدازظهر هم سالن سینما پر و دور از انتظار من می بود، آن هم برای فیلمی که زمان بسیاری از اکران ان قبل می بود. اما بودن در این سالن پر و همراهی و همدلی مخاطب با فیلم برایم دلنشین می بود.
از همان لحظات نخستین فیلم این همراهی با خندیدن و دست زدن اغاز شد و ادامه اشکار کرد تا آخر نمایش که فکر میکنم تماشاگر به یک همدلی با فیلم رسیده می بود و راضی سالن سینما را ترک میکرد. این راضی بودن را در فضای داخل و خارج از سالن میشد حس کرد. فکر نمیکنم در نوشتن همراهی و همدلی نادرست کرده باشم. فیلمی که زمان نگارش این متن تا کنون ۲۲۰ میلیارد (تومان) فروخته و بالای پنج میلیون تماشاگر داشته، نمیتوانسته بدون همراهی و همدلی تماشاگر به این مقدار فروش و تماشاگر رسیده باشد. درمورد فیلم «فسیل» هم که بالای ۳۰۰ میلیارد (تومان) و بیشتر از هفت میلیون تماشاگر بالاتر از «هتل» ایستاده همین همدلی و همراهی وجود داشته است.
اما این دو فیلم با یکدیگر متفاوت می باشند. «فسیل» تنه میزند به گونه کمدی سیاسی، اجتماعی و «هتل» یک کمدی رمانتیک است. کمدی سیاسی، اجتماعی که لحن انتقادی به شرایط داشته باشد در سینمای ایران بعد از انقلاب کم ساخته شده است که تا این مدت «اجاره نشینها» در صدر آن قرار دارد. یقیناً من «مطرب» را هم با همه ممیزیهایی که به فیلم اعمال شد به گفتن یک کمدی سیاسی، اجتماعی دوست دارم.
اما کمدی رمانتیک در سینمای امروز گونه پرخطری است چرا که شوخی میکند با روابط زناشویی و روابط عاشقانه قبل ازدواج و کاراکتر محوری و مرکزی این کمدیها زنان می باشند، به همین علت فردی که شرایط سیاسی، اجتماعی و ممیزی این سالها را بداند میتواند فهمید بشود که ساختن این نوع کمدیها زیاد دشوار است. یقیناً ممیزان در دادن پروانه نمایش به این چنین فیلمهایی همیشه به این دلخوش بودند که این چالشها در داخل طبقه متوسطه مدرن میگذرد و خانوادههای سنتی از این چالشها به دور می باشند.
یک مسئول حوزه هنری زمان نمایش فیلم «صورتی» به من او گفت: من این روابط را فهمید نمیشوم، ولی از فیلم بدم نمیآید. اما عدهای هم می باشند که همیشه دلواپس از بین رفتن اخلاقیات خانوادهها می باشند و با دیدن این فیلمهای کمدی دادشان درمیآید که وای اخلاقیات از بین رفت. عدهای که به نظر من با نزدیکی و دوری به دولتها تعدادشان زیاد و کم میبشود. اکنون این عده بیشترشان به علت نزدیکی با دولت حاضر اعتراضشان را از سینما فهمید شبکه خانگی کردند. شبکهای که دارد جای تلویزیون را میگیرد و همین نوشته علتعصبانیت و اعتراض آنها شده و فریاد میزنند که اخلاقیات و خانواده در این شبکه از بین رفت.
روشنفکری هم از قبل تا امروز با فیلمهای پرفروش مشکل داشته است که علت آن را باید در فضای سیاسی اجتماعی جستجو کرد که روشنفکری در آن نفس میکشیده است. از قبل تا امروز روشنفکری نتوانسته در فضای نسبتا آزاد نفس بکشد و در آزادی فیلمنامه بنویسد و در آزادی فیلم بسازد. همیشه با محدودیت روبرو بوده که در دولتهای گوناگون این محدودیت از دیروز تا امروز متفاوت بوده است.
من درمورد «فسیل» در یک برنامه اینترنتی با وجود کارگردان و دکتر پرویز اجلالی، استاد بازنشسته جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده کتاب «دگرگونیهای اجتماعی فیلمهای سینمایی» مفصل سخن بگویید کردم و از آن دفاع کردم. این سخن بگوییدها در پلتفرم زینما قابل مشاهده است.
دوست داشتم بحثی همانند فیلم «فسیل» هم درمورد فیلم «هتل» هم با تحلیل در یک برنامه اینترنتی داشته باشم که این اتفاق شکل نگرفت.
اکنون در این مقاله اصرار میکنم با فیلمی که توانسته بالای پنج میلیون تماشاگر داشته باشد باید مهربانانه برخورد کنیم و تحلیلگرانه به این نوشته نگاه کنیم که علت این مقدار تماشاگر چیست؟ قطعا تحلیل فیلمهای پرفروش ما را فهمید شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعهای میکند که اکنون در آن به سر میبریم. فروش این دو فیلم جای تامل دارد. اما باید بدانیم فروش این دو فیلم به معنی رونق سینمای ایران و جامعه با نشاط امروز نیست که از آن سخن میزنند. احتمالا برعکس اگر تحلیل و تأمل کنیم برعکس فهمید جامعه مضطربی بشویم که برای فراموشی اضطرابهای اقتصادی و اجتماعی به جایی پناه برده است که فقط دو ساعت او را از این اضطرابها دور کند.»
[ad_2]
منبع





