جامعه ما کم کار می‌کند/ پول در کشور ما، غلط هزینه می‌شود
- اقتصاد

جامعه ما کم کار می‌کند/ پول در سرزمین ما، غلط هزینه می‌بشود

[ad_1]

علی سرزعیم، که در نشست «موقعیت گسترش در ایران» و در «آکادمی دانایان»، و با وجود و مدیریت حسین عبده تبریزی، سخن می‌او گفت، با گفتن این که گسترش را می‌توان با مفهوم «رشد اقتصادی» پیوند زد، تصریح کرد: هر چند گسترش چیزی زیاد تر از درآمد بالا است، اما یک جامعه فقیر، قطعا نمی‌تواند گسترش یافته باشد و حداقل باید درآمد بالایی داشته باشد. در سرزمین‌های گسترش یافته، افراد زیاد تر، مولدتر و اثربخش‌تر کار می‌کنند و مجموعه فعالیت‌های افراد در جامعه، یکدیگر را خنثی نمی‌کنند، بلکه گویا برداری می باشند که یکدیگر را تحکیم می‌کنند و هم جهت خواهد شد.

سرزمین‌ها یا با کار زیادِ مولدِ اثربخش به رفاه می‌رسند یا در فقر و بدبختی غوطه ور می باشند

وی با گفتن این که در توانایی جوامع دو اعتدال می‌بشود درنظر گرفت، جوامعی که سخت کار می‌کنند و رفاه خوبی هم دارند، همانند آمریکا و آلمان و جوامعی همانند آلبانی که چندان به خود زحمت نمی‌دهند و در عین حال رفاهی هم ندارند، او گفت: سرزمین‌های عربی، در این بین استثنا می باشند که پول نفت بسیاری دارند، کار نمی‌کنند، اما در عین حال رفاه بسیاری دارند، این استثنا را نمی‌بشود قاعده دانست؛ به این علت سرزمین‌ها یا با کار زیادِ مولدِ اثربخش به رفاه می‌رسند یا در فقر و بدبختی غوطه ور می باشند.

این اقتصاددان، در ادامه گفت: سیستم اقتصادی که در دهه ۴۰ تشکیل شده می بود، ما را به سمت اجرای سیستم اول می‌برد، همانطور که در توانایی نسل قبل، زندگی همراه با نظم و تلاش را ناظر هستیم. جامعه در حال حرکت به سمت تشکیل اعتدال نوع اول، یعنی سخت کوشی و رفاه می بود. دهه ۵۰، پول نفت این اعتدال را برهم زد. یک باره پول شدید داخل شد و اقتصاد ما را دگرگون کرد و بلافاصله با وقوع انقلاب، کل آن جریان به هم خورد.

سپس از انقلاب ما به سمت الگوی سرزمین‌های گسترش نیافته حرکت کردیم

جامعه‌ای که کم کار می‌کند، مولد نیست

سرزعیم، با گفتن این که سپس از انقلاب ما به سمت الگوی سرزمین‌های گسترش نیافته حرکت کردیم، اضافه کرد: حکومت کم کم اغاز به امتیاز‌های اقتصادی دادن، کار کمترطلبیدن، تشکیل اثربخشی پایین‌تر و غیرمولد بودن کرد. اما در مختصر زمان، به علت پول نفت، رفاه تا حدی پایین نمی‌آمد. پول نفت تا جایی، تلاش می‌کرد افت رفاه ناشی از کار کم را جبران کند، اما از جایی به سپس، شرایط تحول کرد. اکنون ما به سمت اعتدال منفی سوق اشکار می‌کنیم، جامعه‌ای که کم کار می‌کند، مولد نیست و کار‌ها اثربخشی ندارند و تعداد بسیاری از آنها، یکدیگر را خنثی می‌کنند.

نیرو‌های سیاسی، خصوصا اپوزسیون‌های برانداز، اعتقاد دارند الگوی ما باید سرزمین‌های عربی باشند!

الگوی ما باید ژاپن باشد و نه قطر و امارات

وی او گفت: نیرو‌های سیاسی، خصوصا اپوزسیون‌های برانداز، این الگو را زیاد ترویج می‌کنند که الگوی ما باید سرزمین‌های عربی باشند، پول نفت و گاز داریم و رفاه ما باید همانند قطر و امارات باشد. در صورتی که این شعاری غلط است. ما نیابد این چنین قولای به جامعه بدهیم، بلکه باید بگوییم ما باید به سمت ژاپن شدن حرکت کنیم، کشوری که تلاش کرده و تا این مدت هم تلاش می‌کند. سن بازنشستگی‌شان را به ۷۵ سال برده اند. آن‌ها با سختکوشی توانستند به میوه گسترش برسند، نه این که جامعه را تحریک کنیم، وعده دهیم که می‌خواهیم قطر شویم! هیچ کاری نکنیم، نفت بفروشیم و به گسترش برسیم! حتی برخی در یادداشتهایشان می‌نویسند که اگر رابطه ما با آمریکا اصلاح بشود، همه مشکلات حل خواهند شد و به رفاه می‌رسیم! این فکر از مبنا غلط است.

گسترش یعنی سخت کوشی

مطلب‌های غلطی به جامعه می‌دهیم

این تحلیلگر اقتصادی، اصرار کرد: گسترش یعنی سخت کوشی. در سرزمین‌های اروپایی، دانشجویان به مراتب از دانشجویان در ایران زیاد تر درس می‌خوانند. در همه سطوح، کارمندان و کارگران، به مراتب سخت کوش‌تر می باشند. سیستم به شدت رقابتی است. بیکاری نهان در ادارات ما را ببینید! در حالی که در سرزمین‌هایی همانند هلند و آلمان شدت و جدیت کار زیاد زیاد تر است. اما ما مطلب‌های غلطی به جامعه می‌دهیم.

در ایران، استاد بی سواد باشد، اما سیاسی نباشد، اخراج نمی‌بشود!

سرزعیم او گفت: در ایران، استاد بی سواد باشد، اما با سیاست کاری نداشته باشد، غیرممکن است اخراج بشود! دانشجویی که به سیاست کاری نداشته باشد، درس نخواند هیچ مساله‌ای برایش پیش نمی‌آید. در حالی که در سرزمین‌های گسترش یافته، فردی که تلاش نمی‌کند، حتما تنبیه خواهد شد.

نقش حاکمیت در سوق دادن جوامع به سوی کار با کیفیت

وی با گفتن این که در هر جامعه‌ای عده‌ای می باشند که به علت پرورش خانوادگی، تلاش می‌کنند و می‌خواهند سودمند و مولد باشند، اقلیتی هم می باشند که همیشه می‌خواهند از کار فرارکنند و با بی هنجاری، گذران زندگی کنند، یادآورشد: این اقلیت، تعیین کننده سمت و سوی جامعه نیستند. اکثریتی در میانه طیف می باشند که تعیین می‌کنند جامعه به کدام سمت و سو حرکت می‌کند. کل جامعه با هم به این جمعبندی می‌رسند که سخت کوش باشند یا این که بگویند مملکت روی هوا است، کار را رها کنیم، در این شرایط جامعه می‌تواند با هر دو سو هماهنگ بشود، نقش حاکمیت در سوق دادن جوامع به سوی این اعتدال‌ها مهم است. حاکمیت، با حرکت، انتخاب و تصمیمات خود سیگنال‌هایی می‌دهد که پشتیبانی می‌کند جامعه به سمت یکی از این دو اعتدال سوق یابد و حول آن هماهنگ و متشکل بشود.

سپس از جنگ، ۳.۸ درصد رشد داشته ایم، رشد سرزمین‌های درحال گسترش بالای ۴ درصد است

با این که پول نفت داشتیم، از متوسط جهان هم رشد کمتری داشته ایم

وی خاطرنشان کرد: اگر با لیاقت سالاری در سطح کلان مراعات نشود، درسطوح خرد، هیچ صنفی انگیزه کار جدی نخواهد داشت؛ اما اگر مردم ببینند در سطح حاکمیت با لیاقت سالاری، برسی و سختگیری جدی است و تنبیه و تشویق وجود دارد، به سطوح دیگر انعکاس خواهد یافت. ما سپس از آخر جنگ، به طور متوسط ۳.۸ درصد رشد داشته ایم، این در حالی است که سرزمین‌های درحال گسترش طبق معمول بالای ۴ درصد رشد داشته اند. این رقم های نشان خواهند داد که ما با این که پول نفت داشتیم، از متوسط جهان هم رشد کمتری داشته ایم.

سرزعیم به رغم درآمد ارزی زیاد بالا که نزدیک به هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار بوده، این چنین رشد پایینی تشکیل شده است، یادآورشد: برای تحلیل علت این رشد پایین، انواع توجیه‌ها نقل می‌بشود؛ برخی فساد، خروج اندوخته، هزینه منطقه ای، تبلیغ دین و … برای این مساله نقل می‌بشود. اما این مسائل کوچکتر از آن می باشند که بتوانند حجم مشکل را نشان دهند. نمی‌بشود کل مشکل را به این هزینه ها، فروکاست. این تحلیلها، توجیهات ساده، روایت پذیر، قابل گفتگو با توده مردم و ممکن کننده بسیج سیاسی می باشند، اما این توجیهات نمی توانند مساله مهم را توضیح دهند.

تخصیص غیربهینه، معمای گسترش نیافتگی ایران است

او همین طور گفت: توجیه درست مساله گسترش نیافتگی ما این است که این منبع های زیاد، تخصیص غیربهینه اشکار می‌کنند. آنجا که نباید هزینه شوند، به کثرت تخصیص می‌یابند و آنجا که باید هزینه بشود، هزینه صورت می‌گیرد. این سازوکار، معمای گسترش نیافتگی ما را توضیح می‌دهد. تخصیص‌ها به طور سیستماتیک غیربهینه است. اینگونه نیست که این تخصیص‌های غیربهینه اتفاقی انجام شوند؛ به این علت باید فکر کنیم که چه خطایی وجود دارد که در بلند زمان این فاجعه و نتیجه نامعقول را به وجود اورده است.

به اندازه دور کره زمین در ایران لوله کشی گاز انجام دادیم

فرهنگ پوشیدن لباس گرم در زمستان را نابود کردیم

این اقتصاددان با گفتن این که اگر حاکمیت برای جهت دهی به اندوخته ها، سیگنال‌های غلط بدهد، مردم نیز رفتارشان را بر پایه سیگنال‌های غلط شکل خواهند داد و به سمت حرکت‌های نابهینه می‌روال، اصرار کرد: برای نمونه، ما انرژی گاز را با هزینه و زحمت استخراج کردیم و به اندازه دور کره زمین ما در ایران لوله کشی گاز انجام دادیم. به روستا‌های دورافتاده و کوچک گازکشی کردیم. اغاز انقلاب، چون تا این مدت سیستم قبل روی کار می بود، فرهنگ این که در زمستان لباس گرم بپوشیم و شوفاژ روشن نکنیم، چون گران است، وجود داشت، اما ما این فرهنگ را به طور کلی نابود کردیم و چنان مصرف گاز بالا رفته که افتگاز اشکار کردیم. هر سیاست خارجی خوبی هم اگر داشته باشیم، امکان صادرات گاز نیست، چون تماما صرف نیاز داخل شده است. رشد مصرف گاز فزاینده است. سیگنال غلط می‌دهیم که گاز ارزان و فراگیر است، در حالی که اگر بر پایه برسی‌ها، در آن مناطق پنل خورشیدی نصب می‌شد، به صرفه‌تر می بود.

به جای گردشگری داخلی، زیاد تر به گردشگری خارجی رونق دادیم

حتی در سال تحریم، سال ۹۷، بیشتر از ۸ میلیارد دلار سفر خارجی داشتیم!

سرزعیم با گفتن این که تک سرنشین بودن در دهه ۶۰ نماد رفاه و برخورداری می بود، چرا که بنزین همانند امروز ارزان نبوده است، افزود: با بنزین ارزان، تک سرنشینی در ماشین‌ها را افزایش دادیم و در پی آن، گرفتاری‌های بعدی تشکیل شد. سال‌های سال، ارز مسافرتی و سوبسید برای سوخت هواپیما دادیم و به جای گردشگری داخلی، زیاد تر به گردشگری خارجی رونق دادیم. حتی در سال تحریم، سال ۹۷، بیشتر از ۸ میلیارد دلار سفر خارجی داشتیم که به معنی خروج ارز از سرزمین است. این سیاست ها، با حالت اقتصاد ما سازگار نیست.

وی با گفتن این که شهریه دانشگاه آزاد را سرکوب کردند یا دانشگاه‌های دیگر رایگان می باشند و افراد به جای توانایی آموزی، به دانشگاه می‌روال، یادآورشد: در این شرایط، ما با اتفاق زیاد تحصیل کردگان بیشتر از نیاز اقتصاد در این سطح گسترش روبه رو هستیم. کارگاه‌های ما این مقدار تخصص ملزوم ندارند. ما به جوشکار، نیاز بیشتری داریم تا مهندس مکانیک. ما افراد را در اندوخته گذاری عمرشان به این سمت سوق دادیم.

حرکت‌های خرد جامعه به علت سیگنال‌های مدام غلط کلان، نابهینه شده است

سرزعیم با گفتن این که نرخ منفعت در سرزمین ما آنچنان سرکوب شده که همه به جستوجو پارتی می باشند که وام بگیرند، در حالی که وام دهی در سرزمین‌های دیگر به سادگی نیست، او گفت: پولی که باید در جای درست تبدیل به اندوخته در گردش بشود، جای فرد دیگر به سوداگری هزینه می‌بشود. همه این‌ها مشخص می کند حرکت‌های خرد جامعه به علت سیگنال‌های مدام غلط کلان، نابهینه شده است.

اراعه منبع های ارزان به جامعه، توجیه‌های پوپولیستی دارد

منبع های را باید به طوری متفاوت تخصیص دهیم

این اقتصاددان با مطرح این سوال که چرا این چنین سیگنال‌های غلطی در سطوح کلان سرزمین داده می‌بشود، اظهارداشت: گازارزان، بنزین ارزان، برق ارزان، نرخ وام ارزان، توجیه‌های پوپولیستی دارند؛ در مختصر زمان جامعه را خوشحال می‌کند، اما در طویل مدت سرزمین را زمین گیر می‌کند. اکنون، جامعه، فرهنگها، مکان یابی شرکت‌ها حول این مفاهیم شکل گرفته اند. اما اگر بخواهیم اقتصادمان را درست کنیم، باید بازتخصیص دهیم. منبع های را باید به طوری متفاوت تخصیص دهیم. برای نمونه، ما بنزین ارزان می‌دهیم، افراد به جای قطار با ماشین شخصی سفر می‌روال. کنارش تصادفات و کشته‌ها هم داریم. در حالی که اعتدال خوب این است که به جای سوبسید روی بنزین، خطوط راه آهن را گسترش دهیم و قطار سریع السیر می‌گذاشتیم. در این صورت، خدمات و فروشگاه‌های بین راهی، حول ایستگاه راه آهن شکل می‌گرفتند.

بازتخصیص مساله مهم سرزمین است

پول در سرزمین ما، غلط هزینه می‌بشود، باید بگوییم مردم ما نادرست کردیم

وی با اصرار بر این که بازتخصیص مساله مهم سرزمین ما است، او گفت: در سرزمین ما پول در حال غلط هزینه شدن است. باید بگوییم مردم ما نادرست کردیم، باید الگوی رفتاری، مشاغل، محل خانه ها، شرکت‌ها و الگوی‌های ساخت ساختمان را عوض کنیم تا منفعت ورتر باشد و از درون آن رشد اقتصادی تشکیل بشود. این قضیه، همیشه با مقاومتی روبرو است. بخشی به این علت است که توده مردم می‌ترسند؛ می‌گویند نکند اوضاع بدتر بشود! همیشه نگرانی از تحول وجود دارد. متاسفانه جامعه روشنفکری ما، عموم اقتصاددانان، هنرمندان و ورزشکاران و سلبریتی‌های ما هم در برابر بازتخصیص منبع های مقاومت می‌کنند. در حالی که نخبگان و گروه‌های سیاسی باید به اصلاحات اقتصادی پشتیبانی کنند.

از مقاومت‌ها درمقابل افزایش سن بازنشستگی تاسف خوردم

سرزعیم با گفتن این که واقعا از مقاومت‌ها درمقابل افزایش سن بازنشستگی تاسف خوردم، در ادامه گفت: چرا افراد را سریع بازنشسته کنیم تا درخانه بخوابند و حقوق بگیرند! از کجای آن گسترش می‌آید! روشنفکران ما همه مجتمع شدند که با این قانون مخالفت کنند. به اصلاح هر چیزی می‌خواهند دست بزنند، مقاومت تشکیل می‌بشود.

جو اجتماعی به سمتی می‌رود که حاکمیت از تشکیل هر تغییری علیل بشود

از ۱۰۰ همت بودجه مولدسازی، ۴ همت فروخته شده است

به حرف های این اقتصاددان؛ هر عمل درستی می‌خواهد انجام بشود، انبوهی از فضاسازی‌های رسمی و غیررسمی در سرزمین شکل می‌گیرد. چنان جوی در فضای رسانه‌ای تشکیل می‌بشود که دولت نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. در او گفت و گو مولدسازی‌های دارایی‌های دولت، چه انتقاداتی نقل کردند! دولت بودجه ندارد، می‌خواهد به جای چاپ پول، ساختمان‌هایی که نمی‌تواند نگه دارد را بفروشد، اما از بیشتر از ۱۰۰ همت بودجه مولدسازی، ۴ همت فروخته شده است. جو اجتماعی علیه این چنین کاری تحریک شده است. نیرو‌های سیاسی هم به جستوجو این می باشند که جوی درست بشود و همه پشت سر آن حرکت کنند. عده‌ای در داخل، عده‌ای در خارج. در این شرایط، جو اجتماعی به سمتی می‌رود که حاکمیت از انجام هر تغییری علیل بشود. فضای رسانه‌ای و همه، علیه تحول بسیج خواهد شد و سپس نیرو‌های امنیتی می‌گویند دست به چیزی نزنید، نارضایتی و اعتراض تشکیل می‌بشود! و آن‌ها هم مانع اصلاح و بازتخصیص خواهد شد.

روحانی می‌خواست اصلاحات انجام دهد، اما با حاکمیت آشفته‌ای روبه رو بودیم که علیه هم می‌زدند

در ادامه، وی با گفتن این که آقای روحانی می‌خواست اصلاحاتی انجام دهد، اما قوای دیگر مخالفت می‌کردند و با حاکمیت آشفته‌ای روبه رو بودیم که علیه هم می‌زدند، اضافه کرد: روشن است که در این شرایط، بازتخصیص نمی‌تواند اتفاق بیفتد و شرایط همان ادامه وضع حاضر و حرکت به سمت انحطاط است.

سرزعیم با اصرار بر این که قبل از تزریق پول نفت، ایران در حال رشد می بود و به سمت گسترش رفته می بود، خاطرنشان کرد: سپس از انقلاب هم در دوره سازندگی و بخشی از دوره آقای خاتمی، ویرانه جنگ اغاز به ساخته شدن کرد. همین مردم با همین فرهنگ این کار را کردند. این که برخی می‌گویند ما مقهور فرهنگ هستیم، درست نیست. تعداد بسیاری از کشورها، با تصمیمات درست، تغییرات جدی تشکیل کردند؛ به این علت بازتوزیع، مساله مهم است، اما اساسا انقلاب ایران در عکس العمل به استبداد و اعتراض به جنبه‌های غیرمذهبی می بود. مساله مهم ما در هیچ دوره‌ای بازتوزیع و نابرابری نبوده و اکنون نیز گره مهم ما رشد است. در دهه ۷۰، که اقتصاد ما کم و بیش رشد کرد، نابرابری کم و رفاه دهک‌های پایین بهتر شد. با این که نقد‌هایی نقل است و می‌گویند می‌شد بهتر باشد.

رویکرد دولت گرا مشکل ما را حل می‌کند

وی با گفتن این که رویکرد دولت گرا مشکل ما را حل می‌کند، تا بحال هم با همین شرایط پیش رفته ایم و رضاشاه سرزمین را حرکت داد، به علل اراعه خواست‌ها برای افزایش حقوق سیاسی و اجتماعی اشاره کرد و اظهارداشت: هنگامی همه فهمیده اند دولت کسری بودجه دارد و این شرایط تا ۲۰ سال دیگر هم ادامه دارد و نمی‌تواند مساله اش را حل کند، می‌گویند دولت ضعیف است، ما چرا حرفش را قبول کنیم!

مفاهیم خشونت و انقلاب، عرصه سیاسی ما را تخریب کرد

سرزعیم در قسمت فرد دیگر از سخنان خود، او گفت: از آنجا که این حکومت با انقلاب شکل گرفت، گزینه انقلاب در ذهن حکومت و مخالفانش پررنگ است. اما انقلاب گزینه زیاد نادر در طول تاریخ بوده است. ضمن این که از آنجا که تثبیت انقلاب اسلامی با درگیری‌های سال ۶۰ (منافقین) مجاهدین خلق شد، خشونت به گفتن گزینه ممکن و موثر در حکومت و اپوزوسیون باقی ماند و این دو مفهوم، عرصه سیاسی ایران را تخریب کرد.

چرا سازش در ایران، به معنی امری مذموم است!

فرهنگ سیاسی ما به شدت آلوده و خراب شده

این اقتصاددان خاطرنشان کرد: ما به جای این که فکر انقلاب می‌بودیم، باید به فکر امتیازدهی و امتیازگیری غیرخشونت آمیز باشیم؛ اما متاسفانه این دو مفهوم از گفتمان سیاسی و حرکت‌های سیاسی ما غائب شد. به همین علت، حاکمیت همه مسائل را امنیتی می‌بیند و مخالفان نیز با هرگونه سازش مخالفت می‌کنند. سازش در ایران، به معنی امری مذموم است! در حالی که سازشکار به معنی سیاستمدار خوب است که امتیازمی‌دهد و می‌گیرد و جامعه با کمترین هزینه، چیزی به دست می‌آورد. سازشکار مفهومی‌زیاد خوب در سیاست است، اما از آنجا که فرهنگ سیاسی ما به شدت آلوده و خراب شده، تبدیل به امری منفی شده است. گویی یا باید حکومت را نابود کنیم و یا باخته ایم، هیچ امر بینابینی وجود ندارد و هر چه باشد، خیانت است.

این اقتصاددان با انتقاد از رویکرد‌هایی که همه چیز را سیاه و سفید می‌بینند، ضمن اصرار بر این که هنگامی در محاسبات، اقتصاد را در برتری نمی‌گذاریم، نابسامانی‌های اقتصادی خود را در طویل مدت نشان خواهند داد، در ادامه گفت: ما به علت نگرش‌های بسته فرهنگی، اجحاف در حقوق سیاسی عمومی و برخی افراط‌ها در خارج و داخل، نارضایتی تراشی به طور سیستماتیک داریم. از نظر دیگر هم اپوزوسیون ما به علت تشتت شدیدی که دارند، نمی توانند اجماعی تشکیل کنند و مترصد تشدید نارضایتی اقتصادی و تشکیل بسیج علیه حکومت می باشند. در این چنین بستری، می‌گوییم باید بازتخصیص در سرزمین تشکیل بشود.

پنج سناریوی محتمل پیش روی ایران

در ادامه؛ سرزعیم درتشریح سناریو‌های پیش روی ایران با وجود این حجم از مشکلات، گفت: یک سناریو که نزدیک به ۵۰ درصد محتمل به نظر می‌رسد، ادامه وضع حاضر است؛ حکومت نمی‌تواند بازتخصیص یا اصلاح وضع اقتصادی انجام دهد و وضع حاضر ادامه اشکار می‌کند، در این سناریو، جاماندگی ما نسبت به سرزمین‌های همسایه و دیگر سرزمین‌ها ادامه اشکار می‌کند و رتبه و رشد اقتصادی پایین‌تر می‌آید، فقیرتر می‌شویم و جامعه هم انحطاط تدریجی دارد. مهاجرت ها، نارضایتی‌ها و سرکوب‌ها زیاد تر می‌بشود و نقطه اتکای حکومت مرتبا تحلیل می‌رود.

وی سناریوی انقلاب را دیگر سناریوی محتمل با ضریب ۵ درصد دانست و با گفتن این که این انقلاب، توانایی تبدیل شدن به جنگ داخلی و جدایی طلبی و تشکیل یک دهه مسائل سیاسی حاد، در قالب خونریزی‌ها و زد وخورد‌های شدید را دارد، ابراز نظر کرد: در این شرایط ناامن، دستکم برای یک دهه اقتصاد کنار زده خواهد شد و رشد اقتصادی منفی خواهد شد.

سرزعیم، تشکیل دموکراسی خوب همراه با پذیرفتن با لیاقت سالاری از سوی حکومت را از دیگر سناریو‌ها با ضریب ۵ درصد گفت و افزود: در این شرایط دوست داشتنی، چون نهاد‌های اجتماعی ما زیاد ضعیف می باشند، مطالبات بازتوزیعی بالا می‌گیرد و سختی‌ها آنچنان شدید می‌بشود که گروه‌های و اصناف گوناگون، خواهان دریافت حقوقشان خواهند می بود. دراین شرایط بی ثباتی سیاسی رقم خواهد خورد و دولت‌های مختصر زمان را همانند سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خواهیم داشت؛ مقطعی که ایران، آزادی را توانایی کرد. ناراضیان روزنامه داشتند و آنچنان مجلس قوی می بود که دولت‌ها در روبه رو آن، ضعیف شده می بود و زودهنگام کنار می‌رفتند. باطن این حالت، مانع از تشکیل اصلاحات اقتصادی می‌بشود؛ به این علت دموکراسی حداکثری هم ما را به اصلاحات اقتصادی نمی‌رساند؛ هر چند که بهبود فضای روابط سیاست خارجی، امکان پذیر به بهبود اقتصادی پشتیبانی کند؛ همانند توانایی چک اسلواکی که برای پیوستن به اتحادیه اروپا، انگیزه تشکیل اصلاحات را به دست آوردند. هر چند که ما این چنین انگیزه جذابی نداریم.

این اقتصاددان، تشکیل دموکراسی حداقلی و تدریجی را دیگر سناریوی ممکن با ضریب ۳۰ درصد برشمرد و او گفت: ما اکنون دموکراسی حداقلی نداریم، اما قبل از آن، باید حاکمیت قانون تثبیت بشود. این مقدم بر دموکراسی است. حاکمیت باید اغاز کند، قدم به قدم، امتیاز‌های سیاسی و اجتماعی که از جامعه گرفته است را بعد بدهد و قدم به قدم امتیاز‌های اقتصادی که داده است را بعد بگیرد. اینگونه دستکم، حمایتطبقه متوسط، پشت اصلاحات اقتصادی قرار می‌گیرد؛ چرا که طبقه متوسط ما زیاد دلبسته آزادی‌های فرهنگی و اجتماعی است. این کار، برای حکومت حمایتاجتماعی تشکیل می‌کند.

وی در ادامه، حکومت نظامی را دیگر سناریوی ممکن با ضریب ۱۰ درصد گفت و افزود: برخی حکومتها، به این نتیجه رسیده اند که برای تشکیل اصلاحات اقتصادی، حریف جامعه نمی‌شوند، یک نظامی‌کودتا می‌کند و به زور یکسری اصلاحات را پیش می‌برد. توانایی شیلی را می‌توان در این چارچوب برسی کرد. ابتدا همه ناخشنود می باشند، اما سپس از گذشت چند سال، میوه اصلاحات می‌رسد و کم کم، نامشروعیت حکومت کم می‌بشود. اگر آشفتگی‌هایی تشکیل بشود که ما نتوانیم از درون آن اصلاحات اقتصادی را بیرون بکشیم، این گزینه چندان دور از ذهنی نیست. همانند دوره‌ای که آنچنان هرج و مرج در ایران بالاگرفت که ابتدای آن مدرس هم از آمدن رضا شاه حمایتکرد.

در ادامه این نشست دکتر مجید توسلی، استاد دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، نیز با گفتن این که ما در سرزمین الگوی گسترش نداریم، او گفت: مساله مردم این نیست که ۳۰ سال بازنشستگی شان، ۳۳ سال بشود. مساله این است که پولی که در تامین اجتماعی جمع شده و برای مردم بوده و اکنون می‌گویند شرکت‌ها ورشکسته می باشند، کجا رفته است. توسط چه مدیرانی این حالت اداره شده است.

وی با گفتن این که اتفاقا باید به مباحث بنیادی دقت اختصاصی کنیم و الگوی گسترش روشنی در سرزمین داشته باشیم، اصرار کرد: گسترش سیاسی دو بال رقابت و شراکت دارد و با وجود برخی رویکرد‌های فرهنگی که در سرزمین درمورد رقابت و شراکت گروه‌ها وجود دارد، برخی بازتخصیص‌ها غیرممکن است.

آینده پژوهی باید با تکیه بر پیمایش قیمت‌ها و نظرسنجی باشد

در ایران، سپس از برنامه چهارم، نظرسنجی‌ها تعطیل شده است

توسلی افزود: آینده پژوهی باید با تکیه بر پیمایش قیمت‌ها و نظرسنجی باشد. اما متاسفانه در ایران، سپس از برنامه چهارم، نظرسنجی‌ها تعطیل شده است. ضمن این که بازدید درستی درمورد مقدار رقابت گروه‌های گوناگون در ایران نشده است. بدون جامعه شناسی تاریخی ایران و بدون این که بتوان تحقیقات گسترده اجتماعی و اقتصادی و حالت عناصر جامعه ایران را بازدید کرد، نمی‌توان آینده پژوهی دقیقی اراعه داد.

[ad_2]

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در حال بارگیری کپچا ...