[ad_1]
سرمقاله
اکنون تشکیل مسکن نیازمند ابزار قوی تسهیلات است تا از این طریق ساماندهی بشود. بازار مسکن اکنون چشم انتظار همکاری زیاد تر دستگاهها است و اگر این همکاری بهبود یابد به طور قاطق همزمان با افزایش تشکیل بازار مسکن هم رنگ بوی بهتری خواهد گرفت. بازار مسکن در ابتدا باید با پرداخت تسهیلات ساخت از طریق همکاری همه بانکها از لحاظ تشکیل تامین و اشباع بشود و بعد از آن دولت عرصه را برای پرداخت تسهیلات خرید فراهم کند.
بانک ها باید از بنگاه داری خارج و املاک زیر مجموعه خود را واگذار نمایند. مقصد گذاری دولت برای ساخت چهار میلیون مسکن در حالی است که سه میلیون مسکن خالی در سرزمین داریم که معادل سه سال مقصد گذاری می باشد. دولت با افزایش نرخ مالیات بر این خانه ها و از نظر دیگر شناسایی و اراعه آنها به بازار میتواند در مختصر زمان با اجاره و یا خرید و فروش این خانه، نوسانات در این بازار را افت و آن را به کنترل دربیاورد.
در رابطه با بافتهای فرسوده نیز نیاز است در ابتدا کلمه بافت فرسوده را اصلاح کنیم. بافت فرسوده باید به «نقاط زایش شهری» تحول اشکار کند. پیش از این که بافتهای فرسوده را احیا کنیم باید تعدادی نهاد گسترش گر تشکیل کنیم. اکنون در عرصه احیای بافتهای فرسوده کاری انجام نشده و تنها به اعطای تسهیلات بسنده شده است. تنها لکه هایی در برخی از این نقاط احیا شده اما عملا بافتی احیا نشده است. حتی تعدادی از معابر در بافتهای فرسوده اصلاح نشده و اگر حالت قدیمی آن نگه داری میشد، زیباتر به نظر میرسید. اما اگر قسمت مسکن را به اجزای خرد تقسیم کنیم، سهم عمدهای از آن زمین خواهد شد. در این بین موضوعاتی از قبیل سهم مواد ساختمانی، فضای اراعه و تقاضا و این چنین فضای کلان اقتصادی نیز اثرگذار خواهد می بود. با اهمیت ترین مؤلفه در حوزه مسکن سهم زمین میباشد. در قسمت سهم زمین، با اهمیت ترین عامل اثرگذار اراعه آن میباشد. متأسفانه طی ادوار قبل ناظر اراعه زمین نبودهایم و تنها اراعه مسکن بهصورت تراکم فروشی صورت گرفته است. شایان ذکراست تا بگوییم که تراکم فروشی خود روشی نادرست و عامل گرانی مسکن میباشد.
[ad_2]
منبع




