[ad_1]
در پی زنده کردن ترانه یخ و آتش تاثییر جورج آر آر مارتین، این سریال با چالش های زیاد بسیاری روبرو می بود از جمله جایگزینی بازیگران نقش های مهم.
چه به علت تداخل برنامه های کاری، انتخاب های مبتنی بر داستان، و چه به علت شرایط پیش بینی نشده، تصمیم به جایگزینی بازیگران، چهره های جدیدی را به نقش های آشنای سریال زازی تاج و تخت آورد. در این لیست، به تحول بازیگران برای نقش های سریال بازی تاج و تخت می پردازیم و علت هر تحول و تاثییر آن بر داستان را بازدید می کنیم.

۱۲- ریکارد کارستارک- جان استال جانشین استیو بلونت شد
وقتی که بازی تاج و تخت برای اولین بار ریکارد کارستارک را در فصل آغازین خود معارفه کرد، این شخصیت او نقش متوسطی داشت. استیو بلونت نقش این شخصیت را به عکس کشید و با اظهار وفاداری خاطره انگیزی به راب استارک که در نهایت پادشاه شمال خواهد شد، در فصل اول برجسته شد. با پیشرفت داستان و به قوت رسیدن راب استارک، شخصیت ریکارد کارستارک دگرگون شد.
بعد از برگشت در فصل دوم، ریکارد کارستارک که اکنون توسط جان استال به عکس کشیده شده است، شخصیتی درمانده و عجول را از خود نشان داد. این تحول به اختصاصی وقتی مناسب و بجا به نظر می رسید که این شخصیت با راب استارک سر ناسازگاری گذاشت و مرتکب اعمالی می شد که تبدیل مرگ تراژیک او شد. تصمیم به جایگزینی بازیگر این نقش به گمان زیادً تحت تاثییر تمایل به بکارگیری یک بازیگر باتجربه تر و همه کاره تر می بود که بتواند پیچیدگی های شخصیت در حال تحول کارستارک را به خوبی نشان دهد. این تحول بازیگر با افزایش اهمیت شخصیت ریچارد به گفتن حمایتکننده و منتقد مهم راب استارک در طول جنگ پنج پادشاه سازگار می بود.

۱۱- تامن برثیون- دین چارلز چاپمن جانشین کالوم واری شد
تامن باراتیون در داستان ترانه یخ و آتش تاثییر جورج آر. آر. مارتین، به گفتن جوان ترین پسر سرسی لنیستر ظاهر می بشود. بعد از مرگ غیرمنتظره برادرش جافری برثیون، تامن به سلطنت می رسد و در فعالیت های ستیزه جویانه مادرش سرسی و همسرش مارگری تبدیل به یک سرباز پیاده و آلت دست می بشود. شخصیت تامن برثیون به اختصاصی بعد از مرگ غیرمنتظره برادرش دستخوش تغیرات قابل توجهی شد. کالوم واری که در ابتدا نقش تامین را به عکس می کشید، از فصل چهارم جای خود را به دین – چارلز چاپمن داد.
تصمیم به جایگزینی این بازیگر تحت تاثییر تقاضای داستان برای یک تامن مسن تر می بود، که با داستان تکمیل در انتظار ازدواج همخوانی داشت. چاپمن، به خوبی پیچیدگی های شخصیت در حال تکامل تامن و درگیری های درونی او را به عکس کشید که تصویری زیاد پرجزییات از شخصیت در حال تکامل تامن را نشان داد. این تحول بازگیر اگرچه با تحول ظاهر همراه می بود، اما تا زمان مرگ هولناک او در فصل ششم، پشتیبانی بسیاری به روایت درام داستان کرد.

۱۰- پادشاه شب- ولادیمیر فوردیک جانشین ریچارد بریک شد
او که وقتی یک انسان فانی می بود، پادشاه شب به گفتن ارباب و اولین واکر سفید ظاهر می بشود و فرماندهی ارتش مخوف مردگان را بر مسئولیت می گیرد. ریشه های او به دوران نخستین انسان ها باز می گردد که با تحول همراه با نفرینی که توسط فرزندان جنگل ترتیب داده شده می بود، شناخته می بشود. وجود سرد و نگاه های خیره با آن چشم های آبی یخ زده اش او را به گفتن شخصیتی افسانه ای در بین خاندان های اشرافی شمال شناخته شده می کرد. ریچارد بریک در ابتدا شکوه فراموش نشدنی نایت کینگ را به عکس کشید و او را با ویژگی ها و ظرافت های قابل توجهی به نمایش گذاشت. بازی او به یاد ماندنی می بود، به خصوص در آخر ماجرای هاردهوم، جایی که پادشاه شب بدون هیچ حرفی مردگان را با یک حرکت ساده دست زنده می کند.
ماجرای پادشاه شب وقتی دچار تغییری غیرمنتظره شد که ریچارد بریک که این شخصیت را از فصل چهارم تا فصل پنجم به عکس کشیده می بود، به علت تداخل برنامه ها برای وجود در فیلم The Bastard Executioner در سال ۲۰۱۵ ناچار به کناره گیری از این نقش شد. بعد از آن می بود که ولادیمیر فردیک این نقش را بر مسئولیت گرفت و از فصل ۶ این نقش را بازی کرد. تصمیم به تحول بازیگر این نقش با تفاوت های جزئی بین دو تجسم اراعه شده از شخصیت پادشاه شب همراه می بود و علیرغم به افکت ها و گریم های سنگینی که در رابطه این شخصیت وجود داشت، تغییرات تشکیل شده در شخصیت پادشاه شب کاملاً اشکار و مشهود می بود.

۹- کلاغ سه چشم- مکس فون سیدو جانشین استروان راجر شد
کلاغ سه چشم موجودی مرموز و باستانی است که با قوت های عرفانی آن سوی دیوار ربط دارد. وجود کلاغ سه چشم که نقش او را در ابتدا استروان راجر، بازیگر بریتانیایی بازی می کرد، در روایت برن استارک نقشی محوری داشت، که نگاهی به قبل، حال و آینده را فراهم می کرد. راجر در فصل چهارم بازی تاج و تخت در نقش شخصیت کلاغ سه چشم وجود یافت. عکس راجر از این شخصیت که زیر کلاه گیس و ریشی بلند نهان شده می بود، حالتی مرموز به این شخصیت بخشید و به بخشی جدایی ناپذیر از روایت در حال تکامل برن استارک تبدیل شد.
طولی نکشید که نقش کلاغ سه چشم در فصل ششم به طور قابل توجهی زیاد تر شد و وجود پررنگ تر و شناخته شده تری را طلب کرد. این نوشته علتشد تا اچ بی او به سراغ مکس فون سیدو برای این نقش برود، بازیگری شناخته شده و قابل مطمعن که به این شخصیت اهمیت بیشتری می بخشید. در حالی که عکس اولیه استروان راجرز یک رازآلودگی دلنشین را به همراه داشت، بازی مکس فون سیدو در نقش کلاغ سه چشم نشان دهنده تمایل یک بازیگر برای تجسم یک کلاغ سه چشم در حال تکامل می بود. در حالی که ظاهر کلی و پرسونای این شخصیت با تحول بازیگر دستخوش تحول و تحولی ظریف شد، تصمیم به آوردن یک بازیگر باتجربه همانند فون سیدو با استقبال مثبتی روبه رو شد و کلاغ سه چشم را به قله های جدیدی از قوت تاثیرگذاری و جذابیت وجود ارتقا داد.

۸- میرسلا برثیون- نل تایگر فری جانشین ایمی ریچاردسون شد
میرسلا برثیون که با قوت و فریبندگی در هفت پادشاهی جست و خیز می کرد، به گفتن ابزاری در دسیسه های سیاسی خاندان لنیستر به کار گرفته شد. میرسلا که در ابتدا توسط ایمی ریچاردسون به عکس کشیده شده می بود، وقتی که به گفتن بخشی از یک اتحاد استراتژیک به دورن فرستاده می بشود، نقشی محوری اشکار می کند. ریچاردسون، در ابتدا به گفتن یک بازیگر رزرو برای تست های بازیگری اپیزود پایلوت پخش نشده بازی تاج و تخت استخدام شد و بعدها نقش میرسلا برثیون را برای دو فصل اول بازی تاج و تخت به دست آورد. او در ابتدا شخصیت کوچکی می بود که در کینگز لندینگ بزرگ شده می بود اما روایت داستانی مهم او وقتی اغاز شد که به دورن فرستاده شد. با این حال، همان طور که داستان او در حال روایت شدن است، در یک تصمیم غیرمنتظره، نل تایگر فری در طول فصل پنجم جای ریچاردسون را می گیرد.
تصمیم برای تحول بازیگر این نقش در طی پنل کامیک کان سن دیگو آشکار شد و هم بازیگر و هم طرفداران را شگفت زده کرد. علت رسمی این تحول بازیگر هیچ گاه اراعه نشد، اما با گسترش نقش میرسلا همراه با تنش عاطفی و درام شدید روایت او، به گمان زیادً سازندگان سریال به جستوجو بازیگری بودند که بتواند چیزهای بیشتری برای این شخصیت به ارمغان بیاورد. اگر چه فری تنها در چهار اپیزود در این نقش ظاهر شد، اما نقش آفرینی او به اختصاصی در مرگ تراژیک میرسلا به علت عمل های انتقام جویانه الاریا ساند، برای مطرح داستان زیاد حیاتی شد.

۷- لوثار فری- دانیل تویت جانشین تام بروک شد
لوثار فری که زیاد تر با نام “لیم” به معنی چلاق شناخته می بشود، یکی از فرزندان متعدد والدر فری بدنام است. شراکت سنگدلانه لوثار فرای در عروسی سرخ که در ابتدا توسط تام بروک به عکس کشیده شد، به خاطره ای فراموش نشدنی و ترسناک تبدیل می بشود. با این حال، در یک تحول بازیگر مهم، دانیل تویت را در فصل ششم بازی تاج و تخت در این نقش دیدیم. بروک در فصل سوم زندگی شومی را برای شخصیت لوثار فری به ارمغان آورد، به اختصاصی این که نقش مهمی در سازماندهی عروسی سرخ داشت. دخالت او در این ماجرا، از جمله عمل تکان دهنده چاقو زدن به همسر باردار راب استارک، تالیسا، لوثار را به گفتن یک شخصیت به یاد ماندنی و در عین حال فرومایه و پست نشان داد.
دنیل تویت در فصل ششم بازی تاج و تخت داخل نقش لوثار فری و جانشین تام بروک شد. با این که علت دقیق این تحول بازیگر به طور رسمی اظهار نشده، اما گمان زده می بشود که در دسترس نبودن تام بروک، به گمان زیادً برای تعهدات بازیگری دیگر، تبدیل جایگزینی او با تویت شده است. غیبت این شخصیت در طی دو فصل امکان پذیر در تداخل برنامه ها موثر بوده و نیاز به معاوضه بازیگر را به وجود آورده باشد.
تحول بازیگر نقش لوثار فری تاثییر او را افت نداد، به اختصاصی در زمان برگشت فری ها به داستان. دانیل تویت به طور بی نقصی داخل این نقش شد و لوثار را در لحظات کلیدی، از جمله تلاش ناکام برای آخر دادن به محاصره ریورران به عکس کشید. با وجود تحول بازیگر، خط داستانی لوثار فری تنش خود را نگه داری کرد و تبدیل سرنوشت هولناک او به گفتن بخشی از انتقام آریا استارک در فصل هفتم شد.

۶- کوهستان- هافثور جولیوس پی یرشون جانشین یان وایت شد که خود جانشین کونان استیونسون شده می بود
گرگور کلیگین، که به کوهستان معروف است، به گفتن شخصیتی مخوف و تهدیدآمیز شناخته می بشود. کوهستان که در ابتدا نقش او را کونان استیونز، بدلکار قدیمی کار، به عکس می کشید، با تغییرات بعدی در بازیگرش دچار تحول شخصیتی می بشود. یان وایت قبل از این که این شخصیت شکل قطعی خود را با وجود ورزشکار قوی ایسلندی، هافثور جولیوس “ثور” پی یرشون اشکار کند، برای زمان کوتاهی داخل این نقش شد. کوهستان اولین تحول بازیگر خود را وقتی توانایی کرد که یان وایت در فصل دوم جانشین کونان استیونز شد. مقصد از این تحول نگه داری جثه ترسناک شخصیت و در عین حال سازگاری با تداخل برنامه ها می بود. عکس وایت از این شخصیت فراتر از کوهستان رفته و تطبیق پذیری و قوت او را در دنیای بازی تاج و تخت به نمایش گذاشت.
سپس هافثور جولیوس پی یرشون در فصل چهارم به گفتن بازیگر نقش کوهستان انتخاب شد. بر خلاف بازیگران قبلی، زمان طویل تر وجود این شخصیت در داستا اجازه داد تا عکس ظریف تری از گرگور کلیگین به نمایش گذاشته بشود که تبدیل لحظات نمادینی همانند دوئل با اوبرین مارتل و رویارویی حماسی با سگ شکاری در فصل آخر شد.
در بین بازیگرانی که نقش کوهستان را به عکس کشیدند، زمان زیاد تر وجود هافیور جولیوس پی یرشون او را قادر ساخت تا به یادماندنی ترین لحظات این شخصیت را اراعه دهد. در حالی که کونان استیونز و یان وایت هر کدام عناصر متمایزی را در این نقش به کار گرفتند، وجود فیزیکی قابل دقت و شراکت پی یرشون در بزنگاه های داستانی مهم، میراث این بازیگر بر پرده تلویزیون را تعریف کرد. با تحول بازیگر نقش کوهستان، عکس روی پرده گرگور کلیگین تفاوت های قابل توجهی با متن مهم داشت. علی رغم حذف قسمت هایی از داستان کتاب ها، بازی تاج و تخت با پیروزی کوهستان را به گفتن یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های این فرنچایز خلق کرد. این سریال تغییرات در بازیگران را به طور بی نقصی اجرا کرد و عکس هافثور جولیوس پی یرشون از شخصیت کوهستان در نهایت موقعیت کوهستان را در لحظات نمادین سریال تثبیت می کرد.

۵- داریو ناهاریس- میشائیل هویسمن جانشین اد اسکرین شد
داریو ناهاریس، یک فرمانده نظامی کاریزماتیک و مقداری متکبر از پسران دوم، متحد مهم و علاقه مند به دنریس تارگرین است. نقش داریو که در ابتدا توسط اد اسکرین به عکس کشیده شده می بود، با تحول قابل توجهی در انتخاب بازیگر همراه شده و میشائیل هویسمن در فصل چهارم این نقش را بر مسئولیت گرفت و تفسیر گرم تر و کم تر دمدمی مزاج را از این شخصیت اراعه داد. اد اسکرین در تکه های پایانی فصل سوم بینندگان را با داریو ناهاریس آشنا می کند. اسکرین آشکار کرد که این تصمیم تحت تاثییر دلایل “سیاسی” بوده است، که نشان می دهد برخی مسائل حل نشده یا اختلافات در پشت صحنه وجود داشته است. برنامه اولیه او این می بود که برای زمان طویل در سریال بماند، اما چالش های پیش بینی نشده تبدیل تحول بازیگر این شخصیت شد.
عکس میشائیل هویسمن از داریو ناهاریس در فصل چهارم با یک تحول دیدنی در حرکت شخصیت ناهاریس همراه است. داریو از یک ضدقهرمان مقداری عصبی به یک خواستگار رمانتیک برای دنریس تبدیل می بشود. تعریف هویسمن از ناهاریس فعالانه در بزنگاه های کلیدی داستان شرکت می کند، با دنریس پیمان وفاداری می بندد و در فتح یونکای و میرن پشتیبانی می کند. با این حال، غیبت او در فصل های بعدی، سرنوشت این شخصیت را در هاله ای از ابهام قرار می دهد.

۴- دیکان تارلی- تام هاپر جانشین فردی استروما شد
دیکان تارلی، برادر کوچکتر سامول تارلی، برای اولین بار در فصل ششم ظاهر می بشود. دیکان که در ابتدا توسط فردی استروما به عکس کشیده شده می بود، بعد از مخالفت پدرش با سم، وارث هورن هیل می بشود. به علت تداخل برنامه ها، استروما در فصل هفتم جای خود را به تام هاپر می دهد که شخصیت دیکان را در نقشی بزرگتر، از جمله در یک نبرد مهم و یک اعدام تراژیک در کنار پدرش به عکس می کشد.
جدایی فردی از این سریال ناشی از یک تداخل برنامه ای برای ضمانت او به سریال علمی تخیلی Time After Time می بود. تام هاپر در فصل هفتم نقش دیکان را بر مسئولیت می گیرد و چشم انداز تازه ای را برای این شخصیت به ارمغان می آورد. تصمیم به تحول بازیگر نقش دیکان تارلی گرفته شد و به تام هاپر اجازه داد تا داخل این شخصیت بشود. گذار از استروما به هاپر فرصتی برای کاوش عمیق تر در شخصیت دیکان را فراهم کرد و به او نقش اساسی تری در فصل هفتم داد.

۳- بریک دونداریون- ریچارد دورمر جانشین دیوید مایکل اسکات شد
بریک دونداریون، لُرد بلک هیون، برای اولین بار در فصل اول بازی تاج و تخت در طول تکه “تاج طلایی” دیده شد. بریک که در ابتدا شخصیت کوچکی به نظر می رسید، ماموریت تعقیب و اعدام سر گرگور کلیگین را از ند استارک دریافت کرد. با این حال، بریک تا فصل سوم در داستان نبوده است، وقتی که بریک به گفتن یکی از اعضای کلیدی انجمن برادری تا زمان فداکاری قهرمانانه اش در نبرد وینترفل مجدد داخل داستان شد.
گذار از دیوید مایکل اسکات به ریچارد دورمر یک تحول قابل دقت می بود و دورمر به شکل بی نقصی خط داستانی گسترش یافته این شخصیت را پیش برد و خود را به گفتن یکی از بهترین نقش آفرینی های این سریال تثبیت کرد. در فصل اول، اسکات به گفتن یک “سیاهی لشکر برجسته” شناخته می شد که تنها یک شخصیت را پر می کرد تا این که شخصیت محوری تر در روایت فراگیر داستان را بر مسئولیت گرفت. تصاحب این نقش توسط دورمر در فصل سوم، امکان کاوش عمیق تری از روایت بریک، به اختصاصی با انجمن برادران بدون پرچم را فراهم کرد و بر ضمانت این سریال به انتخاب دقیق بازیگر برای شخصیت هایی که قرار است در آینده مهم تر شوند، اصرار دارد.

۲- لیف- کی الکساندر جانشین اوکتاویا الکساندرو شد
هنگامی که لیف، فردی که انگارً رهبر عرفانی کودکان جنگل است، برای اولین بار در اپیزود پایانی فصل چهارم وجود آسمانی خود را به مخاطبان اظهار می کند، نقش او را یک مدل کودک به نام اوکتاویا الکساندرو بازی می کند. در آن وجود مختصر، لیف اثری ماندگار بر جای گذاشت و فضا را برای ملاقات با برن و میرا در غار کلاغ سه چشم آماده کرد. با این حال، هنگامی که لیف برای نقش برجسته تری در فصل ششم برگشت، مشعل این نقش به بازیگر مسن تر و باتجربه تر ژاپنی، کای الکساندر، داده شد.
علیرغم این که ذاتً بچه های جنگل پیر نمی شدند، این شخصیت دچار تحول بصری و بازیگری شد. اوکتاویا الکساندرو که در فصل چهارم تنها ۱۲ سال سن داشت، سکان هدایت را به کای الکساندری سپرد تا نقشی را ایفا کند که نیازمند بازیگری باتجربه تر می بود. در حالی که ماجرای لیف در تنها پنج تکه در بازی تاج و تخت پخش شد، تحول بازیگر آن علتکنجکاوی و گمانه زنی در رابطه دلایل این تحول شد.
وجود این شخصیت در نقاط کلیدی داستان، از جمله تبدیل برن به “کلاغ سه چشم” و افشاگری در رابطه منشاً پادشاه شب، الزام وجود بازیگری می بود که قادر به به عکس کشیدن عمق و پیچیدگی مورد نیاز برای این لحظات حیاتی باشد.

۱- سلیس برثیون- تارا فیتزجرالد جانشین سارا مک کیور شد
در تکه آغازین فصل دوم، ورود استنیس برثیون به داستان، اولین وجود همسرش، سلیس برثیون را رقم زد که نقش او را سارا مک کیور بدون وجود در تیتراژ به عکس کشید، نقشی که تنها به گفتن یک جا پُرکن و یک باره در سکانسی بدون دیالوگ ایفا کرد. اما نقش مک کیور در فصل سوم گسترش یافت و به شخصیتی با اهمیت زیاد تر تبدیل شد. با این حال، برای این تحول، سازندگان سریال یک بازیگر باتجربه به نام تارا فیتزجرالد را بری این نقش انتخاب کردند. در حالی که ماهیت دقیق انتخاب اولیه تا این مدت اشکار نیست، تحول بازیگر به شخصیت سلیس عمق بیشتری بخشید، به اختصاصی در سکانس عکس العمل هولناک او به سرنوشت تراژیک شیرین.
این سوال که آیا بازیگر نقش سلیس برثیون واقعاً تحول کرد هم چنان وجود دارد، با دقت به این که مک کیور حضوری در تیتراژ نداشت. این وجود بدون ذکر در تیتراژ، راه را برای فیتزجرالد هموار کرد تا در فصل سوم این شخصیت را برای همیشه در اختیار بگیرد و این نشان دهنده تصمیم استراتژیک بازی تاج و تخت برای به تاخیر انداختن استخدام یک بازیگر دائمی برای این نقش تا وقتی می بود که نقش سیلس پررنگ تر می بشود. بلاتکلیفی نقش آفرینی سارا مک کیور در فصل اول، رازآلودگی ماجرای سیلیس را زیاد تر می کرد.
[ad_2]
منبع





