چه بر سر قرار و مدارهایی می‌آید که اول سال با خودمان می‌گذاریم؟
- سلامتی

چه بر سر قرار و مدارهایی می‌آید که اول سال با خودمان می‌گذاریم؟_دانش دوست


به گزارش دانش دوست

تا حدودی حق با لرد هنری است. جان نورکراسِ روان‌شناس، در تحقیقی دربارۀ تصمیم‌های سالِ نو ۲ در دهۀ ۱۹۸۰، دریافت که بیشتر از ۵۰ درصد از آمریکایی‌ها تصمیم‌هایی برای سال نو گرفته بودند. سپس از شش ماه، فقط ۴۰ درصد از آن‌ها پای تصمیمشان مانده بودند. نورکراس دو سال سپس که پیگیر قضیه شد، این تعداد به ۱۹ درصد افت یافته می بود. حتی از نیمی از آن‌هایی هم که موفق شده بودند -در کل ۱۴ مورد- کوتاهی‌هایی سر زده می بود. بااین‌همه، مدام به خودمان می‌گوییم از بعدِ وزن‌کم‌کردن، بعد‌اندازکردن، و باشگاه‌رفتن برمی‌آییم.

به ‌نظر می‌رسد تنظیمِ زمان در تعیین موفقیتمان نقشِ مهمی دارد. در مهِ ۲۰۱۲، کیتی میلکمن، اقتصاددانِ رفتاری در دانشگاه پنسیلوانیا، به اجلاسِ پای‌لَب دعوت شد. پای‌لَب گردهمایی سالانۀ محققان علوم اجتماعی به‌ میزبانی گوگل است که مقصدِ آن گفتگو دربارۀ روشهای افزایشِ منفعت‌وری شرکت است. آنجا میلکمن مشغول گفتگویی دربارۀ «تلنگرها» شد؛ مداخلات محیطی کوچکی که می‌توانند حرکت مردم را تحول دهند.۳ میلکمن تعریف می‌کرد «در جریانِ گفتگو، فردی سوال کرد تلنگرها چه وقتی بیشترین تأثیر را می‌گذارند؟». تحقیقاتِ میلکمن روی این جنبۀ خاص از تلنگرها متمرکز نبوده است اما او او گفت «عمیقاً حس می‌کردم تلنگرها در نقطه‌های عطف -زمان‌هایی که تداعیگرِ شروعی تازه‌اند- اثربخشی بیشتری دارند».

میلکمن، سپس از برگشت به فیلادلفیا، با دو نفر از همکاران خود، جیسون ریس و هنگچِن دای، گروهی راه اندازی داد تا ببیند آیا برای ایدۀ نقطه‌های عطفِ گذرا علت موجهی وجود دارد یا نه. در سلسله‌تحقیقاتی که نشریۀ علوم مدیریت قرار است آن‌ها را انتشار کند میلکمن، ریس، و دای پی بردند که سرآغازهای نو ما را برمی‌انگیزند تا رفتارمان را تحول دهیم. اغاز هفته، ماه، یا سال تبدیل شکل‌گیری چیزی می‌شود که ریچارد تیلِرِ روان‌شناس آن را «مرز ذهنی» می‌نامد. محققان فکر می‌کنند با این سرآغازهای نو حس خوش‌بینی و، به گفتۀ میلکمن، نوید «مَنی دیگر» در ما برانگیخته خواهد شد. گروه میلکمن، برای آزمایش این نظریه، جستجوهای روزانۀ گوگل در ۹ سالِ قبل را برای کلمۀ «رژیم غذایی» بازدید کردند. آن‌ها فهمید شدند که جستجوها از چرخه‌ای پیش‌بینی‌پذیر تبعیت می‌کنند: در اغاز هر هفته، ماه، یا سال اوج می‌گرفتند و سپس به‌مرور زمان کم‌رنگ می‌شدند. بیشترین افزایش در جستجوی این کلمه -۸۲ درصد بالاتر از تعداد اولیه- دقیقاً سپس از سال نو ثبت شده می بود.

سپس میلکمن و همکارانش، با محاسبۀ تعداد ثبت‌نام‌ها در باشگاه‌های ورزشی، وجودِ نزدیک به ۱۲ هزار دانشجو را در باشگاه‌ها طی یک سال و نیم رصد کردند تا حرکت آن‌ها را بازدید کنند. مطابق یافتۀ آن‌ها، در ماه ژانویه ثبت‌نام در باشگاه‌ها افزایش و در ماه‌های آتی افت می‌یافت. این آمار در اغاز هر هفته، ماه، و نیمسال جهش‌های جزئی‌تری از خود نشان می‌داد.

در نهایت، محققان تعهداتی را بازدید کردند که در وب‌سایت استیک‌ ثبت شده بودند. شما می‌توانید در این وب‌سایت هدفی را تعیین و، مطابق قرارداد، عواقب زیرپاگذاشتنِ آن را اشکار کنید، از مجازات‌های اجتماعی گرفته تا جریمه‌های نقدی (برای مثالً اگر چهار کیلو وزن مورد نظرتان را کم نکنید یعنی موافقت کرده‌اید پنجاه دلار به حزب سیاسی‌ای اهدا کنید که از آن متنفرید). گروه تحقیقاتی، سپس از رصدِ ۴۳ هزار نفر طی دو سال و نیم، پی برد که بیشترین تعداد قراردادها -۱۴۵ درصد زیاد تر از حد متوسط- در اغاز سال نو منعقد شده بودند. در سرتاسر سال، هر هفته و هر ماه فرازوفرودِ جزئیِ خودشان را داشتند؛ اغاز هر هفته برابر می بود با افزایشِ ۶۳ درصدی قراردادها. ریس می‌گوید «هر هفته فرصتی تازه است و آدم‌ها، دانسته یا ندانسته، آن را غنیمت می‌شمارند».

این حس تشخیص حتی بر بازار سهام هم تأثیر می‌گذارد. در اتفاق‌ای به نامِ «تاثییر ژانویه»، رونق بازار، در ماه ژانویه، همیشه از حدِ متعارف خود زیاد تر است. شواهد تازه مشخص می کند که بخشی از توضیح این اتفاق را باید در خوش‌بینی ساده‌دلانه جُست: در ژانویه آینده را روشن‌تر می‌بینیم و حاضریم برای سهامی که ارامش ندارد قیمت بالاتری نظر دهیم (که بعداً مجدد به قیمت حقیقی‌اش برمی‌گردد).

درنتیجه، خوش‌بینی همیشه هم سازنده نیست. اگر بیش‌ازحد مثبت‌اندیش باشیم، ناکامی خود را ضمانت کرده‌ایم. تعداد بسیاری از افراد به این علت در عمل به تصمیمشان ناکامی می‌خورند که دربارۀ توانمندیهایشان واقع‌بین نبوده‌اند، انرژی و زمان مورد نیاز را برای پایداری در مسیر ناچیز شمرده‌اند، یا دربارۀ تأثیری که این تحول بر زندگی‌شان خواهد داشت نگاهی اغراق‌آمیز داشته‌اند. ریس او گفت «ما فرازوفرود‌های خویشتن‌داری و انگیزه را ناچیز می‌شماریم. سرحال که هستیم به‌کل فراموش می‌کنیم که چه مقدار از ورزش گریزانیم.» جَنِت پالیوی و پیتر هِرمانِ روان‌شناس این حالت را «سندرمِ امیدِ کاذب» می‌نامند، یعنی انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای دربارۀ توانمندیمان برای تغییرکردن و در پی آن، نافرجام‌ماندنِ آرزوهای بلندپروازانه‌ای که در سر داشتیم.

طبیعتاً اگر اهداف واقع‌بینانه‌تری داشته باشید، گمان موفقیتتان زیاد تر است. فیونا جونزِ روان‌شناس و همکارانش در تحقیقی دربارۀ نقشِ انتظارات افراد در ورزشْ پی بردند افرادی که انتظارات معقول‌تری دارند گمان این که بتوانند یک دورۀ ورزشی دوازده‌هفته‌ای را کامل کنند زیاد تر است. و هنگامی اهدافی را تعیین کردیم، اگر برنامه‌ای منسجم تهیه کنیم، به گمان زیادً در دستیابی به آن‌ها موفق‌تر خواهیم می بود. نظریۀ «تصمیم پیاده‌سازی»، اصطلاحی که پیتر گُلویتسِر آن را ابداع کرد، پافشاری می‌کند که اگر از قبل احتمالات را برسی و برای هر کدام از آن‌ها پاسخی آنی و منطقی ابداع کنیم، در پیگیری اهداف شانس بیشتری داریم (برای مثالً اگر حال و حوصلۀ باشگاه را نداشتم، قبل از بیرون رفتن، مقداری قهوه می‌نوشم یا سیب می‌خورم). میلکمن او گفت «اهداف برنامه‌ریزی‌نشده را، نسبت به اهداف برنامه‌ریزی‌شده، راحت‌تر پشت گوش می‌اندازیم».

ازمایش ها شخصی مشخص می کند ضمانت به همسری قاطع نیز می‌تواند راهگشا باشد. اوباما در ماه سپتامبر او گفت «از هراسِ همسرم، تقریباً شش سالی می‌شود که لب به سیگار نزده‌ام».

اما همیشه مشکلی هست. هنگچِن دای، همکار میلکمن، تلاش کرد از یافته‌های گروه برای ترکِ عادت ناخُن‌جویدن خود منفعت گیری کند. او او گفت «یک بار، برای سه ماه جواب داد که برای من زمان بسیاری می بود». پوستِ دور ناخنش شکل و ظاهر خوبی اشکار کرده می بود. او در ادامه گفت «اما همین‌که ناخنم را یک بار جویدم، دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم». دای او گفت در لحظه‌هایی که از هدفش منحرف می‌شود دربارۀ مفهوم سرآغازهای نو فکر می‌کند. «اگر به آدم‌ها پشتیبانی کنیم زمان‌های بی‌شماری را ببینند که پیش رویشان قرار دارد، می‌توانند از نقص‌هایشان عبور کنند». همانندِ قضیۀ ناخن‌هایش؟ «احتمالا در سال نو یک بار دیگر شانسم را امتحان کردم».

دسته بندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی



منبع