[ad_1]
به گزارش دانش دوست
اگر افراط تلویزیون در نمایش زمان و بیزمان «مختارنامه» نبوده است که از زمان پخش نخستش در سال ۱۳۸۹ تا امروز تقریبا هر ساله به روی آنتن شبکههای گوناگون تلویزیون رفته و اکنون دیگر نامش با تکرار بیشتر از حد برابر افتاده، این سریال به جای شوخیهای رنگارنگ با دفعات پخشاش، با داستان و بازیها و بازیگران و صحنهآرایی و چهرهپردازی و کارگردانیاش به یاد آورده میشد.
تلویزیون آنقدر در منفعت گیری بیرویه از این داراییاش اصرار ورزیده که به نظر میرسد دیگر گفتن و نوشتن از «مختارنامه» برای مخاطب جذابیتی ندارد. واقعا چه میشود او گفت درمورد سریالی که تقریبا ۱۵ سال است همچون اخبار در قاب تلویزیون حضوری مستمر و مستدام دارد؟ کتاب ۶۰۸ صفحهای «پرونده مختارنامه» که بهار امسال در «شرکت چاپ و نشر بینالملل» انتشار شده، در جواب این سوال میگوید تا این مدت زیاد چیزها هست که میشود راجع به «مختارنامه» او گفت.
«پرونده مختارنامه» را رضا استادی نوشته که مسئول روابط عمومی سریال «مختارنامه» بوده و به حرف های خودش، به واسطه مسئولیتش در این پروژه، به اطلاعات و اسناد مهم و جالبی دسترسی داشته و برآن بوده به این سوال جواب دهد که «مختارنامه» چطور ماندگار شد و چطور بعد از سالها طراوت خود را نگه داری کرده؟ نویسنده مقصد خود را این قرار داده که کتابش به «رمانی خواندنی درمورد سریالی دیدنی» همانند باشد.
کتاب روایتی کرنولوژیک دارد از قبل از آماده شدن فیلمنامه در سال ۱۳۸۱ تا ماجراهای بعد از پخش آخرین تکه سریال و سپس قسمتهایی با گفتن جمعبندی، نقط ضعف، درمورد داود میرباقری، درمورد عظیم جوانروح، درمورد محمود فلاح، پیوستها و آلبوم تصاویر.
در بخشی از کتاب، درمورد روال انتخاب بازیگران میخوانیم، درمورد بازیگرانی که اسمشان آمد، اما خودشان نیامدند. در این قسمت، ماجرای رسیدن نقش مختار به فریبرز عربنیا آمده، نقشی که از ابتدا میرباقری برای جمشید هاشمپور نوشته می بود. جز هاشمپور، دیگر کدام بازیگران به مختار نیامدند؟ مطابق کتاب «پرونده مختارنامه» این نامها، هر یک به دلایلی، نیامدند:
جمشید هاشمپور
در صفحه ۸۱ کتاب میخوانیم: «میرباقری برحسب عادت همیشگی که نقشها را بر پایه بازیگران مینویسد، فیلمنامه مختارنامه را هم بر پایه شخصیت جمشید هاشمپور نوشته می بود… د. بازیگری که مطابق روایت افراد گوناگون، از زمان فیلمبرداری «مسافر ری»، میرباقری خطاب به او حرف های می بود که قرار است نقش سلمان را او ایفا کند و اکنون با جایگزینی مختار به جای سلمان، هاشمپور میتوانست مختارِ میرباقری باشد.
هاشمپور برای بازی در این نقش خواست دستمزد ۱۴۰ میلیون تومانی میکند (تقریبا ماهی ۱۵ میلیون تومان) که به حرف های نویسنده رقم زیاد بالایی می بود و تلویزیون نمیخواست با پرداخت این رقم مسبب افزایش دستمزد بیرویه بازیگران باشد.
میرباقری دستمزد بالای درخواستی هاشمپور را به سنگ بزرگی تعبیر کرده که پیش پای گروه میاندازد و میرود. به باور میرباقری، هاشمپور مقهور حجم بالای فیلمنامه و زمان طویل تشکیل آن میشود و با خواست دستمزد بالا کاری میکند که سازندگان سراغش نروند. عربنیا تقریبا نصف دستمزد هاشمپور را برای این نقش میگیرد، چیزی در نزدیک به ماهیانه ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان.
هدیه تهرانی
هدیه تهرانی از نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ تا انتهای دهه ۱۳۸۰ سوپراستار زن سینمای ایران می بود. گروه کارگردانی «مختارنامه» برای نقش جاریه، همسر عمر سعد، با او تماس میگیرد و به ادعای کتاب، تهرانی بدون خواندن فیلمنامه نقش جاریه را میپذیرد، فقط به شرط این که محمدرضا شریفینیا در سریال وجود نداشته باشد. به حرف های نویسنده کتاب «پرونده مختارنامه»، هدیه تهرانی دستمزد معقول ۷۵ میلیون تومانی برای کل نقش نظر میدهد و حتی سپس از چکوچانه، ۲ میلیون تومان هم تخفیف میدهد.
اما شریفینیا به میرباقری ذهنیت داده که بازیگری همانند تهرانی باید مجانی در «مختارنامه» بازی کند و حتی گویا به میرباقری حرف های اگر خودش به تهرانی زنگ بزند، تهرانی مجانی میآید. در نهایت این همکاری ممکن نمیشود و نقش به ماهچهره خلیلی میرسد که او با مبلغی در نزدیک به ۳۷ میلیون تومان این نقش را بازی میکند.
حمید فرخنژاد
حمید فرخنژاد برای نقش عمر سعد در نظر گرفته شده می بود، اما سپس از مطالعه فیلمنامه نظر میدهد که نقش مختار را بازی کند. میرباقری موافقت میکند و حتی قرارومدارهایی هم گذاشته میشود، اما فرخنژاد که تا اسفند ۱۳۸۲ در فیلم «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا مشغول بازی است، نمیتواند برای مذاکره با گروه تشکیل «مختارنامه» از لوکیشن «به رنگ ارغوان» واقع در روستای سنگده شهرستان پلسفید در ۵۰ کیلومتری قائمشهر، به علت شرایط بدی جوی و اجازه ندادن حاتمیکیا به او برای ترک لوکیشن، به تهران برود و عملا نقش مختار را از دست میدهد.
علیرضا شجاعنوری
علیرضا شجاعنوری که تا همیشه با نقش عبدالله، جوان نصرانی فیلم «روز اتفاق»، به یاد آورده میشود، گزینه دیگر نقش مختار است که به علت مشغلههای کاری زیاد و طویل بودنش نقش مختار نمیتواند در پروژه حاضر شود. او این روزها نقش سلمان را در پروژه عظیم «سلمان فارسی» میرباقری بر مسئولیت دارد.
فرامرز قریبیان
فرامرز قریبیان که در سال ۱۳۶۲ نقش قیس بن مسهر را در فیلم «سفیر» بازی کرده، یکی دیگر از گزینههای نقش مختار است که به علت سن بالا و این که نمیتواند طویلزمان اسبسواری کند، از بین گزینهها کنار گذاشته میشود.
عزتالله انتظامی
عزتالله انتظامی قرار می بود نقش شوهرخواهر مختار را بازی کند که سن و سال بالایش ــ در آن مقطع ۸۰ سال ــ اجازه این کار را نداد و جمشید شاهمحمدی این نقش را ایفا کرد.
سیاوش طهمورث
نقش رئیس شرطههای کوفه به او نظر شد، اما با این استدلال که همین نقش را در «معصومیت ازدسترفته» بازی کرده، نپذیرفت. نقشی طویلتر میخواست و در آخر حسین خانیبیک نقش را گرفت.
رضا بابک
برای نقش میثم تمار تست گریم داد و حتی جلوی دوربین رفت، اما به علت بیماری قلبی جای خود را به پرویز پورحسینی داد.
فرجالله سلحشور
به فرجالله سلحشور نقش نجده بن عامر، سردسته خوارج، نظر شد که نپذیرفت و در نهایت مسعود ولدبیگی این نقش را بازی کرد.
شهاب عسگری
شهاب عسگری با این که از سال ۱۳۴۴ داخل کار سینما شد، اما صدایش از تصویرش آشناتر است. صدایی خشدار و خشن که در دوبله نقش منفی کم نگفته. او در سریال «کوچه اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران نقش برادر بزرگ زودجوش عطاران را بازی میکرد. قرار می بود نقش عمر سعد را عسگری بازی کند، اما به علت ممنوعالکاری، با وجود تست گریم و موافقت کارگردان، از پروژه کنار رفت و نقش به مهدی فخیمزاده رسید.
محمود پاکنیت، جمشید گرگین و چنگیز وثوقی
انتخاب اولیه برای نقش برادران زبیر محمود پاکنیت، جمشید گرگین و چنگیز وثوقی بودند که در نهایت جعفر دهقان، صالح میرزاآقایی و مجید علیالاسلام برای این سه نقش جلوی دوربین رفتند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع