[ad_1]
به گزارش دانش دوست
انسانها ترجیح خواهند داد این حس را داشته باشند که افکار و احساسات درونی آنها زیاد غنیتر از آن چیزی است که میتوانند در لحظه گفتن کنند. ایلان ماسک علنا در رابطه این «مشکل پهنای باند» سخن بگویید کرده است. او این نوشته را در پادکست جو روگان توصیف کرد. این نوشته آنقدر ماسک را آزار میدهد که در واقع یکی از اهداف طویل مدت خود را تشکیل رابطی قرار داده است که به مغز انسان اجازه میدهد مستقیماً با رایانه ربط برقرار کند، بدون آنکه شدت کم سخن بگویید کردن یا نوشتن مانع آن شود.
به نقل از ساینتیفیک امریکن، اما اگر ماسک موفق میشد، به گمان زیاد نومید میشد. بر پایه تحقیقات تازه انتشار شده در Neuron، انسانها با شدت ثابت و زیاد آهستهی نزدیک به ۱۰ بیت در ثانیه فکر میکنند، به یاد میآورند، تصمیم میگیرند و چیزها را با این شدت فکر میکنند. در روبه رو، سیستمهای حسی انسان، دادهها را با شدت نزدیک به یک میلیارد بیت در ثانیه جمعآوری میکند. این پارادوکس زیستی که در مقاله تازه مورد دقت قرار گرفته است، به گمان زیاد به تشکیل این حس نادرست پشتیبانی میکند که ذهن ما میتواند به طور همزمان دچار افکار به ظاهر نامحدود شود. این اتفاقای است که نویسندگان مطالعه آن را «توهم ماسک» میدانند.
مارکوس مایستر(Markus Meister)، یکی از نویسندگان این مطالعه، عصب شناس در موسسه فناوری کالیفرنیا، میگوید: مغز انسان زیاد کمتر از آن چیزی که ما فکر میکنیم اثرگذار است. هنگامی سخن بگویید از تصمیمگیری میشود، زیاد کندتر است و به نحوه مضحکی کندتر از دستگاههایی است که با آنها تعامل داریم.
مایستر و یکی از نویسندگان جییو ژنگ(Jieyu Zheng)، کاندیدای دکترای نوروبیولوژی در کلتک، این چنین در مقاله خود اصرار میکنند که مغز ما تنها میتواند یک کار را به آرامی در یک زمان انجام دهد. به حرف های مایستر، حتی اگر ماسک بتواند مغز خود را به رایانه متصل کند، باز هم نمیتواند سریع تر با آن ربط برقرار کند.
تحقیقات تازه بر پایه دههها مطالعات روانشناسی محکم است که مشخص می کند انسانها به طور انتخابی تنها قسمت کوچکی از اطلاعات را از ازمایش ها حسی خود فهمیدن میکنند. مایستر میگوید: ما فقط میتوانیم به موارد بسیاری دقت کنیم، و این همان چیزی است که به توانایی آگاهانه ما تبدیل میشود و داخل حافظه میشود. او ادامه میدهد که آنچه در مطالعات قبل گم شده است، «هرگونه حس اعداد» است. او و ژنگ مقاله مروری تازه خود را برای پر کردن این شکاف انجام دادند.
مایستر و ژنگ دادههای مطالعات در عرصههای گوناگون از جمله روانشناسی، علوم اعصاب، فناوری و کارکرد انسانی را گردآوری کردند. آنها از این دادههای گوناگون از شدت پردازش تک نورونها گرفته تا توانمندیهای شناختی قهرمانان حافظه برای انجام تعداد بسیاری از محاسبات خود منفعت گیری کردند تا بتوانند در مطالعات قیاس انجام بدهند.
آنها بر پایه تحقیقاتی که نزدیک به یک قرن را در بر میگیرد، دریافتند که شناخت انسان به طور مکرر بین پنج تا ۲۰ بیت در ثانیه کار میکند، با رقم تخمینی نزدیک به ۱۰ بیت در ثانیه. ژنگ میگوید: این عدد زیاد شگفتانگیز می بود. او میافزاید، بر پایه این یافته، او و مایستر این چنین محاسبه کردند که کل اطلاعاتی که یک فرد میتواند در طول عمر خود بیاموزد، میتواند به راحتی در یک یواسبی فلش درایو قرار بگیرد.
از نظر دیگر، نویسندگان دریافتند که سیستمهای حسی انسان همانند بینایی، بویایی و صدا زیاد سریع تر عمل میکنند و نزدیک به ۱۰۰ میلیون برابر نسبت به شناخت سریع تر می باشند. مایستر می گوید: هنگامی این اعداد را کنار هم میگذارید، فهمید میشوید این شکاف بزرگ وجود دارد. این پارادوکس، زمانهای دلنشین جدیدی برای علم به وجود میآورد تا تحقیقات را به طوری متفاوت سازماندهی کند.
اطلاعات غنی که توسط حواس ما منتقل میشود نیز به این فکر نادرست پشتیبانی میکند. مایستر میگوید که هنگامی از مردم خواسته میشود آنچه را که خارج از مرکز دیدشان است، توصیف کنند، «به سختی چیزی را تشخیص میدادند». از آنجایی که چشمان ما توانایی تمرکز بر هر جزئیاتی را در اطراف خود دارد، ذهن ما این توهم را به ما القا میکند که این موارد همیشه به طور همزمان وجود دارند، حتی اگر در واقع برای ثبت آنها باید روی جزئیات بصری خاصی تمرکز کنیم. اتفاق شبیهی با توانایی ذهنی رخ میدهد. مایستر میگوید: در اصل، ما میتوانیم افکار گوناگون بسیاری داشته باشیم و شناخت خود را به راه حلهای گوناگون هدایت کنیم، اما در عمل، در هر لحظه فقط میتوانیم یک فکر داشته باشیم.
نویسندگان مینویسند که یافتهها سوالاتی را در تعداد بسیاری از حوزهها، از تکامل و فناوری گرفته تا قیاس بین گونهها، تشکیل میکند.
یکی از سؤالاتی که مایستر و ژنگ در رابطه آن زیاد کنجکاو می باشند، این است که چرا قشر جلوی مغز که فکر میشود مقر کنترل شخصیت و حرکت است، میلیاردها نورون را در خود جای داده و در عین حال توانایی تصمیمگیری ثابتی دارد که اطلاعات را تنها با ۱۰ بیت در ثانیه پردازش میکند. نویسندگان گمان میکنند که جواب امکان پذیر با نیاز مغز به معاوضه مکرر ماموریت های و ادغام اطلاعات در مدارهای گوناگون مرتبط باشد. اما برای آزمایش این فرضیه به مطالعات رفتاری پیچیدهتری نیاز است.
مایستر میگوید، یکی دیگر از سؤالات مهم بیجواب این است که چرا مغز انسان میتواند تنها یک کار را در یک زمان انجام دهد. او میگوید: اگر میتوانستیم ۱۰۰۰ فکر به طور موازی داشته باشیم، هر کدام با شدت ۱۰ بیت در ثانیه، اختلاف چندان نخواهد می بود. این که چرا انسانها قادر به انجام این کار نیستند، یک راز عمیق است که تقریبا هیچ چیز در رابطه آن شناخته نشده است.
دسته بندی مطالب
[ad_2]





