به گزارش دانش دوست
بر پایه آمارهای رسمی، نرخ بیکاری در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی بالاتر از میانگین کل جامعه است. تعداد بسیاری از این افراد بعد از سالها تحصیل و صرف هزینههای قابلدقت، با بازاری روبه رو خواهد شد که یا توان جذب آنان را ندارد یا تواناییها و توانمندیهای آنان با نیازهای واقعی بازار کار همخوانی ندارد.
یکی از دلایل مهم این مشکل، عدم تطابق برنامههای آموزشی با نیازهای بازار کار است. تعداد بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی هم چنان بر رشتههای سنتی تمرکز دارند، در حالی که بازار کار به تخصصهای تازه و تواناییهای فناورانه نیاز دارد. این نوشته علتمیشود که فارغالتحصیلان به جای یافتن شغل مرتبط با تخصص خود، یا بیکار بمانند یا به مشاغلی کمدرآمد و غیرمرتبط روی بیاورند.
از نظر دیگر، رکود اقتصادی و افت زمانهای شغلی در تعداد بسیاری از صنایع نیز به افزایش نرخ بیکاری در این قشر دامن زده است. برخی از کارفرمایان نیز ترجیح خواهند داد بهجای استخدام نیروهای تازهکار، افراد باتجربه را به خدمت بگیرند، که این کار ورود فارغالتحصیلان به بازار کار را دشوارتر میکند.
برای حل این بحران، دولتها و نهادهای آموزشی باید عمل های مؤثری انجام بدهند. بازنگری در برنامههای آموزشی، گسترش تواناییهای شغلی در دوران تحصیل، تشکیل ربط نزدیکتر بین دانشگاهها و صنایع، و حمایتاز کارآفرینی از جمله راهکارهایی است که میتواند به افت بیکاری فارغالتحصیلان پشتیبانی کند.
مطابق نتایج مطرح آمارگیری نیرویکار پاییز ۱۴۰۳ که به تازگی از سوی مرکز آمار ایران انتشار شده است, بازدید نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و زیاد تر فارغ التحصیل آموزش عالی، نشان میدهد ۱۱.۱ درصد از جمعیت فعال فارغ التحصیلان آموزش عالی بیکار بوده اند. این نرخ در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری زیاد تر بوده است. بازدید روال تغییرات این نرخ حاکی از افت ۰.۳ درصدی در پاییز ۱۴۰۳ نسبت به فصل شبیه سال قبل است.
در پاییز ۱۴۰۳ سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۴۳.۱درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است. بازدید تغییرات این شاخص نشان می دهد که نسبت به فصل شبیه سال قبل ۰.۳ درصد افزایش داشته است.
در پاییز ۱۴۰۳ سهم جمعیت شاغل فارغ التحصیل آموزش عالی از کل شاغلان ۲۶.۹ درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است. بازدید تغییرات این شاخص نشان می دهد که نسبت به فصل شبیه سال قبل ۰.۶درصد افت یافته است.
در نهایت، بیکاری فارغالتحصیلان نه تنها یک قضیه فردی، بلکه یک چالش ملی است که حل آن نیازمند همکاری همهجانبه دولت، قسمت خصوصی، و نظام آموزشی است. اگر این مشکل بهدرستی مدیریت نشود، میتواند به عاملی برای افزایش نارضایتی اجتماعی و افت رشد اقتصادی تبدیل شود.
اغاز خرداد ماه ۱۴۰۳ می بود که محمود کریمی بیرانوند, معاون اسبق گسترش کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی او گفت: امسال برای نخستین بار تصمیم بر این شد که ۲۵درصد سهم اشتغال ایجادی اختصاصی فارغالتحصیلان دانشگاهی باشد.
این عمل در راستای افت مشکل بیکاری فارغ التحصیلان قرار می بود انجام شود. تشکیل اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاهی یکی از برتریهای اساسی در سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی است. این نوشته نهتنها معیشت و آینده میلیونها جوان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه نقش مهمی در رشد اقتصادی، افت نابرابریها و افزایش امید اجتماعی دارد.
اشتغال فارغالتحصیلان تأثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی دارد. این قشر، با تخصص و نوآوری، میتوانند به منفعتوری صنایع و کسبوکارها بیفزایند و در گسترش فناوری و حل مشکلات پیچیده نقشآفرینی کنند. از نظر دیگر، تشکیل شغل برای آنان به افزایش قوت خرید در جامعه منجر شده و تقاضای بیشتری در بازار تشکیل میکند که خود عاملی برای رونق اقتصادی است.
دسته بندی مطالب