[ad_1]
به گزارش دانش دوست
اندیشههای چپ طبق معمولً در رابطه این نوع نشستها بهاختصاصی نشست داووس، توهمهای گوناگونی میزدند و این نشست مهم اقتصادی-سیاسی را از نگاه توطئهگرایانه میدیدند. آنها وقتی میانها گفتند که در این نشست، بزرگان جهان مینشینند و جهان را بین خود تقسیم میکنند. حتی این نگاه در دهه۱۳۷۰ به داخل هم نفوذ کرده می بود و مانع وجود مقامات ایرانی با بزرگان اقتصاد و سیاست جهان میشدند.
زمانهای بینظیری که بهاختصاصی بعد از جنگ تحمیلی میتوانست فراهم شود و نشد و عملاً سوخت! در سال ۱۳۹۲ – وقتی که حسن روحانی رئیسجمهور ایران شد – او به همراه تعدادی از وزیران به این نشست دعوت شدند و روحانی اولین رئیسجمهوری ایران می بود که در این نشست وجود یافت و از آنجا که این وجود بعد از توافق ژنو می بود، تاثییر زیاد مثبتی بر اقتصاد و سیاست ایران گذاشت.
اگر در آن زمان، دیگر مقامات حکومت همراهی میکردند و مانع وجود شرکتهای اقتصادی اروپایی و حتی آمریکایی در ایران نمیشدند –کمااینکه آنها زیاد مایل بودند در منبع های انرژی و دیگر قسمتهای ایران اندوختهگذاری کنند– اکنون حالت اقتصاد و سیاست ایران اینگونه نبوده است که هست.
در واقع، یکی از غفلتهای مهم ایران در چهار دهه قبل، نبوده است شرکتهای خارجی یا به عبارت دیگر، اندوختهگذاری خارجی در داخل بوده است. اندوختهگذاری خارجی پیوندی را راه اندازی میدهد که مانع مهم فشارهای بیرونی بر داخل میشود. ازهمینروست که دولتهای خارجی برای اعمال فشارها بر دولتهای دیگر، اولین کاری که میکنند خروج اندوخته و شرکتهایشان است که بتوانند بهراحتی محل تاثییر شوند. متاسفانه این پیوند در ایران گسسته شده است.
منافعملی را فقط منبع های دفاعی نگه داری نمیکنند، پیشرو نگه داری این منافع یا بهعبارتی سنگردار این منافع، اول از همه، اندوختهگذاران خارجی می باشند. آنها می باشند که میتوانند مانع فشارها و تحریمها شوند؛ چون سود آنها ایجاب میکند که اندوختههایشان به خطر نیفتد. اما از آنجا که تصمیمگیران یا سیاستسازان ایران پیش از آنکه اقتصادی باشند، سیاسی-نظامی می باشند، از این مهم غفلت ورزیده شده است.
اکنون ایران در لحظه تاریخی مهمی بهسر میبرد. سیاستمداران ایران، برخلاف فکر و امیدشان به جای آنکه کامالا هریس، رئیسجمهوری ایالات متحده شود، دونالد ترامپ بر سر کار آمده و از دیروز کار خود را اغاز کرده است. ترامپ برخلاف سلف خود –جو بایدن– به سیاست خارجی از دریچه اقتصاد ملی نگاه میکند و برای او مهم نیست که کشورهای دوست چه میگویند.
او در دور اول خود که از سال۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ می بود، نشان داد که عرف بینالمللی برای او اهمیتی ندارد و خارج از قاعده هم عمل خواهد کرد. در این شرایط، آنچه که میتواند او را مهار سازد تشکیل حلقههای اقتصادی است که بتوان دیگر شرکتهای خارجی را در ساخت آن شریک ساخت. این مهم فقط از مسئولیت آن افرادی برمیآید که جزماندیش نباشند و بتوانند دنیا را نه از زاویه بستن تنگه هرمز بلکه از دریچه همکاری و سازش، ببینند.
این مهم را میتوان در داووس هم پیگیری کرد. داووس که اکنون، ظریف بهگفتن معاون رئیسجمهور در آن وجود یافته، فرصتی است که نباید از دست داد. همه بزرگان سیاست و اقتصاد جهان در آن جمع می باشند و محل لابیگری خوبی برای ایران، آنهم در شرایط خطیری که بر سرزمین ایران حاکم است، میباشد.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع





