اولین واکنش‌ها به مینی‌سریال جدید رابرت دنیرو
- فرهنگ وهنر

اولین عکس العمل‌ها به مینی‌سریال تازه رابرت دنیرو_دانش دوست

[ad_1]
به گزارش دانش دوست

یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ نتفلیکس «مأمور شب» است؛ تریلری توطئه‌آمیز که گهگاه منطقی به نظر می‌رسد و در بیشترین سطوح دولت فدرال جریان دارد. به این علت، منطقی است که این سرویس استریم، مطابق الگوریتم‌های خود، این مسیر را با سریال محدود «روز صفر» زیاد تر جستوجو کند؛ سریالی که دیالوگ‌های خشک، سیاست‌های نامفهوم و پالت رنگی کسل‌کننده‌اش را با سلف بسیار محبوب خود به اشتراک می‌گذارد. (در بازدید پیامدهای یک دعوا سایبری ویرانگر، «روز صفر» حتی از نظر داستانی با فیلم «دنیا را پشت سر بگذار» ساخته سم اسماعیل که آن هم یکی دیگر از پیروزی‌های نتفلیکس است شباهت دارد، اگرچه تمرکز و لحن متغیری دارد.)

 فقط یک تفاوت وجود دارد: در حالی که «مامور شب» تقریباً به‌طور کامل با بازیگرانی ناشناخته ساخته شده می بود (به‌جز وجود غیرمنتظره هونگ چاو با کلاه‌گیس)، «روز صفر» پر از ستارگان بزرگ است و در صدر آن‌ها، تهیه‌کننده اجرایی رابرت دنیرو قرار دارد.

 این سریال به کارگردانی لِسلی لینکا گلاتر، کارگردان قدیمی‌کار تلویزیون («عشق و مرگ») و به‌دست اریک نیومن («نارکوز») همراه با روزنامه‌نگاران نوآ اوپنهایم و مایکل اس. اشمیت ساخته شده است. ( یقیناً همیشه در جهت مثبت نیست: اوپنهایم، که به‌همراه نیومن به‌گفتن مدیر اجرایی سریال فعالیت می‌کند، به‌طور واضح توسط رونان فارو به مسدود کردن گزارش‌هایش درمورد هاروی واینستین متهم شد؛ اتهامی که اوپنهایم آن را رد کرده است.)

اما در اولین توانایی خود به‌گفتن نقش مهم یک سریال و در ۸۱ سالگی، دنیرو بی‌شک بزرگ‌ترین جاذبه این پروژه است. شگفت است که این چنین اثری، یک ناکامی بی‌روح و نامفهوم، دلیلی شد برای وجود این برنده دو بار اسکار در قاب تلویزیون؛ سریالی که در شش تکه همزمان هم کشدار و هم شتاب‌زده به نظر می‌رسد. دنیرو در این سریال نقش جورج مولن، رئیس‌جمهور اسبق ایالات متحده را بازی می‌کند که مجدد به خدمت فراخوانده می‌شود تا ریاست کمیسیونی را بر مسئولیت بگیرد که مسئول تحقیق درمورد هکرهای پشت یک قطع سراسری سیستم‌های کامپیوتری است؛ حادثه‌ای که جان هزاران نفر را گرفته است. مولن چندین دفعه به‌گفتن آخرین رئیس‌جمهوری که موفق به کسب حمایتهر دو حزب شده می بود ستایش می‌شود، گرچه بعد از مرگ پسرش در دوران ریاست‌جمهوری، از نامزدی مجدد صرف‌نظر کرد.

این شهرت، علاقه سریال به توازن‌گرایی و اجماع‌گرایی میانه‌رو را پیش‌بینی می‌کند؛ جایی که در یک مقطع، به‌طور صریح افترا‌گویی آشکار جناح راست را با اشتیاق جناح چپ به منفعت گیری از ضمایر جنسیتی هم‌تراز می‌کند.

دست‌کم این برداشت مشکوک از مشکلات جامعه در زیر انبوهی از موضوعات به‌ظاهر مرتبط دفن می‌شود؛ موضوعاتی که «روز صفر» هیچ زمان آن‌قدر روی آن‌ها تمرکز نمی‌کند که بتواند مسئله‌ای اساسی نقل کند. الیگارشی‌های فناوری، کهنسال‌سالاری، پادکسترهایی که اطلاعات نادرست انتشار می‌کنند و تضعیف آزادی‌های مدنی همه انها در یک ترکیب مبهم و بی‌جهت با هم مخلوط خواهد شد؛ ترکیبی که در حاشیه ربط با حقیقت باقی می‌ماند، بدون آنکه واقعاً به آن دست اشکار کند.

وجود رابرت دنیرو در صدر فهرست بازیگران، اگرچه نه علت کیفیت پروژه، اما علت وجود بازیگران برجسته دیگر در این سریال است. آنجلا باست نقش رئیس‌جمهور جاری را بازی می‌کند که مولن را برای ریاست کمیسیون منصوب می‌کند. جسی پلمونز، ستاره سریال «عشق و مرگ» ساخته گلاتر، در نقش دستیار و مأمور قدیمی مولن ظاهر می‌شود و متیو موداین نیز نقش رئیس مجلس نمایندگان را بر مسئولیت دارد.

این فهرست قوی با وجود کانی بریتون در نقش رئیس دفتر مولن (که با او سابقه‌ای خارج از ازدواج دارد)، لیزی کاپلان در نقش دخترش، دن استیونز در نقش شخصیتی شبیه ترکیبی از بن شاپیرو و جو روگان، گبی هافمن در نقش نسخه‌ای زنانه از ایلان ماسک و بیل کمپ، بازیگر معروف به نقش‌های فرعی، در نقش مدیر سیا کامل می‌شود.

تقریباً تحسین‌برانگیز و در عین حال گواهی بر یکنواختی و کسالت‌آور بودن «روز صفر» است که هیچ‌کدام از این بازیگران برجسته با همه توانمندی‌هایشان موفق نمی‌شوند از حد یک اجرای فقطً قابل قبول فراتر بروند.

در حدی که «روز صفر» تلاش دارد یک ایده را پرورش دهد، پیش از آن‌که آن را در هوا رها کند، تمرکز آن بر مطالعه شخصیتی مولن است؛ وقتی که او در سال‌های پایانی عمرش با غم و اندوهی طویل‌زمان مواجه می‌شود. این سریال مقداری ابهام در رابطه حالت روانی مولن تشکیل می‌کند و با یک فلش‌فوروارد اغاز می‌شود که او را در حال جستجو در بین اسناد در حالتی از سردرگمی و وحشت مشخص می کند. (اتفاقات داستان زیاد سریع به این صحنه می‌رسد و چیز بسیاری برای شگفت‌زده کردن تماشاگر باقی نمی‌گذارد.)

تماشای رئیس‌جمهوری در دهه هشتم زندگی‌اش، که به‌شدت به یک دموکرات شباهت دارد و برای گفتن جملات تلاش می‌کند، حس خاصی تشکیل می‌کند. اما در زیاد تر موارد، بازی دنیرو بیشتر از حد خاموش و باوقار است و احساسات چندانی برنمی‌انگیزد.

«روز صفر» این چنین در جای دادن مولن در دنیای داستانی خود دچار مشکل است؛ او را گاه به‌گفتن فردی محترم و با ارامش مشخص می کند و گاه به‌گفتن سوءاستفاده‌گری منفور، بدون این که هیچ‌کدام از این نقش‌ها را به‌طور قانع‌کننده‌ای به عکس بکشد. برای فردی که در زندگی واقعی به‌شدت سیاسی است، دنیرو در این نقش نمی‌تواند چهره یک سیاستمدار با باورهای راسخ را اراعه دهد.

ظاهر «روز صفر» به‌اندازه داستانش کدر و تیره است. هنگامی پیچش‌های داستانی بالاخره از راه می‌رسند، با ضربه‌ای بی‌تاثییر فرود می‌آیند؛ نه عرصه‌سازی مناسبی برای آن‌ها انجام شده و نه پیامدهای معناداری در پی دارند.

«روز صفر» احتمالا از نظر ساختاری همانند «مأمور شب» باشد، اما حتی از آن انرژی پیش‌پاافتاده و لذت‌قسمت نیز نصیب است. این سریال دارای ترکیب بازیگرانی در حد یک سریال بسیار معتبر است، اما ظاهر و حسی شبیه یک داستان عامه‌پسند و کم‌اهمیت دارد. در نهایت، نه از مزایای یک تاثییر سطح بالا منفعت می‌برد و نه از جذابیت‌های یک سرگرمی ساده.

 

دسته بندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع