به گزارش دانش دوست
قانون مشاغل سخت و زیانآور که وقتی برای افت صدمههای محیط کار تصویب شده می بود اکنون به یک ابزار مهم برای عمل به بازنشستگی زودهنگام در برخی مشاغل تبدیل شده است. مقصد از تصویب این قانون یقیناً بازنشستگی زودهنگام برای مشاغلی که به ذات برای سلامتی زیان آورند همانند معدن بوده ولی قسمت فرد دیگر از اهداف آن افت آسیبها در مشاغلی است که ذاتا زیان بار نیستند.
این رویکرد سختی را به منبع های تامین اجتماعی زیاد تر خواهد کرد که نهایتا دود آن میتواند به چشم کارگران و بازنشستگان برود. برخی از تحلیلگران این نحوه اجرای قانونن مشاغل سخت و زیانآور را با رویکرد حاکم بر تامین اجتماعی در دهه ۸۰ همسو میدانند که در آن از راههای گوناگون تلاش میشد تا بازنشستگی پیش از موعد افزایش یابد. آن زمان توجیه این می بود که با این عمل عرصه برای اشتغال جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی فراهمتر خواهد شد.
فرامرز توفیقی، فعال کارگری، به خبرآنلاین او گفت: «مشکل پیش آمده در قانون مشاغل سخت و زیان آور برای امروز و دیروز نیست و تنها به همین قانون هم خلاصه نمیشود. حقیقت این است که ما همیشه در نوع قانونگذاری دچار مشکل هستیم چون به جای انکه مسائل را فرایندی فهمیدن کنیم، به شکل علت و معلولی با آن روبه رو میشویم.»
او با اشاره به قانون نوسازی صنایع و به نوعی مرتبط دانستن این دو قانون با یکدیگر گفت: «وقتی که قانون نوسازی صنایع برای بازنشستگی ۲۵ ساله تصویب شد، فکر میکردند که سرزمین با سرعتی قابل دقت صنعتی خواهد شد و قانون گذاران با این قانون میخواستند عرصه اشتغال زیاد تر را یقیناً به زعم خودشان فراهم کنند.»
صنعتی شدن مطالبه انقلاب می بود
توفیقی با یادآوری این که یکی از انتقادات اساسی به رژیم قبل، صنعتی نبودن ایران می بود و صنعتی شدن یکی از مطالبات مهم انقلاب می بود در ادامه گفت: «به شاه انتقاد میشد که به جای صنعتی کردن، سرزمین را تبدیل به مونتاژ کار کرده است. بگذریم از این که در طول این سالها نه تنها صنعتی نشدیم که حتی در بخشهایی دیگر مونتاژ کار هم نیستیم. من فکر میکنم مشکلات امروز تا اندازه بسیاری به علت همین روال ناکامی خورده صنعتی شده است.»
او افزود: «در این سالها به علت تحریم و ناکارآمدی قسمت بزرگی از صنایع ما از بین رفتند و این همزمان می بود با تشویق به فرزندآوری. به اختصاصی در دهه ۶۰ که انواع مشوقها برای فرزندآوری را در نظر گرفتند ما با یک شوک جمعیتی هم روبه رو شدیم. پرواضح است هنگامی فرزندآوری تشویق میشود باید فکری به حال آموزش، بهداشت، درمان و اشتغال آنها هم بکنند. هنگامی در صنعتی کردن هم دچار مشکل شدیم، بازنشستگی پیش از موعد یکی از راههای تشکیل شغل می بود و چه راه پر هزینهای.»
توفیقی با یادآوری رشد دانشگاهها و جمعیت دانشجو در دههها ۷۰ و ۸۰، این روال را در ادامه تلاش برای عقب افتادن نیاز به شغل بخشی از جمعیت سرزمین دانست.
عضو قبل شورای عالی کار او گفت: «روال صنعت زدایی در سرزمین ما تشدید شد و قوانینی چون نوسازی ۲۵ ساله صنایع یا مشاغل سخت و زیان آور هم به تصویب رسیدند. با این که قانون مشاغل سخت و زیان آور در پی این می بود که مشاغل زیان آور را به سمت استاندارد کردند سوق دهد اما سرزمین در این سالها صنایعش عقب ماندهتر شده و تنها منفعت گیری این قانون به بازنشستگی پیش از موعد خلاصه شده است.»
وی با یادآوری چهار آیتم کارگر، ماشین، متد و مواد اولیه معتقذد است ما در این سالها تکنولوژی را نه تنها به روز رسانی نکردیم که حتی دچار عقبنشینی هم شدهایم. از نظر متد نیز پیشرفتی نداشتیم و در مواد اولیه هم متکی شدهایم به مواد اولیه درجه چندم چینی. نیروی کار را هم آن قدر تضعیف و استمرار کردهاند که تبدیل شده به یکی از ارزانترین نیروهای کار جهان.»
توفیقی گفت: « در حالی که هر ساله قوانین مرتبط با آلایندگی در جهان سختگیرانهتر میشود، ما با محیط کاری با منفعتوری پایین و آلایندگی زیاد تر از قبل مواجهیم. این در حالی است که از ابتدا به جای دقت به این قسمت قوانین مشاغل سخت و زیانآور، از آن به گفتن اهرمی برای بازنشستگی پیش از موعد منفعت جستند. فکر میکردند با این کار میتوانند اشتغالزایی را زیاد تر کنند اما در عمل همانطوری که مشهود است، این چنین نشد.»
مسبب این حالت تصمیمگیران کشورند
وی با اشاره به سو منفعت گیریهای بخشی از کارفرمایان از این قانون او گفت: «اکنون دیگر نه سود تشکیل همانند قبل است و نه توان رقابتی چندانی برای صنایع و بنگاههای ما باقی مانده است. به همین علت امروز تعداد بسیاری از کارفرمایان و اندوختهداران در پی تحول این قانون می باشند. درواقع امروز برای کارفرمایان این قانون چون دیگر منفعتای ندارد، تمایل به تحول آن بالا رفته است.»
عضو قبل شورای عالی کار که در دولت سیزدهم از این سمت کناره گرفت، باور دارود حالت جاری این قانون و انواع بازنشستگیهای زودهنگام جهت سختی سنگینی بر منبع های صندوق تامین اجتماعی شده است.
او افزود: «اکنون با وضعیتی مواجهیم که ورودی صندوق آنقدر افت یافته که کفاف هزینههای آن را نمیدهد. بازنشستگی زودهنگام فقط با ارجاع به این قانون نبوده بلکه اگر فراموش نکرده باشید در دوره احمدینژاد دولت حاکم همه عیار تامین اجتماعی شده و همانند گاوی شیرده منبع های آن را هر جا که خواستند هزینه کردند. در این راستا زنان قالیباف را تحت پوشش تامین اجتماعی کردند، صندوقهای ورشکسته فولاد، مخابرات و ذوبآهن را هم به این سازمان تحمیل کردند و به این عمل های آن قدر ادامه دادند تا صندوق تبدیل به یک صندوق ورشکسته شود.»
این اظهارات در حالی است که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری ۱۴۰۳ را ۷.۶ درصد اظهار کرده است که کمترین نرخ بیکاری ایران در یک دهه قبل محسوب میشود.
توفیقی با رد آمارهای رسمی که از بهبود حالت اشتغال و افت بیکاری خبر خواهند داد اصرار کرد: «اگر واقعا این همه اشتغالزایی در سرزمین بوده چرا ورودی منبع های به صندوق تامین اجتماعی احیا نشده و تا این مدت بحران منبع های وجود دارد؟ مگر این که انقدر میل به اشتغال رسمی افت یافته باشد که از این طریق نرخ بیکاری افت یافته که در این صورت دیگر چیزی برای دستاورد تراشی وجود ندارد.»
او گفت: «همانطوری که گفتم امروز صندوق تامین اجتماعی رو به ورشکستگی است، صنایع هم از بین بردن آلایندگی و سختی از مشاغل نکردند و اکنون دیگر ادامه این حالت ممکن نیست. در اینجا یقیناً نه کارگر تقصیر کار است و نه حتی کارفرما، بلکه مسبب این حالت نظام تصمیمگیری سرزمین است که به این شکل سرزمین را سالها است اداره میکنند و نه تنها شغلی نساختند و صنایع را پیش نبردند که صندوق تامین اجتماعی را بحران زده کردند. به باور من تحول در قانون مشاغل سخت و زیانآور اگر همزمان با اصلاحات اساسی تر و تحول رویکرد حاکمیت نباشد، در نهایت نخواهد توانست به اهداف مهمی دست یابد.»
دسته بندی مطالب