[ad_1]
به گزارش دانش دوست
زمانبندی غذاخوردن در دوران سالمندی طبق معمولً دستخوش تحول میشود، اما تأثیر این تغییرات بر سلامت تا این مدت بهطور کامل آشکار نشده است. اکنون دانشمندان میگویند در میانسالی و سالهای سپس از آن، صبحانهی دیرهنگام میتواند با افزایش خطر مرگ زودرس ربط داشته باشد.
باور رایج درموردی اهمیت صبحانه، حاصل یکی از موفقترین کمپینهای بازاریابی قرن بیستویکم و تغییرات شغلی بعد از جنگ جهانی دوم می بود؛ زیاد تر نسلهای گوناگون با این باور بزرگ شدند. اما تا بحال، دادههای علمی درموردی این ادعا قطعی نبودهاند و زیاد تر پژوهشها روی کودکان و جوانان تمرکز داشتهاند.
بهگزارش نیواطلس، پژوهشی تازه توسط محققان بیمارستان ماساچوست جنرال و بریگم با تمرکز بر بزرگسالان میانسال و مسن، انجام شد تا پیوند زمانبندی قولهای غذایی با مشکلات سلامت مرتبط با سن را آشکار سازد. این گروه سنی تا بحال در حوزه «کرونوتغذیه» یا علم بازدید زمانبندی غذا خوردن، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته بودند.
حسن دشتی، پژوهشگر علوم تغذیه، متخصص ریتم شبانهروزی و نویسندهی مهم مقاله، میگوید تا امروز بهخوبی نمیدانستیم تحول زمان صرف قولهای غذایی در دوران سالمندی چطور اتفاق میافتد و چه ارتباطی با سلامت کلی و طول عمر دارد.
برای دستیابی به اطلاعات زیاد تر، دادههای مربوط به ۲٬۹۴۵ فرد ۴۲ تا ۹۴ ساله مورد تحلیل قرار گرفت. این افراد بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۲۰۱۷ تا پنج بار برسی شده بودند و اطلاعات دقیق مربوط به حالت سلامت، سبک زندگی، وزن، کیفیت خواب و حتی زمانزمان صرفشده برای آمادهسازی غذای آنها نیز جمعآوری شده می بود.
یافتهها نشان داد که سالمندان، به دلایل گوناگونی همانند محدودیتهای جسمی یا مشکلات دهان و دندان، طبق معمولً صبحانه را دیرتر صرف میکنند، زمان میانهی روز برای صرف غذایشان دیرتر است و در کل، بازههای وقتی مختصرتری برای غذا خوردن دارند.
پژوهشگران در گزارش خود نوشتهاند صرف صبحانه در ساعات دیرتر، با افزایش مشکلات جسمی و روانی، چند بیماری همزمان، ژنوتیپهای مرتبط با تیپ شبانه و این چنین، افزایش خطر مرگومیر همراه است. این یافتهها مشخص می کند تحول زمان قولهای غذایی میتواند بازتابی از فرآیندهای زیستی و سالمندی در افراد مسن باشد.
دقت به زمان صرف غذا میتواند ابزاری برای افت خطر مرگ باشد.
تحلیلهای آماری پیچیده نیز نشان داد صبحانهی دیرهنگام، با افزایش خطر مرگ در طول دورهی پیگیری همراه است. این چنین، افرادی که از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به ویژگیهای «شبزندهداری» داشتند، زیاد تر قولهای غذایی خود را دیرتر صرف میکردند. از نظر آماری، زمان ناهار و شام با مشکلات سلامت ربط معناداری نداشتند و تنها صبحانه نقشی کلیدی دارد.
افرونبراین، تحلیل مسیرهای وقتی قولهای غذایی نشان داد نرخ بقای دهساله در گروهی که صبحانه را سریعتر میخوردند ۸۹٫۵ درصد می بود، در حالی که این رقم برای گروه دیرهنگام به ۸۶٫۷ درصد افت مییافت.
پژوهش بهوضوح مشخص می کند بین صبحانهی دیرهنگام و افزایش خطر مرگ، ارتباطی معنادار وجود دارد که میتواند بهگفتن شاخصی مهم برای مداخلهی زودهنگام در سلامت سالمندان به کار گرفته شود. دشتی درموردی پیامدهای نتایج توضیح میدهد:
یافتههای ما مشخص می کند تحول در زمان صرف غذا در سالمندان، بهاختصاصی زمان صبحانه، میتواند شاخصی ساده و پایشپذیر از حالت کلی سلامت آنها باشد. بیماران و پزشکان میتوانند از این تغییرات در الگوی قولهای غذایی بهگفتن هشداری اولیه برای بازدید مشکلات جسمی یا روانی نهان منفعت گیری کنند.
این چنین، دشتی پافشاری میکند که تشویق سالمندان به منفعت گیری از برنامهی غذایی منظم و ثابت، میتواند بخشی از راهبردهای گستردهتر برای ترقی سلامت و افزایش طول عمر آنها باشد.
قسمت محدودیتهای پژوهش نیز اهمیت دارد. پژوهشگران به تغییرات روزانه، حذف قولها یا بینقولها توجهی نداشتند و محتوای غذایی قولها نیز بازدید نشد. اگرچه مدلهای آماری برخی متغیرهای مداخلهگر همانند مصرف دخانیات را لحاظ کردند، عواملی همانند فعالیت بدنی داخل تحلیل نشد. این چنین، قسمت عمدهی دادهها بر پایه خوداظهاری افراد به دست آمد که میتواند با اشتباه همراه باشد.
دشتی در جمعبندی نهایی میگوید یافتههای پژوهش با پرکردن شکافهای حاضر، مشخص می کند غذا خوردن دیرهنگام، بهاختصاصی تأخیر در صرف صبحانه، با مشکلات سلامت و افزایش خطر مرگ در سالمندان پیوند دارد. نتایج بهاختصاصی برای افراد مسن، به جملهی معروف «صبحانه با اهمیت ترین وعده غذایی روز است» معنی تازهای میبخشد.
پژوهش در نشریه Communications Medicine انتشار شده است.
دسته بندی مطالب
[ad_2]





