اگر ملیکا محمدی هم مثل عزت اللهی، ماشین لاکچری وارد کرده بود با خودرو داخلی جانش را از دست نمی داد
- ورزش

اگر ملیکا محمدی هم همانند عزت اللهی، ماشین لاکچری داخل کرده می بود با ماشین داخلی جانش را از دست نمی داد

[ad_1]

سعید عزت‌اللهی، یکی از دریافت‌کنندگان حواله واردات ماشین، با وجود در یکی از برنامه‌های شبکه سه صداوسیما، به‌جای سخن بگویید از شرایط تیم ملی، خود را نماینده بازیکنانی معارفه کرد که حواله واردات ماشین دریافت کرده‌اند و دقایق بسیاری از حضورش در این برنامه را به اراعه دغدغه شخصی خود و هم‌قطارانش تعلق داد.

او که هم‌اکنون در لیگ سرزمین دانمارک شاغل است، صدها کیلومتر سفر کرده تا در تلویزیون دولتی، رسانه‌های سرزمین را به «شیطنت» و مردم را به «ناآگاهی» متهم کند.

وی با پافشاری بر این که اعضای تیم ملی فوتبال از جنس مردم می باشند و مشکلات را با پوست و گوشت خود حس می‌کنند، این اتهامات را بدین شکل مطرح کرد: «از آن‌جایی که مردم ایران احساسی می باشند، برخی از رسانه‌ها با شیطنت خود طوری خبر را انتشار کردند که ماجرا برای مردم نامفهوم بماند. تعداد بسیاری از مردم تا این مدت فکر می‌کنند که بازیکنان از رانتی منفعت گیری کرده‌اند یا چیزی را مجانی گرفته‌اند.».

عزت‌اللهی با ادعای روشن‌سازی ماجرای دریافت حواله ماشین تشریح کرد: «به علت همزمانی دریافت مجوزها با برهه جام‌جهانی، برخی رسانه‌ها از احساسات مردم سوءاستفاده کردند و علتشدند تیم ملی در روبه رو مردم بایستد. این مجوزها کاملاً نرمال بودند و همه مستندات وجود دارد که اتفاق غیرقانونی رخ نداده و بازیکنان بابت واردات، ۱۶۳ درصد تعرفه و چهار درصد مالیات و همه عوارض استاندارد، شهرداری و … پرداخت کردند و اکنون این خودروها در پارکینگ خانه‌ها چشم به راه پلاک‌شدن می باشند.».

اما اظهار نظر وی وقتی شگفت‌تر شد که از ارزآوری بازیکنان به سرزمین به واسطه واردات ماشین سخن به بین آورد و این ادعا را نقل کرد که هیچ‌گونه رانت و سوءاستفاده‌ای اتفاق نیفتاده و همه اتفاقات قانونی است تا بدین شکل مردم و اقتصاد سرزمین را مدیون هم‌تیمی‌هایش جا بزند.

این چنین اظهاراتی محدود به عزت‌اللهی نیست و در روزهای تازه بازیکنان فرد دیگر همچون علیرضا بیرانوند، شجاع خلیل‌زاده و … هم در این باره به اظهارنظرهای شبیه پرداخته‌اند تا نشان دهند برخلاف داخل زمین فوتبال که اتحاد چندانی ندارند، اما در تصاحب رانت‌های بیرون زمین کاملاً متحد عمل می‌کنند. پیش از این نیز محمدحسین کنعانی‌زادگان در مصاحبه‌ای با صداوسیما به قیمت‌گذاری رنجرور وارداتی خود پرداخته و آن را ۱۰۰ میلیارد تومان قیمت‌گذاری کرده می بود.

مصداق بارزی از رانت

حال جدا از این او گفت و گو که اصلاً این بازیکنان مستحق و با لیاقت این چنین پاداش تبعیض‌آمیزی می باشند یا خیر، باید به این سوال جواب داد که چرا دریافت حواله واردات ماشین بدین شکل مصداق بارز رانت و سوءاستفاده شناخته می‌بشود؟

گرچه عزت‌اللهی در رسانه رسمی سرزمین بدون هیچ ابایی مردم را به «ناآگاهی» و رسانه‌ها را به «کج‌فهمی» متهم می‌کند، اما آن‌طور که از اظهاراتش پیداست، به نظر می‌رسد تا این مدت او و افرادی که خود را نماینده آن‌ها معارفه کرد خبر ندارند که چرا مردم و رسانه‌ها از واردات ماشین توسط فوتبالیست‌ها به‌گفتن رانت یاد می‌کنند و خود دچار برداشت نادرست شده‌اند. یقیناً بدیهی است که آن‌ها خود را به بی‌خبری بزنند و تلاش کنند رفتاری حق به جانب نشان دهند.

اکنون اصل نوشته این نیست که این خودروها با چه هزینه‌، تعرفه، مالیات و عوارضی داخل سرزمین شده‌اند؛ حتی اگر همه و کمال پول واردات توسط این اشخاص پرداخت شده باشد، اصل ماجرا این است که اکنون اگر دیگر شهروندان ایرانی در حساب خود هزاران میلیارد تومان اندوخته هم داشته باشند، اجازه واردات خودروهایی نظیر پورشه، رنجرور، بی‌ام‌و، بنز و دیگر خودروهای لوکس و حتی نیمه‌لوکس را ندارند.

همان گونه که اشاره شد، مطابق آیین‌نامه واردات ماشین، شهروندان ایرانی تنها در صورتی می‌توانند عمل به واردات ماشین کنند که سقف ۲۰ هزار یورویی و محدودیت حجم موتور کمتر از ۲۵۰۰ سی‌سی را مراعات کنند. اما فقط در یک نمونه که خود کنعانی‌زادگان به آن اقرار کرد، او با همین مجوز موفق به واردات رنجرور نسخه P400 2023 شده که در سرزمین مبدأ با موتور ۳۰۰۰ سی.سی تشکیل و با نرخ ۸۰ هزار و ۴۷۵ دلار خرید وفروش می‌بشود.

 آیا اگر این عضو فقید تیم ملی ایران هم امکان منفعت گیری از پورشه و رنجرور را داشت دچار این چنین سرنوشتی می‌شد؟ 

حال قبل از زیر پا گذاشتن آیین‌نامه واردات ماشین، اگر این خودروها با نرخ دلار آزاد هم محاسبه شوند، معادل ریالی آن نزدیک به چهار میلیارد تومان خواهد می بود؛ چنانچه هزینه‌های ورود این محصولات حتی ۲۰۰ درصد هم باشد، نرخ آن‌ها در ایران ۱۲ میلیارد تومان خواهد می بود که عزت‌اللهی هم در بخشی از مصاحبه خود این رقم را تائید کرد.

اما آن‌ها با همین یک قلم رانت، انحصار بازار خودروهای لوکس خارجی را در اختیار می‌گیرند و از آن‌جایی که نمونه فرد دیگر از این خودروها در سرزمین حاضر نیست، به‌راحتی در تلویزیون دولتی قیمت ۱۰۰ میلیارد تومانی روی آن می‌گذارند؛ یعنی معادل حقوق ۱۰۴۱ سال کارگران مطابق حداقل دستمزد مصوب سال ۱۴۰۲.

در نتیجه با این که فوتبالیست‌ها خودروهای خارجی را مجانی داخل نکرده‌اند و هزینه‌ای ۱۲ میلیارد تومانی برای آن پرداخته‌اند، اما از قِبَل همین حواله، سودی ۸۸ میلیارد تومانی کسب کرده‌اند. حال آیا روی این چنین فرآیندی جز «رانت» و یا مطابق تعبیر دیوان عدل «تبعیض ناروا»، نام فرد دیگر می‌توان گذاشت؟

تحول معنی ارزآوری!

در این بین، بازیکنانی که مردم را ناآگاه و بازیچه دست رسانه‌ها و خود را علامه دهر می‌دانند، حتی تفاوت بین ارزبری و ارزآوری را نمی‌دانند و اشکار نیست بر پایه کدام یک از بایسته‌های علم اقتصاد، خرید ماشین را نوعی ارزآوری برداشت می‌کنند. آیا این این چنین زیرسوال‌بردن بدیهیات اقتصاد و بازار، مثالی برای فریب مردم است یا سوال‌هایی که رسانه‌ها فقطً از سر دل‌سوزی برای وجود این چنین رانتی نقل می‌کنند؟

اتفاقاً به نظر می‌رسد این دریافت‌کنندگان حواله‌های واردات خودروهای لوکس می باشند که روی احساسات مردم بسیاری حساب باز کرده‌اند و این فکر را دارند که عملکردشان در آبان و آذر سال قبل به همین راحتی و انجام چند مصاحبه به فراموشی سپرده می‌بشود.

چون دور از انتظار است بازیکنی که در سطح ملی بازی می‌کند و سال‌ها است در لیگ‌های خارجی فعالیت دارد، معنی ارزآوری را نداند. مگر این که صندوق این خودروها مملو از ارز شده باشند که مصداق ارزآوری باشند و قیمت‌شان ۱۰۰ میلیارد تومان باشد.

تافته‌های جدابافته

اکنون در حالی عزت‌اللهی به نمایندگی از اعضای تیم فوتبال حاضر در جام‌جهانی اظهار می‌کند که مشکلات مردم را با پوست و گوشت‌شان فهمیدن می‌کنند و از جنس مردم می باشند که ملیکا محمدی، از اعضای هم سطح این بازیکنان در تیم ملی فوتبال زنان ایران، همین دو روز پیش به علت واژگونی خودروی ناایمن داخلی که متعلق به خود او هم نبوده است، در دم جان باخت.

حال آیا اگر این عضو فقید تیم ملی ایران هم امکان منفعت گیری از پورشه و رنجرور را داشت دچار این چنین سرنوشتی می‌شد؟ این بدان معناست که تیم فوتبال مردان حتی نسبت به ملی‌پوشان دیگر حوزه‌ها و رشته‌ها هم تافته جدابافته شده‌اند.

کاری فراقانونی؛ نه غیرقانونی

احتمالا بتوان این اظهار نظر را که واردات این ماشین توسط آن‌ها عمل غیرقانونی نیست را درست برداشت کرد، اما بر فردی پوشیده نیست که این عمل فرای هر قانونی در ایران است که حتی دیوان عدل آن را نپذیرفت.

یقیناً با عمل های فراقانونی و تبعیض‌آمیز قبل همانند عدم تعیین تکلیف سربازی گروهی از بازیکنان، عقد قراردادهای نجومی و عبور از سقف‌های اعلامی و … این انتظار هم می‌رود که اکنون همان افراد رسانه‌های دولتی را برای ایستادگی در برابر رأی دیوان عدل را به انحصار خود درآورند و نسبت به این که این بار تافته جدابافته نشده‌اند، معترض شوند.

[ad_2]

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در حال بارگیری کپچا ...