ماجرای دزدیده شدن یک دختر بچه/قرار است «ناتور دشت» ناجی شود؟
- فرهنگ وهنر

ماجرای دزدیده شدن یک دختر بچه/قرار است «ناتور دشت» ناجی شود؟_دانش دوست

[ad_1]
به گزارش دانش دوست

به گزارش خبر سریع؛ ناتور دشت به کارگردانی سید محمدرضا خردمندان و تهیه کننده‌گی مهدی فرجی بر پایه یک داستان واقعی با الهام از نام یک کتاب خارجی روی پرده جشنواره فجر رفت.

ماجرا از این قرار است که دختری کوچک به نام یسنا ربوده می‌شود و قربانی طلبکاری و تسویه حساب مردها، در قنات متروکه‌ای در دل زمین زندانی می‌شود.

تقابل بازی خیر و شر میر سعید مولویان و‌هادی حجازی فر تا دقایقی از داستان اشکار نیست. آدم‌ها در فیلم خاکستری چیده شده‌اند و هر کدامشان را که می‌بینی نمی‌توانی دل نسوزانی اما از نقطه‌ای که اشکار می‌شود این آیهان داستان- میرسعید مولویان- است که دخترک را ربوده ماجرا فرق کرده است.

از انفعال هلال احمر تا نمایش بسیج مردمی

کل روستا بسیج شده‌اند برای یافتن دخترک. نیروهای امدادی هم آمده‌اند. با انتشار کردن ویدیوی در فضای مجازی همه از ماجرای دختر بچه مطلع و به روستا سرازیر شدند.

این فیلم که بر پایه یک ماجرای واقعی در استان گلستان ساخته شده است، هر چند در جانمایی بازیگران موفق عمل کرده اما در خروجی بازی استایل ثابت‌هادی حجازی فر در تعداد بسیاری از فیلمهایش را مشخص می کند. بازیگران زن گویی در حاشیه ایستاده‌اند و هیچ نقش جدی ندارند حتی مادر یسنا فقط از دور در حال گریه دیده می‌شود. اما نقش‌های جدی‌تر سید علی صالحی و میرسعید مولویان توانسته دست این فیلم را بالا بکشد و چند پله فراتر از کلیشه‌ها قرار دهد.

 از سویی در کنار انعکاس مناسب بسیج مردمی ‌که در حقیقت ماجرا هم به همین ترتیب می بود، انفعال نهادهای امدادی از جمله هلال احمر در فیلم دیده می‌شود.

برخی جاها اغراق و برخی جاها کم گویی برای این که داستان پیش برود و فیلم به آخر برسد.

اینجا چشم‌ها زیاد تر از موسیقی متن می‌گریند

در عین حال ناتوردشت به طراحی صحنه و لباس در حدی که گویای داستان باشد دقت داشته است. اما موسیقی متن در فرعیات و بازی‌ها در اصل قرار گرفته است.

همه ماجرا دلهره‌آور است. در جایی کودک ربایان حتی تصمیم به قتل او می‌گیرند. با این وجود زیاد تر از موسیقی، این چشم‌ها می باشند که احساسات و نیت‌ها را بازی می‌کنند.

احتمالا بتوان او گفت ناتوردشت روال تکراری در ساخت فیلم‌های جنایی با بار دراماتیک است اما بی‌شک برای یک بار دیدن و احتمالا بیشتر از یکبار دیدن می‌ارزد.

کارگردان به خوبی می‌تواند مطلب‌های اخلاقی خود را منتقل کند و در جایی کایت سواری که به نیت هنرنمایی و خودی نشان دادن برای اشکار کردن دختر بچه آمده و اکنون زخمی ‌شده است می‌گوید: هنگامی نیتت درست نباشه همین طور می‌شه.

حسی که وسط یک فیلم رفت

سالن برج میلاد کام اکران را برای تماشاگران فیلم ناتوردشت تلخ کرد و در میانه اکران، فیلم قطع شد.درست در میانه فیلم و سکانسی اضطراب به علت نقص فنی سالن اکران قطع شد و تماشاگران دقایقی چشم به راه حل مشکل شدند.

کارگردان و تهیه کننده فیلم سپس از پایان اکران بابت این مشکل از تماشاگران عذرخواهی کردند.

محمدرضا خردمندان در این خصوص او گفت: کام ما تلخ شد و متاسفانه قطعی فیلم در صحنه حساسی می بود و آن حس فیلم رفت.

وی در رابطه نامگذاری فیلم نیز او گفت: کار ما اقتباس نیست و ناتور دشت به معنی نگهبان و محیط بان از زیربنای داستان سلینجر مدد گرفته و هر دو شخصیت آیهان و احمد در داستان، به نوعی ناتوردشت می باشند.این کلمه در ادبیات ما آمده است و به معنی نگهبان است.

به تعبیر عوامل فیلم این ناتور دشت است که از کودک خردسال محافظت می‌کند. کودک به بغل خانواده بازمی‌گردد و آیهان کودک‌ربا در اعماق همان قنات متروکه دفن می‌شود.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع