[ad_1]
به گزارش دانش دوست
۴- اصلاح صداوسیما به نحوی که بهگفتن مرجع رسانه برای مردم شناخته شود
۵- دقت به لیاقت و توانمندی تخصصی به دور از جاذبه شعارهای افراطی
۶- تنظیم سیاستهای پولی، ارزی، تجاری و مالی و جلوگیری از رانت و فساد
۷- الزام خروج نیروهای نظامی از امور بنگاهداری.
صرفنظر از مرجعیت علمی تعداد بسیاری از امضاکنندگان، روشن است که برخی از آنان در زمانهای گوناگون متصدی امور برنامهریزی و اقتصاد و مسائل پولی و بانکی و ارزی بودهاند و در زمان تصدی با رویکردهای حاکمیت نهتنها تضادی نداشتهاند، بلکه با راه حلهای خود در نابسامانیهای حاضر شراکت کرده و اینک با دقت به شرایط سرزمین، واقعا و دلسوزانه به امضای بیانیه پرداختهاند.بیانیهای که در عین درستی نشان از عدم دقت به شرایط حاضر سرزمین و رویکرد دشمنان دارد.
این که ما نیاز به منبع های و تکنولوژی جهانی برای پیشرفت و گسترش داریم، حرفی حق است و بهگفتن فردی که هم با اشغال سفارت آمریکا ناموافق بودهام و هم با مذاکره و تعامل با آمریکا و شراکتهای اقتصادی با آن سرزمین موافق هستم، به دوستان یادآوری میکنم مگر معاهده برجام را امضا و اجرا نکردیم و مگر آمریکا یکطرفه آن را پاره نکرد؟ مگر پنج دور مذاکره در همین چند ماه تازه با نماینده آمریکا، آقای ویتکاف، نداشتهایم و مگر زمان مذاکره برای دور ششم تعیین نشده می بود که اسرائیل و آمریکا به ایران تجاوز کردند و مگر مذاکره از نظر رئیسجمهور آمریکا بهجز تسلیم معنی فرد دیگر میدهد؟
او میگوید اینها را قبول کنند و مذاکره کنیم؛ یعنی تسلیم بدون قید و شرط به خواست آمریکا. بعد پافشاری شما دوستان به مذاکره با آمریکا در حالی که پیششرط مذاکره پذیرفتن نظرات اظهارشده آقای ترامپ است، چه معنایی دارد؟
کاش این تسلیمشدن به آمریکا آخر کار می بود. بههرحال آمریکا یک قدر قوت است و احتمالا راهی باشد برای آینده! اما این تسلیمشدن به آمریکا نیست، بلکه تسلیم به یک گروه نژادپرست، متعصب و کودککش گسترشطلب و انتقامجو است که فقط به دستورات قتل و انتقام و نسلکشیهای مذکور در تورات و تلمود نظر دارند؛ تسلیمشدن به اسرائیل برای تحقق اسرائیل بزرگ از ماورای نیل تا ماورای فرات حسب پرچم آنها و نقشههای صادره و ضرب سکه و آرم روی بازوی سربازان. امروز آمریکا و اسرائیل از ما چه میخواهند؟ حذف غنیسازی و تعطیلی موشکسازی، سپس تعطیلی نیروی هوایی و آنگاه نابودی تانکها؛ همان گونه که به مصر میگویند نیروی هوایی برای چه میخواهی؟ ما از شما دفاع میکنیم!
به قول آن صاحبنظر بعدها میگویند مدارس شما فیزیک و شیمی درس ندهد چون پایه ساخت بمب اتمی است. در حقیقت اقتصاددانان و دانشمندان یک سرزمین تنها برای صدور بیانیه به دنیا نیامدهاند، بلکه برای طراحی و تصریح در چگونگی تعامل های اقتصادی در سرزمین حیات دارند. در هر سرزمین و در هر وقتی، شرایط خاصی حکمفرماست و نمیتوان در هر سرزمین و در هر شرایطی از تئوریهای اقتصاد آزاد برگرفته از اقتصاددانان بنام جهان منفعت گیری کرد.
اقتصاددانان و استادان دانشگاه و اصولا هر صاحبنظری نخست باید قضیه را تعریف و اکنون برای کشورمان باید شرایط را سنجش کند. این که پارادایم (که از این بعد انگارهها ذکر میشود) باید تحول کند، حرفی درست است و نهتنها برای سرزمین ما صدق میکند بلکه اصولا جوامع بشری در صورت تغییرنکردن دچار تغییرات ناخواسته و نامطلوب خواهد شد.
در بیانیه هرچند به نکاتی اشاره شده است، اما برای ورود به نوشته ابتدا باید وضع حاضر یعنی انگارههای حکمرانی تعریف و آنگاه راهحل برای آنها جستوجو شود. در بیانیه دوستان دانشمند و اقتصاددان نوعا پافشاری بر مذاکره با آمریکا، سیاستهای پولی و مالی، شراکت مردم و برخی جنبههای سیاسی شده است، در حالی که اگر دقت کنیم، اصالتا مسائل اقتصادی به زیربنای اقتصادی سرزمین و شرایط زیستی بازمیگردد.
مگر میشود اقتصاددان ملی فراموش کند که نتانیاهو میگوید ما با قوت صلح را برقرار میکنیم. این همان سخن ناپلئون است که میاو گفت با قوت اروپا را متحد میکنیم و هیتلر میاو گفت همه سرزمین اروپا را با قوت اداره میکنیم. گویی دوستان گرامی در کشوری دیگر زندگی میکنند و مسائل جاری سرزمین و تهدیداتی را که از هر سو بر سرزمین واقع است (احتمالا بگویند نتیجه سیاستهای حکمرانی خودمان است)، نادیده میانگارند. واقعا جنگ اتفاق زیاد مخربی است و به هر طریق از آن باید اجتناب کرد، اما سرسپردگی و قبول طاعت از جنایتکاران حتما سرنوشت بدی برای ملتها رقم میزند. امروز در شرایطی وجود داریم که صرفنظر از دشمنان خارجی که بیعلت حقوق ملت ایران را پایمال میکنند و تصمیم برای سرنوشت ایران را حق خود میدانند، به علت کارکرد ناقص حکمرانی تصمیمات متخذه در سیستم بوروکراسی سرزمین که آقایان یا مستقیم یا غیرمستقیم در آن شریک می باشند، اصل سرزمین ایران به خطر افتاده است.
یعنی اگر هم دشمن خارجی پا بعد بکشد، سرزمینمان به گفتن اصل تولیدگر اقتصاد به خطر نابودی کشیده خواهد شد، ولی در این حال دوستان اقتصاددان به فکر سیاستهای پولی و مالی می باشند که خود در زمان تصدی مسئولیتدار قسمت یا قسمتهایی از آن بودند. ازجمله یکی از ایشان در جلسه هیئت وزیران خطاب به رئیسجمهور زمان او گفت هر آنچه شما بفرمایید ما انجام میدهیم. آیا ایشان بهگفتن متخصص و برنامهریز باید آنچه را صلاح سرزمین است، انجام میداد یا فقط دستورات دلخواه رئیسجمهور غیرمتخصص را اطاعت میکرد؟
اگر بتوانیم چشمهایمان را باز کنیم و هر چیز را در جای خود ببینیم و از علم و دانش خود در طراحی شرایط اداره سرزمین در زمانها و شرایط گوناگون منفعت گیری کنیم، به علم سودمند دست یازیدهایم والا هم چنان اسیر علم غیرمفید خواهیم می بود و این فقط برای امضاکنندگان بیانیه نیست، بلکه برای هر آن کس که در اداره سرزمین دست دارد، الزامی است.
احتمالا انگیزه این گروه اقتصاددانان و استادان زیاد تر برگشت به حس نبوده است نقشه راه و مطرح مناسب برای مقابله با حوادث آتی باشد. به یقین آنان درد و غم وجود ایران و دلسوزی برای سرزمین و مردمان را دارند. برخلاف برخی افراد و رسانهها که یکطرفه این اندیشمندان را مورد هجمه قرار دادهاند، چه خوب می بود که مسئولان با آنان نشستهای ملزوم و او گفتوگوی دلسوزانه را برقرار میکردند. یقینا آنچه در این یادداشت بهگفتن نقد برخی نکات بیانیه ذکر شده، در او گفتوگوی رودررو روشنتر و نتیجه قابل منفعتبرداری برای رودرروشدن با شرایط سرزمین و مقابله با دشمنان ایران و مردم ایران حاصل میشود.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع





