از این جهت انتخاب همسر مناسب نقش به‌سزایی در زندگی دارد. یقیناً ازدواج به این معنی نیست که دو نفر عین هم فکر و حرکت کنند. همین که از یکدیگر فهمیدن مناسبی داشته باشند، زیاد خوب است.

ازدواج وقتی می‌تواند کمتر دچار چالش بشود که زن و مرد اشتراکات و تفاهمات بسیاری داشته باشند، اما آیا تفاوت زن و مرد به این معناست که دو شخصیت متفاوت هم می‌توانند ازدواج کنند؟

یقیناً مشاوره پیش از ازدواج در شناخت زوجین از یکدیگر و حتی شناخت آنان از خودشان زیاد اهمیت دارد، چراکه درصورت آشنایی با خلق‌وخو و روحیات خود می‌توانند فرد مناسبی را به‌گفتن شریک زندگی برگزینند. 

اما شناخت از خود هم کار آسانی نیست و به پشتیبانی‌گرفتن از مشاورین متخصص نیاز دارد. 

هرکسی ویژگی‌های شخصیتی متفاوت و اختصاصی به خود را دارد اما ازدواج یک فرد درون‌گرا با برون‌گرا، صبور و آرام با عصبی و اضطراب و … احتمالا طی گذشت زمان مشکل‌ساز بشود. شناخت تفاوت‌های شخصیتی احتمالا با یک یا دو جلسه مشاوره پیش از ازدواج حل نشود و نیازمند جلسات و تست‌های روان‌شناسی بسیاری باشد.

زوج‌هایی که دیدگاه‌های متغیری دارند امکان پذیر بعد از مدتی دچار اختلافات بسیاری با یکدیگر شوند که به صدمه به یکی از آنها منجر می‌بشود چراکه تفاوت‌های جزئی می‌تواند روابط را بهتر کند اما تفاوت‌های اساسی مخصوصا در قیمت‌ها و باورهای هریک از زوجین، نیاز به تامل بیشتری دارد و نابودکننده زندگی است.

درصورتی‌که زوجین به عقاید همدیگر احترام گذاشته و نظرات خود را به یکدیگر تحمیل نکنند، می‌توانند با فهمیدن درست از موقعیت شریک زندگی‌شان از ابراز اختلافات احتمالی که بعضا به طلاق منجر می‌بشود، جلوگیری کنند.