[ad_1]
در روزهای تازه، قیمت هر شانه تخم مرغ در بازار آزاد به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است؛ این افزایش قیمت، حاصل دست به دست شدن و دلالیها و فضای التهاب اقتصاد است وگرنه به حرف های دستاندرکاران، مرغداران هیچ انتفاعی از این افزایش قیمتها نمیبرند!
بیست و دوم آبان، خسرو منصوری مدیرعامل اتحادیه مرغ تخم گذار اصفهان درخصوص افزایش قیمت هر شانه تخم مرغ به ۱۰۰ هزار تومان، او گفت: این افزایش قیمت فهمید مرغداران نیست و مرغداران هم چنان با قیمتهای قبل تخم مرغ را به فروش میرسانند و این افزایش قیمتها کاملاً ناشی از کارکرد اصناف و شبکه توزیع است.
او گفت: قیمت مصوب هرشانه تخم مرغ ۳۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای مرغداران و ۳۹ هزار و ۸۰۰ تومان برای مصرف کننده است.
با این وجود، در حالیکه مجموعِ قیمت یک شانه تخم مرغِ صد هزار تومانی و چند عدد نان، تقریباً برابر با دستمزد روزانه کارگران – ۱۷۶ هزار تومان- است، با گرانی گوشت، مرغ و برنج، در دسترسترین گزینهی پیش روی کارگران برای تغذیه در روزهای تعداد بسیاری از ماه، بازهم همین تخم مرغ است و بس!
بر پایه دادههای بازار برای ۲۲ آبان، قیمت گوشت گوسفندی بسته بندی شده در بسته یک کیلوگرمی، ۴۱۰ هزار تومان است و برای خرید ران گوسفندی هم باید ۳۹۰ هزار تومان پرداخت کنید. قیمت راسته گوسفندی هم ۳۱۰ هزار تومان اظهار شده است. در عین حال، قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی با اصرار بر این که مشکلی در تامین گوشت نداریم، مجدد اظهار کرده است: بنا بر برنامهریزی صورت گرفته، واردات گوشت قرمز به طور منظم در حال انجام است.
اما انگارً این وارداتِ فوقالذکرِ گوشت که چندین ماه است مسئولان در رسانهها از آن به گفتن «عامل متعادلسازِ بازار» یاد میکنند، اثری در افت قیمت انواع گوشت قرمز نداشته است. نگاهی به دادههای میدانی مشخص می کند که گرانی فقط محدود به گوشت قرمز نیست و دیگر اقلام مهم غذایی نیز در تابستان و پاییز امسال مجدد دچار تورم شدهاند؛ برای نمونه، بیستم آبان، علی رجبی رئیس قبل اتحادیه صنف فروشندگان لبنیات سرزمین خبرداد: «با وجود ارامش قیمتها در چند ماه قبل و بعد از شوک ۲۵ درصدی، قیمت کره از نزدیک به سه هفته پیش ۱۵ درصد افزایش یافته است، این افزایش قیمت به علت اراعه این محصول در بازارهای صادراتی است. اکنون روسیه مهمترین بازار مصرفی کره ایران است».
در این چنین شرایطی هنگامی با کل دستمزد روزانهی یک کارگر نمیبشود یک کیلو گوشت خرید، برای حداقلبگیران لااقل در نیمهی دوم ماه، غیر از نان و تخم مرغ یا نان و پنیر، گزینهی فرد دیگر برای انتخابِ تمِ مهم سفره باقی نمیماند.
باقر، یک کارگر آبدارچی در یکی از شرکتهای خدماتی مرکز تهران است؛ روزی که با او سخن بگویید میکنم در تقویم ۲۱ آبان است و تا این مدت حداقل ۸ روز تا زمان گرفتن حقوق در آخر ماه باقی مانده است. او با همه اضافهکاریها و در حالیکه کار دو نفر را در آن شرکت به تنهایی انجام میدهد، ماهی نزدیک به ۱۰ میلیون تومان حقوق میگیرد؛ خانهی اجارهایاش در یکی از مناطق حاشیهای کرج است و صاحبخانه با هزار مکافات قبول کرده اجاره خانهی امسال ماهی ۶ میلیون تومان باشد، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم اقساط جهیزیهی دخترش است که سال قبل به خانهی بخت رفته.
به این ترتیب، برای باقر هنگامی اجاره خانه و اقساط بانک را میپردازد، فقط مبلغ مقداری باقی میماند که با این پول باید سی روز همه زندگی کند؛ او تا این مدت دو فرزند در خانه دارد…..
این کارگر ساده که جان و جوانی را پای کار گذاشته و در چهار، پنج سال آینده بازنشست میبشود، در روز ۲۱ آبان، از مصیبت تامین غذا در روزهای نیمهی دوم هر ماه میگوید: «الان که با شما سخن بگویید میکنم، یک هفته است که خوراکم –شام و ناهار- تخم مرغ است، یک روز تخم مرغ با دو تا گوجه فرنگی، یک روز تخم مرغ با سیبزمینی و یک روز هم تخم مرغ آبپز؛ همین دیشب یک کنسرو لوبیا خریدم که با تخم مرغ یا خالی بخورم، شد ۴۰ هزار تومان؛ یک خانوادهی چهار نفری این کنسرو را با دو تا تخم مرغ به جای شام خوردیم….»
او اضافه میکند: «بنویسید چرا منِ کارگر سپس از ۲۰ و چند سال زحمت کشیدن و کار کردن، باید چندین روز در ماه، غذایم فقط تخم مرغ باشد؛ بنویسید امروز تا این مدت ۲۱ ماه است و حسابم کاملاً خالیست؛ تا آخر ماه پول همان تخم مرغِ دانهای ۵ هزار تومان را هم دیگر ندارم…..»
مسالهی باقر، یک مسالهی شخصی و منحصر به فرد نیست؛ کارگران تعداد بسیاری در نیمهی دوم هر ماه، مجبورند با نان و تخم مرغ یا نان خالی زندگی کنند؛ یک دو دوتا چهارتای ساده مشخص می کند هنگامی سبد معیشت خانوار آنهم در شهری همانند تهران حداقل ۲۵ میلیون تومان است و حداقل دستمزد و مزایا مقداری زیاد تر از ۹ میلیون تومان یعنی دقیقاً برابر با ۳۶ درصد هزینههای حداقلیِ یک زندگیِ ساده، زیاد تر از نصف ماه، تهِ جیبت خالیِ خالیست، به خصوص هنگامی مستاجر هم باشی و هر ماه چند میلیون تومان را جیرینگی تقدیم صاحبخانه کنی!
[ad_2]
منبع





