[ad_1]
این بازیگر در حاشیه جشنواره فیلم فجر او گفت: بازی من به طوری می بود که نباید نشان میدادم که چندشم می بشود. یکبار یکی از زخم هارو دیدم که شکاف عمیقی داشت و باید بگویم ماشالله به بچههای گریم. من دفعه اولی که زخم را دیدم فشارم افتاد به حدی طبیعی می بود و یک حال شگفت غریبی می بود من نباید نشان میدادمش و واقعا زخم ها زیاد طبیعی می بود.
او همین طور گفت: در عین حال که برای این کاراکتر عادی می بود زخمها، اما واقعا زخمهای عجیبی بودند و چند تا چیز متناقض را من باید همزمان پیش میبردم .
ساره رشیدی او گفت: افسردگی را میدانید کی گرفتم؟ دقیقا در خود شهر بم؛ ماه آخر بیشتر از سه هفته در بم بودیم و من پای درد و دل مردم بم نشستم؛
مردمی که آنجا اومده بودند، هنرور نبودند؛ خود مردم بم بودند؛ همه گرامی از دست داده بودند. باورم نمیبشود من هر بار گریهام میگیرد هنگامی این داستان را روایت میکنم.
او در گفتن خاطراتش یادآور شد: مادری می بود که ۸ تا از بچههایش را از دست داده می بود. امیدوارم این سخن را که دارم میزنم به فردی بر نخورد، شنیدم یک وقتی یک وام ۲۰ میلیون تومانی به مردم بم میدادند و یک سری از مردم از هراس این که توان بازپرداخت پول را نداشتند وام نگرفته بودند و واقعاً سختی زیاد بسیاری به مردم بم داخل میشود. شب خوابیدند و دیدند کل زندگیشون از دست دادند.
این بازیگر خاطرنشان کرد: اینترنت در این شهر فوق العاده ضعیف می بود من همه مدتی که آنجا بودم به زور یعنی به طور قطره چکانی به اینترنت متصل میشدم تا در جریان اخبار قرار بگیرم. به مردم بم که میگفتم، میانها گفتند اینجا برای ما عادی شده و شدت پایین اینترنت دیگر تبدیل به یک امر عادی شده!
او در آخر خطاب به مدیران دولتی او گفت: من خواهش میکنم از مسئولین که کاری برای مردم بم انجام بدهند که از حداقل امکانات برخوردار باشند، آن هم سپس از ۲۰ سال.
[ad_2]
منبع





