[ad_1]
به گزارش دانش دوست
روزنامه شرق نوشت: تبدیل حکم اعدام به چند سال زندان، آزادی او، عدم شفافیت در بازپرداخت بدهیها و فعالیت اقتصادی در حوزههایی که بانک مرکزی مجوزی برای آن صادر نکرده است، مشخص می کند نباید به این پرونده فقط بهگفتن یک نوشته فردی نگاه کرد. زنجانی وابسته به یک جریان قوی اقتصادی-سیاسی است که آنقدر پیچیده عمل میکند که اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت یازدهم، وقتی حرف های می بود «فهمید نشدم چه افرادی پشت او می باشند».
این تقابل، پیچیدگی روابط بین نهادهای قوت، افراد بانفوذ اقتصادی و ضعف شفافیت در ساختارهای مالی سرزمین را آشکار میکند. روشن است که دعوا زنجانی به بانک مرکزی نه بر پایه قوت رسمی و قانونی، بلکه با اتکا بر نفوذ، امکانات رسانهای گسترده و منفعتبرداری از خلأهای قانونی و سیاسی صورت گرفته است.
ظهور چهرههایی با نفوذ غیرشفاف همانند زنجانی، حاصل ترکیبی از عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است:
– در دوران تحریم و نیاز دولت به فروش نفت و انتقال پول، زنجانی با منفعت گیری از شبکههای بانکی و تجاری پیچیده، نقش واسطه را ایفا کرد و به ثروت و نفوذ گستردهای رسید.
– نبوده است شفافیت در ساختارهای اقتصادی و ضعف نظارت بر فعالیتهای مالی، امکان سوءاستفاده را فراهم کرد.
– حمایتگروههایی از درون ساختار قوت، به او اجازه مانور در حوزههای حساس اقتصادی حتی بعد از محکومیت را داد.
– نبوده است جوابگویی شفاف از سوی نهادهای مسئول در خبررسانی پروندههای فساد، مطمعن عمومی را خدشهدار کرده است.
– دسترسی به منبع های دولتی، رانت و سودهای نجومی، جهت رشد سریع شبکههایی با توانایی دورزدن قوانین شده است.
بازدید پرونده بابک زنجانی درسهای مهمی برای سیاستگذاران، نهادهای نظارتی و افکار عمومی دارد؛ چراکه نهتنها ابعاد اقتصادی، بلکه لایههای نهانتری از ساختار قوت، شفافیت و مسئولیتپذیری را آشکار میکند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع





