[ad_1]
به گزارش دانش دوست
حجازیفر از زمان حضورش خود را در همه عرصههای ممکن بازتعریف کرد. با هر معیاری محصولات دوره ۹ ساله حجازیفر ممتاز بوده است.
در یک پروژه فیلم- سریال تلویزیونی که همه نوع موفقیتی در ابعاد گوناگون را پشتسرگذاشت، بازیگر و کارگردان می بود. در یک فیلم روشنفکرانه با زبان بومی به کارگردانی یک ستاره دهه۷۰نقش محوری داشت. در ۲ فیلم او گفت و گوبرانگیز تاریخ انقلاب بازیاش برجسته شد.
با سمت دبیر، جشنواره عروسکی برگزار کرد. بازیگر محبوب پربینندهترین تریلری شد که مجموعه شبکه نمایش خانگی رو کرده و همین چندماه پیش در یک فیلم کمدی سطح بالا در کنار کمدینها جای خوبی برای خودش دست و پا کرد.
در حالی این پیروزیها را برای او فهرست میکنیم که بهحرف های خودش ۱۰ سال پیش برای دیدن فیلمهای جشنواره با هویت عکاسی ناشناخته داخل برج میلاد میشد. او در این ۱۰سال همچون سرگئی بوبکا قهرمان افسانهای روسها در پرش با نیزه بلندترین اوجگیری ممکن برای بازیگر معاصر را رقم زد؛ از یک نقش تا نامی پرتکرار بین فهرستهایی که عوامل گروه کارگردانی برای بازی در نقشهای مهم پروژهها فراهم میکنند.
در تنوع انواع کلاسهای بازیگری بهنظر میرسد تدریس روش پیروزی هادی حجازیفر میتواند سرفصلی برای یک دوره باشد. در این دوره به هنرآموزان پیشنهاد خواهد شد که همهچیز نه توانایی است، نه پشتکار و نه حتی دانش. همه لوازم مورد نیاز در بازیگری هنگامی بهکار میآید که شما در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار بگیرید؛ اتفاقی که سهم هنرمند در تشکیل آن از اندک هم اندکتر است.
با یک سرچ گوگل ساده میتوانید داستان انتخاب هادی حجازی فر برای بازی در نقش احمد متوسلیان را بخوانید. او پیش از این انتخاب که بهخاطر آشنایی با یکی از عوامل روی میدهد، کمترین امکان برای وجود در بیشترین رده بازیگری سینمای ایران را داشت.
این اتفاق اگر با همه احتمالات ممکن برایشخص فرد دیگر میافتاد، احتمالا فیلم و سریال ایرانی سپس از فیلم اول مهدویان که با بازیگر فرد دیگر ساخته میشد، صاحب نام و راه و کارنامه فرد دیگر میشد.
بدون شک تداوم پیروزی حجازیفر مدیون توانایی پرورشیافته او در دوران پرتلاشی ساکتش در صحنه و پشتصحنه تماشاخانههای خوی و تهران است، اما شانس بیرحم است و بزرگوار صدها قربانی و یک پادشاه برجا میگذارد، اما شانس فقط یک دریچه زیاد تر نیست.
فردی با شانس ۱۰سال در اوج نمیماند. حجازیفر از همان چشمه آبی جوشیده که سالها است سینمای ایران را جرعهجرعه سیراب میکند. او همانند نامهایی از نسلهای قبل از خود که به بازیگری داخل شدهاند اعتبار خود را از پشتوانه غنی تئاتر ایرانی میگیرد. تفکری، نصیریان، زنجانپور، کیانیان و اکنون حجازیفر همه مثالهایی از واردات سینما از تئاتر می باشند.
برخلاف ستارگان که با درخشش در ورزش و نقشهای کماهمیت خودشان را آهسته آهسته به سردر سینماها میرسانند، بازیگران نمایشپیشه یکباره خود را اثبات میکنند. همه مهابت انتظامی و ظرافت در نصیریان در گاو و هالو اراعه میشود.
کافی است مهرجویی اشکار شود که برای گریز از جریان انتخاب متن و بازیگر استودیوهای پایتخت راه فرد دیگر برای ساخت فیلم پیشه کند.
اینجا میتوان دوره فرد دیگر برای تدریس توسط هادی حجازیفر نظر داد. او در ۱۰سال اول بازیگری و کارگردانی در فیلم و سریال با درنظرگرفتن چند انتخاب به سرانجام رسیده، همانند سریال پا درهوایی چون داریوش، زیاد تر انتخابهای درستی از خود به نمایش گذاشته ؛ انتخابهایی که هم برایش اختلاف و هم شهرت به همراه داشته.
با فیلم نیکی کریمی تفاوت کار او را نشان داد و با سریال برادران محمودی محبوبالقلوب شد. ستارگان سینمای ایران همانند فوتبالیستها قانونی دارند که مطابق آن تا هنگامی جوانند و طرفدار دارند به هیچ نظر چاقی نه نمیگویند، اما بازیگران تئاترپیشه چشم به راه نقشهایی میهمانند که بتواند سوی تازهای از هنر آنها را اراعه کند.
حجازیفر این توانایی و امکان را دارد که نقش مناسبی برای خودش بسازد؛امکانیکه باز تواناییهای تئاتری آنها را پخته میکند.
این رسم هنرمندان قدیم می بود؛ سالها روی خویش کار میکردند تا اتفاق بزرگ بیرون از خودشان بیفتد. احتمالا با اهمیت ترین دستاورد هادی حجازیفر برای بازیگری سینمای ایران پیشنهاد خودش باشد به آنهایی که در صف طویل خاکستری شهرت در غبار زنبیل گذاشتهاند؛ هیچ تلاش صادقانه برای نوسازی توانمندیهای فردی بیجواب نمیماند، حتی اگر در صحنه نمایشهای دبیرستانی شهرستان خوی از توابع استان آذربایجان شرقی باشد.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع





