[ad_1]
اتفاقات وحشتناک بسیاری وجود دارد که فکر وقوع آنها غیرقابل تحمل بهنظر میرسد: مرگ عزیزان؛ آخر رابطه؛ اخراج و رسوایی و یا از دست دادن سلامتی. با این حال، یکی از برجستهترین ویژگیهای انسانی، توانایی بارز آدمی در صلح با رویدادهایی است که در ابتدا ممکن می بود سختتر از مرگ فکر بشود.
«مدرسه زندگی» در یکی از تازه ترین مقالههای خود به این قضیه پرداخته است. علم روانشناسی در این عرصه میگوید که انسان در پی هر رویدادی که مایه تاسف است، به طور قاطق ویران نمیبشود.
اتفاقاتی را مایه تاسف میدانیم که در تضاد شفافی با ایدهآلهای ما بوده و مغایر با انتظاراتمان باشد. امید به زندگی یا رویدادهای بهتر تا وقتی که به یاد داشته باشیم که ترجیح میدادیم زندگی چطور باشد، ما را رنج خواهد داد.
اینجاست که طبیعت انسان به او پشتیبانی میکند، بهطور خودکار و زیاد آهسته، خاطرات و آرزوهای انسان را به باد فراموشی میسپارد و انتظارات افراد را نسبت به آنچه طبیعی میپندارد، مجدد پیکربندی میکند. بدین ترتیب انسان میتواند در گذر زمان حتی بزرگترین تراژدیها را در خود حل کند.
آگاهی از سازوکار «فراموشی» نه تنها به ما پشتیبانی میکند تا بفهمیم چطور با رویدادهای ناخوشایند کنار میآییم، بلکه میتوانیم از دورنمای یقین فراموشی نهایی همه جانشینهای بهینهتر در زندگی، آسوده خاطر باشیم.
[ad_2]
منبع





