تحقیق جاری حاصل تحقیقات دکتر جوآن کول در دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو آمریکاست، وی می‌گوید: برخی از ژن‌هایی که شناسایی کردیم از جمله آن‌هایی به طعم، بو و بافت مربوط خواهد شد به مسیرهای حسی مرتبط می باشند این چنین امکان پذیر جواب پاداش را در مغز افزایش دهند.

این یافته‌ها می‌تواند کلید فهمیدن ترجیحات غذایی فردی در سطح ژنتیکی باشد و به‌طور بالقوه دانشمندان را قادر سازد تا «پروفایل‌های ژنتیکی حسی» را ابداع کنند که می‌تواند پیشنهاد‌های غذایی شخصی‌شده را اراعه کند.

نقش مهم عوامل محیطی همانند پیشینه فرهنگی، حالت اجتماعی و اقتصادی این چنین دسترسی به انواع گوناگون غذا در شکل دادن به عادات غذایی ما زمان‌ها است که اشکار شده است، با این حال وی پافشاری کرد: از آنجایی که ژنتیک نقش زیاد کمتری در تأثیرگذاری بر دریافت رژیم‌ غذایی نسبت به همه عوامل محیطی داشته است، ما باید اطلاعات صدها هزار نفر را مطالعه تا تأثیرات ژنتیکی را در بین عوامل محیطی شناسایی کنیم و اطلاعات ملزوم برای انجام این کار تا همین اواخر در دسترس نبوده است.

یک مانع بزرگ در تشخیص ژن‌های مرتبط با رژیم‌ غذایی، شبکه پیچیده‌ای از پیوندهای متقابل بین عادات غذایی و دیگر عناصر، ازجمله عوامل بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی است.

برای تسلط بر این چالش، راه حلهای محاسباتی برای تفکیک تأثیرات ژنتیکی مستقیم بر رژیم‌ غذایی از تأثیرات غیرمستقیم همانند ژنی که بر دیابت تأثیر می‌گذارد، منفعت گیری کرد تا فرد را وادار کند، مصرف قند خود را محدود کند.

این تجزیه و تحلیل تقریبا ۳۰۰ ژن را تشخیص داد که مستقیماً بر مصرف غذاهای خاص تأثیر می‌گذارند و نزدیک به ۲۰۰ ژن مرتبط با الگوهای غذایی کلی همانند مصرف ماهی یا میوه را شناسایی کرد.

کول در نظر دارد تا در ژن‌های مرتبط با رژیم غذایی که به تازگی شناسایی شده‌اند زیاد تر کاوش کند تا فهمیدن بهتری از کارکرد آنها به دست آورد و ژن‌های بیشتری را کشف کند که مستقیماً بر انتخاب‌های غذایی تأثیر می‌گذارند.

همانطور که این مطالعه نشان داد، ژن‌های خاص مرتبط با طعم، بو و فهمیدن بافت می‌توانند بر ترجیحات غذایی و انتخاب‌های غذایی تأثیر بگذارند. برخی از انواع ژنتیکی ازجمله نحوه ذخیره چربی یا پردازش قندها نیز بر جواب‌های متابولیک ما به غذا تأثیر می‌گذارند که در تشکیل شرایطی همانند چاقی یا دیابت نقش دارند.

احساسات، خلق وخوی و استرس می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی بر انتخاب‌های غذایی ما تأثیر بگذارند. برخی از افراد امکان پذیر در اوقات استرس به غذاها با دسترسی راحت روی آورند یا به علت افسردگی یا اضطراب به عادات غذایی ناسالم تن بدهند.

فهمیدن عوامل گوناگون می‌تواند به تشکیل مداخلات هدفمندتر برای بهبود عادات غذایی در سطح فردی و جمعیتی پشتیبانی کند.